به گزارش پارس نیوز، 

صنعت کشاورزی یک صنعت مادر و یکی از مهم‌ترین صنایع برای بقاء هر کشوری است و هر کشوری که این صنعت را با ابزار علم و دانش روز و بومی کشور خود مجهز کند و از دستاوردهای دانشمندان و محققان خود بهره گیرد، به طور حتم به پیشرفت‌های چشمگیری دست خواهد یافت و با دانش خود می‌تواند بسیاری از کشورها را مدیریت کرده و یا حتی بر آنها تسلط یابد.

صنعت کشاورزی برای پیشرفت و ارتقا باید با صنایع مرتبط با خود ارتباط تنگاتنگ داشته و گاه باید ابتدا آن صنایع را به عنوان زیرساخت تقویت و رشد داد و سپس به امور زراعی و باغی و... پرداخت.

یکی از آن جمله صنایعی که مرتبط با کشاورزی بوده و باعث بقا و دوام کشاورزی است، صنعت زنبورداری بوده که گذشتگان ما زندگانی خود را با آن گذرانده و به آن ایمان داشتند به طوری که در کنار مزارع و باغات خود حتماً چند کندوی زنبورعسل می‌گذاشتند زیرا می‌دانستند این موجودات منجی باغ و محصولات آنها هستند.

این صنعت امروز در اکثر کشورهای پیشرفته دنیا از حالت سنتی خارج و هر روز اطلاعات و دانشش به‌روز شده و از این مدیریت دانش‌ها در صنعت کشاورزی بسیار سود برده می‌شود، هر چند در کشور ما چند سالی است صنعت زنبورداری آن هم به شکل علمی مطرح شده اما هنوز فعالان این حرفه با احتیاط و چراغ به دست در این عرصه قدم برمی‌دارند.

برای بررسی وضعیت صنعت زنبورداری در ایران و استان با علی عطائیان محقق،‌ پژوهشگر، ‌نویسنده، مخترع و استاد خبره و مطرح در زمینه زنبورداری در منطقه غرب آسیا را به دفتر خبرگزاری فارس دعوت کردیم و او نیز دعوت ما را پذیرفته و با حضور در دفتر خبرگزاری به سئوالاتمان در حوزه صنعت زنبورداری پاسخ گفت که در زیر می‌خوانیم:

* فارس: لطفا خود را معرفی کرده و از دستاوردهایی که در این صنعت داشتید بفرمایید:

علی عطائیان هستم، متولد سال 51 ساکن دهستان سنگستان و شهروند دوملیتی ایرانی- آلمانی.

کار پرورش زنبور را از سال 64 با دو کلونی که پدرم تهیه کرد، آغاز کردم، در حال حاضر تنها مرکز آموزش تخصصی تلقیح مصنوعی ملکه زنبور عسل در خاورمیانه را دارم که یک شرکت دانش‌بنیان تحت مجموعه پارک و علم و فناوری است.

دو کتاب در صنعت زنبورداری نوشته‌ام که حاصل سال‌ها تجربه و کارم با زنبورعسل بوده به نام‌های «اصلاح نژاد کاربردی زنبور عسل» و «تلقیح مصنوعی را چگونه با موفقیت انجام دهیم»؛ 6 ثبت اختراع در صنعت پرورش زنبور عسل دارم که مهم‌ترین آنها ساخت و تولید دستگاه تلقیح ملکه زنبور عسل است، در سال 89 کارآفرین برتر ملی شدم و با اطلاعات بین‌المللی که دارم شرکت دانش‌بینان الوند را با عنوان تنها شرکت تولید دستگاه تلقیح مصنوعی تأسیس کردم که در این شرکت آموزش و کار با دستگاه و تلقیح مصنوعی ملکه به شکل یک مجموعه کامل به علاقمندان و کارآموزان  ارائه می‌شود.

