محسن زنگنه نوشت: این روزها بحث انتخاب وزرای اقتصادی کابینه را می‌توان جدی‌ترین و اصلی‌ترین مسأله اقتصاد کشور دانست. در علم مدیریت مدرن، عامل انسانی مدیریت سهم حداکثری را در رشد و بالندگی یک مجموعه و سیستم دارد. نمی‌توان کتمان کرد که بخش اعظم موفقیت‌های اقتصادی یک کشور به سبب وجود مدیریت توانمند و کارآمد است و در مقابل، سهم مدیریت ناکارآمد در ضعف‌ها و کاستی‌های اقتصادی نیز کاملاً مؤثر و از اسباب و علل دست اول است.

حال سؤال این است که وزرای اقتصادی دولت چه ویژگی‌هایی باید داشته باشند؟ متأسفانه هم ریاست محترم جمهور و هم اغلب جریانات همسو با دولت، بیشتر بر شاخصه‌های غیر اقتصادی وزرا تأکید دارند در حالی‌که در شرایط فعلی کشور، می‌طلبد که اگر همه وزرا با معیارها و شاخص‌های غیر تخصصی یا سیاسی و قومیتی انتخاب می‌شوند، وزرای اقتصادی بر اساس شاخص‌های تخصصی و متناسب با نیاز روز اقتصاد کشور انتخاب شوند. خلاصه و تیتر وار برخی از این ویژگی‌ها را برمی شمریم.

1- مسلط به مدل‌ها و تئوری‌های روز اقتصاد؛ متأسفانه با گذشت بیش از نیم قرن از برخی تئوری‌های اقتصادی در جهان و در حالی‌که خود کشورهای طراح، از آنها عبور کرده‌اند، هنوز کشور ما با همان مدل‌ها مدیریت می‌شود. یک وزیر اقتصادی باید به این تئوری‌ها و مدل‌ها و سیستم‌های نوین مدیریت اقتصاد کلان مسلط باشد. می‌توان به موارد زیر اشاره کرد؛

- نظام‌های جدید مالیاتی.

- تأمین سرمایه بنگاه‌ها و بخش‌های مولد.

- مدل‌های رفع بیکاری و کسب و کارهای مدرن.

- سیاست‌های پولی و مالی.

- مدیریت انتظارات.

- ابزار جدید بازار سرمایه.

- ابزارهای مدیریت مصرف.

- سیستم‌های نوین کشاورزی.

- نظام‌های مدیریت و ارتقاء بهره وری.

و ....

اگر یک وزیر با اقتصاد روز دنیا بیگانه باشد نمی‌تواند با همان شیوه‌های مرسوم به مدیریت کلان کشور بپردازد چنانچه طی سال‌های اخیر، سیاست‌های پولی و مالی دولت نتوانسته کارایی مد نظر را در کنترل و مدیریت اقتصاد کشور ایفا  کند.

2- باور مندی، علم و شناخت دقیق از فن آوری های روز در حوزه اطلاعات و ارتباطات.

امروز ثروتمندترین کشورها، کشورهایی هستند که روی IT و فن آوری های ارتباطات و اطلاعات سرمایه گذاری کرده‌اند. گسترش روز افزون اینترنت نیز بر این امر افزوده است. حوزه‌هایی چون بانکداری و سیستم‌های پرداخت، تجارت الکترونیک، خدمات دولت الکترونیک، سیستم‌های مدیریت آنلاین صادرات و واردات، تحولات در حوزه ارتباطات و شبکه‌های اجتماعی و حتی مبارزه با پولشویی، قاچاق و اختلاس نیز به مدد این تکنولوژی‌ها، متحول شده‌اند. یک وزیر اقتصادی در هر دولتی باید شناخت دقیق و عمیق و تفکر استفاده از این ابزار را در حوزه کاری خود داشته باشد.

3- شناخت و باور ظرفیت‌های درونی اقتصادی کشور؛ باید با کمال اندوه اذعان داریم بسیاری از مدیران کشور به ظرفیت‌های اقتصادی درونی کشور شناخت دقیقی ندارند و همین عدم شناخت موجب عدم باور و اعتقاد آنها به درون زایی اقتصاد شده است. یک وزیر صنعت باید به درستی و بیش از دیگران، به ظرفیت‌ها و اولویت‌های صنعت کشور شناخت داشته باشد. یک وزیر کشاورزی بایستی مزیت‌های کشاورزی اعم از کشت آبی و دیمی، صیفی جات، حبوبات و ... را به تفکیک استانی و منطقه‌ای بشناسد و مانند کف دست، به آمایش اقتصادی کشور تسلط داشته باشد.

4- ریسک پذیر و نوآور؛ یک مدیر اقتصادی بایستی اهل نوآوری و قدرت خلاقیت و ایده پردازی در حوزه کاری خود داشته باشد. اهل ریسک باشد و در زمان‌های مقتضی تصمیمات بالفور و صحیح را اتخاذ کند و مسوولیت تصمیمات خود را هم بپذیرد. اقتصاد ایران را مدیران ایستا و محتاط که به اصول مدیریت نوین مسلط نیستند، نمی‌توانند حرکت دهند.

5- معتقد به اقتصاد مقاومتی و ملتزم به اسناد بالادستی کشور؛ کسی که به سند چشم انداز کشور، قوانین برنامه و بالاخص سیاست‌های اقتصاد مقاومتی معتقد نباشد، نمی‌تواند سکاندار مدیریت اقتصاد کشور باشد. این التزام بایستی عملی و فارغ از شعار، در سابقه مدیریت وی ظهور و بروز داشته باشد.

این‌ها بخشی از ویژگی‌های تخصصی وزرای اقتصادی‌اند در کنار ویژگی‌های عمومی از قبیل؛  متدین، انقلابی، شیفته خدمت، جوان، مردم زیست، دارای روحیه کار جمعی و تشکیلاتی و ...

به جاست نمایندگان مجلس در بررسی صلاحیت وزرا موارد فوق را مد نظر قرار دهند.