پارس؛
پنج تا زن بودیم جاده را بستیم و چنین انقلابی ایجاد کردیم
این صدا نه از صداوسیمای داخلی شنیده میشود، نه از روزنامههای اصلاح طلب، نه از بیبیسی و صدای آمریکا و نه از روزنامههای اصولگرا. این صدای زن کارگر ایرانی است. کجایند حامیان مستضعفین زمین تا بلندگوی این زن باشند؟
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- علی علیزاده- این صدای زنیست که نمیخواهد استادیوم برود. زنی که به جرم عدم مطالبه استادیوم صدایش بیست سال زیر عربده مسلط لیبرالها و نئولیبرالها و فمینیسم غربزده ایرانی و رسانههای غربی حامیشان خفه شده. صدای زنی که طبقه متوسط ایرانی که چند دهه است همدست اشراف ادغامگر و غربگرا شده، بیست سال نایدهاش گرفته. صدای زنی که برای نان ساده و حق نانآوریش میجنگد و نمایندگی مبارزه خود را نه به سازمانهای مستقر در لندن و نیویورک و آزادیهای یواشکی به مثابه روکش زیبای تحریم اقتصادی ایران منتقل میکند و نه به فائزه هاشمی ها و غارتگران داخلی.
صدای مسلطی که از آغاز دهه هفتاد خود را نماینده زنان ایرانی دانسته، فمینیستهای لیبرال و فائزه هاشمیها بودند که در روبنا برای دوچرخه سواری و استادیوم زنان جنگیدند تا خصوصی سازی پدرانشان را در زرورقی آزادیخواهانه تزیین کنند. اما زن کارگر ایرانی برای دولتی شدن کارخانه ها و بر گرداندن مالکیت اموال عمومی به دولت ایرانی و مردم ایرانی میجنگد تا امروز غارتگر داخلی و فردا سرمایهدار اجنبی و شرکتهای چندملیتی بیوطن ارباب مردم ایران نباشند.
صدای مسلط دیگری که به دروغ خود را نماینده زنان ایرانی دانسته، فمینیستهای ایرانی مستقر در غرب بودند که در روبنا برای آزادیهای یواشکی و حقوق لیبرالی میجنگیدند تا بعد در پارلمان اروپا و کنگره و سنا بگویند وزیر خارجه ایران دروغگوست و با این راه تحریم اقتصادی و خلع سلاح موشکهای بحق ایران را توجیه کنند. اما زنان فرودست ایرانی هرگز نمایندگی خود را به لندن و نیویورک و بیبیسی و رادیوفردا منتقل نکردند.
این زن کارگر در جوهر خود همان زن فرودست و مستضعفی است که در دهه پنجاه انقلاب اسلامی را ممکن کرد و در دهه شصت به صحنه زیست اجتماعی آمد و ادامه حیات انقلاب را ممکن کرد. این زن شباهت بسیار بیشتری با مرضیه دباغها دارد تا زنانی که تلویزیون و تبلیغات رسمی را پر کردهاند و حتی اگر ظاهر و روبنایشان اسلامی باشد اما تمام الگوی زیست و مصرف و تفکرشان متعلق به غرب و هالیوود و تلویزیونهای ماهوارهای است.
این صدا نه از صداوسیمای داخلی شنیده میشود، نه از روزنامههای اصلاح طلب، نه از بیبیسی و صدای آمریکا و نه از روزنامههای اصولگرا. این صدای زن کارگر ایرانی است. کجایند حامیان مستضعفین زمین تا بلندگوی این زن باشند؟
پانوشت: اعتصاب نیشکر هفت تپه. آذر ۹۶
ارسال نظر