*فارس: چگونه وارد این حرفه شدید و سر از دانشگاه کاسل آلمان درآوردید؟

عطائیان: کار خود را از سال 64 با دو کلونی به همراه پدر آغاز و در سال 66 دفتر پرورش زنبورداری خود را در شرکت تعاونی زنبورداران همدان ثبت کردیم و با فعالیت و علاقه‌ام در سال‌های 72، 73 و 74 به عنوان زنبوردار نمونه استان از سوی سازمان جهاد سازندگی وقت معرفی شدیم؛ اواخر دهه 70 برای گذراندن دوره زنبورداری تخصصی با هزینه شخصی راهی آلمان شدم که پس از گذراندن دوره تخصصی با درخواست همان شرکتی که در آنجا آموزش دیده ‌بودم در آلمان مانده و تحصیلات آکادمیک را در دانشگاه کاسل در رشته ژنتیک گذراندم و به خاطر اقامت طولانی‌ام در این کشور و انجام کارهای تحقیقاتی شهروند آلمانی شدم.

از سال 89 جسته گریخته به ایران می‌آمدم ولی از سال 91 به ایران برگشتم و در سال 92 اولین مرکز آموزش تلقیح مصنوعی ملکه زنبور عسل را در کشور افتتاح کردم، از آن تاریخ به بعد هشت ماه سال در ایران هستم و بقیه را برای انجام کارهای تحقیقاتی به آلمان می‌روم.

*فارس: چرا کشور آلمان را بر آموزش زنبورداری انتخاب کردید؟

 عطائیان: آلمان کشوری است که بسیار به مهارت‌های فنی بها داده و در بخش اصلاح نژاد در کل اروپا سرآمد است و از نظر علمی نیز بر تمام کشورهای اروپایی برتری دارد.

پس از جنگ جهانی دوم بود که در صنعت زنبورداری به شکل علمی وارد کار شد، خصوصاً در تلقیح مصنوعی ملکه زنبورعسل که این کار را در پروژه‌های وسیعی انجام داد، آلمان کشوری است که دریافت باروری و اصلاح خاص ملکه زنبور عسل به روش طبیعی صد درصد امکان‌پذیر نیست و این کار با تلقیح مصنوعی ممکن شد؛

این صنعت امروز در آلمان حرف اول را می‌زند و به نژادهایی از زنبور رسیده‌ که توانسته‌اند نه تنها زنبورداری بلکه صنعت کشاورزی خود را در جهان بسیار ارتقا دهند.

در شهر برلین مردم در بالکن خانه خود زنبور نگه می‌دارند و انجمن‌های خاصی در این زمینه وجود دارد، حتی شهرداری به زنبوردارها به خاطر گرده‌افشانی که توسط زنبورهای آنها حاصل شده هدیه می‌دهد.

کشورهایی چون آلمان که از نظر کشاورزی در جهان مطرح هستند به درستی دریافته‌اند قلب صنعت کشورشان، کشاورزی بوده و قلب صنعت کشاورزی هم صنعت زنبورداری است، زیرا با رشد و ارتقای زنبورداری گیاهان خوب بذرافشانی شده، بارور شده و بذرریزی گل‌ها به خوبی انجام می‌شود.

این بذرریزی باعث افزایش علوفه برای دامداری می‌شود و علوفه زیاد یعنی غذای زیاد برای دام، همین موضوع گوشت دام را هم افزایش می‌دهد. در این گونه کشورها برای پیشرفت کشاورزی، دامداری و... ابتدا روی صنعت زنبوردرای تحقیق و سرمایه‌گذاری می‌کنند.

اولین درآمد یک زنبوردار در آلمان بابت اجاره کندوهایش به باغ‌ها بابت گرده‌افشانی است که مبلغ 126 یورو را برای دو هفته دریافت می‌کنند.

فارس: در صحبت‌های قبل خود به اصلاح نژاد زنبور و ملکه اشاره کردید، بیشتر توضیح دهید:

عطائیان: زنبورهای عسل میلیون‌ها سال بدون کمک انسان در طبیعت زنده مانده‌اند ولی این بقا به معنای بهره‌وری بالا آنها نیست. با مثالی برای شما توضیح می‌دهم، مثلاً نژاد زنبور ایرانی یک نژاد مقاوم و با توانایی بالا برای همه اقلیم ایران بوده که میلیون‌ها سال زنده مانده ولی مناسب برای زنبورستان‌های صنعتی و کسب درآمد نیست.

