چین میتواند «برجام» را نجات دهد؟
چین نه تنها اولین شریک تجاری تهران است، بلکه بزرگترین خریدار نفت این کشور نیز بهشمار میآید و از سوی دیگر، یکی از کلیدیترین شرکای ایران نیز محسوب میشود.
دقیقا از همان لحظهای که دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا از توافق هستهای تهران (برجام) خارج شد، دوره تازهای از تلاشهای دیپلماتیک آغاز شد. به همین منظور محمد جواد ظریف، وزیر خارجه تهران، برای جلب دیگر اعضای باقیمانده در این توافق، تور کاری تازهای را آغاز و به چین، روسیه و بلژیک سفر کرد.
اما از همان ساعاتی که تهران تلاش میکرد از چین برای باقیماندن در این توافق تضمین بگیرد، وزارت تجارت آمریکا، ممنوعیت فروش تجهیزات به شرکت «زد تی ای»، بزرگترین شرکت ارتباطاتی چین، را صادر و این شرکت را به دلیل نقض تحریمهای آمریکا علیه کرهشمالی و ایران، 1.1 میلیارد دلار جریمه کرد؛ شاید همین گام واشنگتن، آخرین تیر خلاص به پکن بود تا برای توافق تجاری با سران آمریکایی پای میز مذاکره بنشیند. این مذاکرات پس از چند روز رایزنی نتیجه داد و پکن و واشنگتن در نهایت توافق کردند، اجرای تعرفههای جدید گمرکی علیه یکدیگر را فعلا معلق کنند؛ علاوه بر این، چین پذیرفت که واردات کالا از آمریکا را به مقدار قابل توجهی افزایش دهد؛ هرچند هنوز تعریف مشخصی از رقم به اصطلاح قابل توجه ارائه نشده اما واشنگتن امیدوارست این توافق از کسری تجاری بزرگ آمریکا با چین کم کند.
در حال حاضر چین نه تنها اولین شریک تجاری تهران است، بلکه بزرگترین خریدار نفت این کشور نیز بهشمار میآید و از سوی دیگر، یکی از کلیدیترین شرکای ایران نیز محسوب میشود. در سال 2017 میزان تجارت بین این دو کشور حدود 37.18 میلیارد دلار تخمین زده شده؛ رقمی حدودا 13 برابر سال پیش از آن. این در حالی است که چین به عنوان یکی از معدودترین سرمایهگذاران در ایران نیز شناخته میشود و بزرگترین قرارداد گازی این کشور با تهران، بلافاصله پس از برجام به امضا رسید. بنابراین چین به عنوان یکی از اصلیترین شرکای اقتصادی و سیاسی تهران، به شدت خواهان حفظ این توافق است اما باید دید پکن تا چه اندازه میتواند واشنگتن را نیز به عنوان یکی از مخالفان سرسخت این توافق راضی نگه دارد.
حجم صادرات چین به ایالات متحده آمریکا 506 میلیارد دلار از 636 میلیارد دلار تجارت دوجانبه، بین این دو کشور است. همچنین 90 درصد از حجم تجاری چین از سوی شرکتهای خصوصی این کشور تامین میشود که در این میان سهم شرکتهای چندملیتی چینی حدود 40 درصد گزارش شده است. با این اعداد و ارقام میتوان گفت که شرایط چین مانند اتحادیه اروپا برای حفظ معاملات اقتصادی با تهران، بسیار پیچیده است؛ و چین و شرکتهای چینی چارهای ندارند جز اینکه به مرور زمان خود را با تحریمهای آمریکا علیه تهران منطبق کنند.
از سوی دیگر، خروج آمریکا از این توافق، خاورمیانه را بیثباتتر میکند و توازن منطقهای قدرتها دستخوش تغییرات عظیمی میشود؛ چنین تغییراتی بدون شک چین را به سمت سرمایهگذاری در غرب آسیا ترغیب میکند. از سوی دیگر این تغییر توازن که بدون شک علیه تهران رقم میخورد، به حضور و نفوذ پکن در خاورمیانه نیز آسیب فراوانی وارد میکند.
انتهای پیام/
ارسال نظر