این زنبور به گونه‌ای طراحی شده که به هیچ وجه از گل بهاره عسل ذخیره نمی‌کند و با شکوفه زدن گل سنجد و گل‌های تابستانه به تولید عسل و ذخیره می‌پردازد ولی کشور آلمان با 129 اصلاح نژادی که انجام داده و مدت 70 سال با تلقیح مصنوعی زنبور ملکه توانسته به نژادی از زنبور برسد که از تک تک گل‌های بهاره هم عسل ذخیره می‌کند، عسلی که حتی نژاد ایرانی در برج پنجم هم نمی‌تواند تولید کند؛ همچنین این نژادهای خاص نیش نمی‌زنند و مقاوم در برابر بیماری هستند و حسن‌های دیگر!

بررسی‌ها نشان داد یک هکتار سیب‌زار بدون زنبور میانگین چهار تن سیب تولید می‌کند حال اگر چهار کلونی زنبور در آن منطقه باشد محصول سیب به 12 تن آن هم با کیفیت بالا می‌رسد.

*فارس: تلقیح مصنوعی ملکه زنبور عسل به چه معناست؟ چه فواید بلندمدت و کوتاه مدتی می‌تواند داشته باشد؟

عطائیان: البته همه با کار ما موافق نیستند ولی باید بگویم ما به این صنعت تلقیح مصنوعی به علت‌های مختلفی نیاز داریم و باید به دنبال یک زنبور بومی که بتواند از گل‌های بهاره و تابستانه بهره ببرد و عسل تولید کند و به نسبت خشکسالی در ایران بتواند گرده‌افشانی را به خوبی انجام دهد و هم از نظر اقتصادی و کسب درآمد توجیه‌پذیر باشد.

با توجه به اینکه 75 هزار زنبوردار با 7.5 میلیون کلونی در کشور داریم، برای بارور کردن طبیعی و رسیدن به یک نژاد خوب باید منطقه‌ای بزرگ را قرنطینه کنیم که پروژه‌ای بسیار بزرگ، زمان‌بر و هزینه‌بر است و یک تیم مجرب و کارکشته می‌خواهد که شبانه‌روز پای کار باشند و خروجی کار هم صد درصد نیست و همراه با خطاست اما در تلقیح مصنوعی همه چیز شناسنامه‌دار و کددار بوده و حتی اجداد زنبور هم مشخص هستند، بنابراین باید از علمی که دیگر کشورهای برای آن سال‌ها وقت و هزینه گذاشته‌اند استفاده کنیم و برای رشد صنعت زنبورداری کشور از آن بهره بگیریم.

زنبور ایرانی دو مرتبه کلونی اصلی خود را رها کرده و زندگی خود را از نو شروع می‌کند خصوصاً اگر کلونی دچار بیماری شود و همین مهاجرت‌ها باعث ریزش جمعیت کلونی شده و این به نفع زنبوردار نیست ولی در آلمان همین رفتار بهداشتی زنبور مورد بررسی قرار گرفته و به نژادی از زنبور رسیده‌اند که هرگاه نوعی آلودگی به سلول می‌رسد آن را تمیز کرده و با سیستم نظافتی و بهداشتی با بیماری مبارزه می‌کند بدون اینکه جمعیت خود را تقسیم کند و این مبارزه به نفع زنبورداری صنعتی است.

این نکته مهم را بگویم که هیچ ایستگاه پرورش ملکه طبیعی زنبورعسل نمی‌تواند بدون تکنیک مصنوعی در طولانی‌مدت دوام بیاورد زیرا ملکه در حالت طبیعی می‌تواند از هشت الی 24 زنبور نر باردار شود که در این باروری نژادهای مختلفی وجود دارند و دیگر اصلاح نژاد در این پروسه معنا ندارد. مؤسسه امور دامی کشور نسل 14 زنبورهای ایرانی را به مدت بیش از 14 سال است که تولید و اصلاح می‌کند ولی هنوز نتوانسته به نتیجه‌ای که ما در سه سال رسیده‌ایم، برسد.

زمان زنبور نژاد ایرانی برای ذخیره عسل کاملاً متفاوت است و این رفتار ذخیره‌سازی زنبور را بدون کمک یک بانک ژنتیک خارجی نمی‌توان از تابستان به فروردین منتقل کرد، زیرا این غریزه در زنبور ایرانی نهادینه است، مگر اینکه تلقیح مصنوعی انجام شود آن هم در سال‌های طولانی.

* فارس: زنبوری که شما با تلقیح مصنوعی با آن کار می‌کنید کارنیکا نام دارد، آیا این زنبور با اقلیم ایران سازگار است؟

عطائیان: ما دو نوع زنبور داریم، بومی یک منطقه که اصلاح نژاد شده مانند نژاد قفقازی و سرانای هند ولی وقتی دنبال نژاد پرورشی هستیم به دو نوع نژاد می‌رسیم «کارنیکای» آلمان و «بک فست» انگلستان که این‌گونه انگلیسی بعد از 50 سال هنوز لقب نژاد را به خود نگرفته و معتقدند این یک اتفاق ژنتیکی بوده، زیرا رفتارهایش نوسان دارد. ولی «کارنیکا» بومی بوده و نژادهای برتر مختلف دنیا در آن گنجانده شده و دارای یک برنامه خاص است و راحت می‌تواند با اقلیم مناطق مختلف سازگاری پیدا کند.

*فارس: شما دوره‌های آموزشی هم برگزاری می‌کنید، آیا به نظر شما گسترش این کار باعث خارج شدن این انحصار از دست شما نمی‌شود:

عطائیان: هرگز! انحصار این علم برای خودم مهم نبوده و من در کشورهای مختلفی کار تحقیق را انجام داده‌ام. بنا به نظر برخی اساتید و افراد صاحب‌نظر در کشور از من درخواست شد در کشور بمانم و آغازگر برنامه تلقیح مصنوعی در کشور باشم و از آن تاریخ دوره‌های آموزشی زیادی برگزار کرده‌ام و خوشبختانه تعداد زیادی از افرادی که در این کلاس‌ها شرکت کرده‌اند و دستگاه تلقیح مصنوعی را دریافت کرده‌اند به سرعت وارد کار شده و هر چه تعداد این افراد بیشتر شود باز هم کمبود نیرو داریم، زیرا ایران دارای اقلیم‌های متفاوت بوده و عمر یک ملکه هم سه سال بیشتر نیست.

من با تمام چوب لای چرخ گذاشتن‌های مسؤولان کشوری و استانی سه موضوع مهم را به نام خود دارم که همین برای من کفایت می‌کند،‌ تکنیک تلقیح مصنوعی ملکه، تهیه و تولید کندوهای کف باز و استفاده از زنبور نژاد کارنیکا.

* فارس: به نظر شما وضعیت صنعت زنبورداری در ایران در چه حال و روزی است؟

عطائیان: ایران سومین کشور پرزنبور دنیا اما در تولید عسل رتبه 13 دنیا را دارد؛ یعنی تعداد زیاد زنبور اما با عملکرد و مدیریت بد، امکانات زیر صفر و ذخیره کم زنبور. میانگین ثبتی عسل ایران 11 کیلو در هر کندو و با مدت 9 ماه برداشت و در آلمان 85 کیلو از هر کندو با 80 روز برداشت است!

* فارس: مشکل کجاست؟

عطائیان: مشکل بزرگ ما ایرانی‌ها و خصوصاً در همدان این است که مدیر، مسؤول و افراد فنی و حرفه‌ای به دنبال نوآوری و خلاقیت نیستند. انگار یک ترس و مقاومتی در مقابل تغییر دارند در حالی که در کشوری چون آلمان که یک سوم ایران است ماه به ماه مقاله‌ها،‌ اطلاعات مردم در حرفه و شغل‌های مختلف به روز شده و خود مردم به دنبال خلاقیت و نوآوری هستند.

یک ژن در برخی همدانی‌ها وجود دارد آن هم چوب لای چرخ گذاشتن برای کسی است که می‌خواهد علمی، درست و با قانون کار کند! در گذشته صنعت زنبورداری حمایتی از زنبوردارها ‌کرد و کندوهای بومی را تبدیل به کندوی جعبه‌ای کردند اما اکنون دیگر دست به تغییر این جعبه نمی‌زند چون درآمد خوبی از این جعبه کسب می‌کند، در حالی که در کشورهای دیگر جعبه‌ها شکل و فرمشان عوض شده است. حتی از افغانستان به سراغ من آمدند و در کلاس‌هایم شرکت کردند؛ آنها به اهمیت کار من رسیده‌اند اما هنوز در همدان نمی‌دانند که من چه کاری انجام می‌دهم و این بسیار جای تأسف دارد.

* فارس: از تأثیر دوره‌های آموزشی‌ صنعت زنبورداری که برگزار می‌کنید بر روی ایجاد اشتغال بگویید، ضمن اینکه ظاهراً اکثر زنبوردارهای ما آقا هستند؛ به نظر شما بانوان هم می‌توانند در این حرفه وارد شوند؟

عطائیان: سؤال بسیار مهمی است، من قول صد درصد اشتغال را می‌دهم و یک نفر می‌تواند با یک هزینه و سرمایه‌گذاری کم، داشتن علاقه و با برنامه‌ای که برایش تعریف می‌کنم وارد این حرفه شود و درآمد خوبی را کسب کند و در همین راستا به صنعت زنبورداری کشور هم کمک کند. زنبور 9 محصول دارد که شاید آخرین محصول آن عسل است و پرورش نژاد کارنیکا مهم‌ترین و بالاترین محصول بوده و سپس گرده گل، ملکه کارنیکا، عسلک، ‌بره موم، ژل رویال، عسل و...

این نژاد به علت آرام بودنش قابلیت نگهداری حتی در بالکن خانه را دارد و بانوان خانه‌دار می‌توانند با داشتن چند کندو برای خود شغلی فراهم کنند و حتی من این طرح را تضمین شده و با بازاریابی برای مردم به امور بانوان استانداری برای اشتغال بانوان دادم که البته جوابی دریافت نکردم.

در مورد فعالیت خانم‌ها باید بگویم که خانم‌ها برای عمل تلقیح ملکه به علت دقت و ظرافت کاری که دارند بسیار موفق‌تر از آقایان هستند و بهترین‌های این رشته در دنیا خانم هستند.

* فارس: آیا سفارش خریدی برای دستگاه تلقیح مصنوعی خود در خارج از کشور داشته‌اید؟

عطائیان: من از کشورهای مختلفی نظیر کانادا، شیلی، ‌فرانسه، ‌هلند و... پیشنهاد ساخت و خرید داشتم که هزار افسوس گمرک با من همکاری نکرد. زیرا در گمرک ایران صادرات چمدانی وجود ندارد و به من می‌گویند باید کانتینری کار صادرات انجام شود، حال دستگاهی که ابعادی 50 در 50 سانتیمتر دارد چگونه باید با یک کانتینر صادر شود؟

من در برخی مواقع در مدتی که در آلمان هستم این دستگاه را تولید و می‌فروشم، زیرا در کشورهای اروپایی پست و صادرات بسیار پیشرفته است.

جا دارد در اینجا بگویم با این روند صادرات در ایران و پست، حمایت از کالای ایرانی هیچ مفهوم و معنایی ندارد. زیرساخت‌های کشور برای صادرات بسیار ضعیف و عقب مانده بوده و نمی‌خواهد  برای حمایت از کالا و تولید داخلی خود را به‌روز شود.

فارس: با تمام ویژگی‌های مثبتی که از زنبور اصلاح شده کارنیکا گفتید آیا لازم است نژاد بومی ایران را نگه داریم؟

عطائیان: صدالبته، هر کشوری باید نژاد خود را نگه دارد زیرا هر برنامه پرورشی روی زنبور روزی به انتهای بهینه‌سازی خود می‌رسد ولی انتظارات بشر زیاد است و ما باید با علم و دانشی که داریم، نژاد بومی کشور خود را اصلاح کنیم و آن را با تزریق تبدیل به یک نژاد بومی مثبت با بهره‌وری بالا کنیم.

* فارس: دیگر محصولات شرکت تلقیح مصنوعی ملکه زنبور عسل الوند به غیر از دستگاه تلقیح چیست؟

عطاییان: دستگاه تبخیر فرمیک که در تاریخ 29/ 4/ 95 با دریافت گواهی ثبت اختراع از مالکیت‌های صنعتی کشور به تولید انبوه رسیده و به زودی در بازار عرضه خواهد شد، این دستگاه با توجه به حجم کندو و درجه حرارت محیط، اسید فرمیک را تحت کنترل تبخیر کرده و در تمام فصول سال جرب را که درون حجرات شفیره‌های سربسته شده است از بین می‌برد و فرد می‌تواند با کمترین هزینه و عوارض جانبی آلودگی‌های کلنی زنبور عسل را کاملا کنترل و درمان کند.

دستگاه بعدی پولک زن شان‌های عسل و دیگری کندوی پلی و کندوچه پلی‌استایرن که محصول مشترک از شرکت آلمانی و شرکت تلقیح مصنوعی زنبور عسل الوند است که این کندو سبک بوده و عایق بودن کلنی و ایجاد بهترین شرایط زیست محیطی برای رشد کلنی و در نهایت افزایش برداشت محصول را دارد و نیز طول عمر بالا و از بین بردن شرایط محیط رشد آلودگی و بیماری نوزما و جرب وروا و ... را دارد.

* فارس: از توضیحات شما متشکرم؛ اگر مطلبی باقی مانده خوشحال می‌شوم بشنوم.

عطائیان: من هم از تلاش شما سپاسگزارم؛ این نکته را لازم می‌دانم مطرح کنم که روند فعلی صنعت زنبورداری کشور باعث می‌شود تا چند سال آینده نژاد ایرانی از بین برود چون ما یک تعریف برای توجیه اقتصادی زنبورهای ایران نداریم، چرا این حرف را می‌زنم؟! فروش شکر در ایران یک درآمد میلیارد دلاری بوده و 75 هزار زنبوردار در ایران باید سالانه برای زنده نگه داشتن زنبورهایشان شکر مصرف کنند و این مشتریان ثابت مافیای شکر باعث شده این چرخه دائم در حال تکرار باشد؛ ‌حال زنبور ایرانی که با شکر تغذیه می‌شود زنبور تنبلی شده و رفتار ذخیره‌سازی آن به صفر می‌رسد و کیفیت عسل را پایین آورده و عسل شکری را به مردم تحویل می‌دهند، در حالی که با روش تلقیح مصنوعی و پرورش کارنیکا 200 درصد افزایش تولید عسل آن هم بدون مصرف شکر اتفاق می‌افتد.

این موارد را برای مسؤولان کشوری و استانی توضیح داده‌ام و در ابتدا استقبال شد ولی هنوز منتظرم با من تماس بگیرند. این مدیران به علت‌های مختلف نمی‌خواهند تغییر و تحولی بزرگ در صنعت زنبورداری کشور حاصل شود.

امیدوارم روزی برسد مسؤولان به جوانان و محققان کشورمان همان احترام و بهایی که کشورهای اروپایی و آمریکایی به تحقیق و کار می‌دهند، داشته باشند و ارزش و قیمت کار آنها را بدانند و باور کنند مردم ایران خصوصاً جوانان محقق و مخترع در صنایع و حوزه‌های مختلف حرف‌هایی برای گفتن دارند. تنها باید باور کرد و ایمان داشت تا ایران با وجود این افراد گلستان شود و از آتش تحریم نمرودی آمریکا و وابستگانش خارج شود.

 

انتهای پیام/