جک لو، معاون خزانه‌داری امریکا در دولت اوباما، برای آنکه خیال کنگره این کشور را از وضعیت نابسامان اقتصاد ایران راحت کند، چنین آماری در زمان توافق هسته‌ای ارائه داد. اما به‌جز اظهارات مقامات خارجی و بین‌المللی، آنچه در 4 سال اخیر رقم خورد، همه آمارها و تحلیل‌های داخلی نیز نشان از نیاز به زمانی طولانی، برای جبران خسارت‌های ناشی از تحریم و سیاست‌های غلط اقتصادی دارد. یکی از بخش‌هایی که هنوز نتوانسته بار این خسارت‌ها را جبران کند، بازار مسکن است که البته نشانه‌هایی از رونق نسبی نیز در آن پدیدار شده است.

با پدیدار شدن آثار برجام، مسکن در نیمه دوم 96 رونق می‌گیرد

 معاملات مسکن شهر تهران در سال 95، 5.4 درصد رشد کرد و اوضاع راکد بازار کمی تکان خورد. بر اساس گزارش بانک مرکزی، در سال گذشته بیش از 162 هزار واحد مسکونی در تهران معامله شد که متوسط قیمت هر متر مربع آن، 4 میلیون و 390 هزار تومان بوده است. بیت‌الله ستاریان، کارشناس بازار مسکن  چنین درباره وضعیت بازار توضیح می‌دهد:«بازار مسکن وابسته به تعیین تکلیف اقتصاد کل مملکت و به بار نشستن نتایج نهایی برجام است. طبیعتاً حالا انتظار سیاسی هم وجود دارد که منتظر مشخص شدن وضعیت و نتایج انتخابات است. از آنجایی که مسکن کالای سرمایه‌ای است، دنبال ثبات می‌گردد. خصیصه تمام کالاهای سرمایه‌ای چنین است. رکود در اقتصاد، دامن کالاهای سرمایه‌ای را برای مدت طولانی می‌گیرد و در کوتاه مدت هم رونق به آن بر نمی‌گردد. کشور به توافق هسته‌ای و برجام برای خروج از رکود مهلک نیاز داشت و حالا هم به زمان، برای به بار نشستن نتایج این تحولات.»

او ادامه می‌دهد:«بعد از برجام در نخستین تغییرات، آزادسازی منابع و فروش نفت باید اتفاق می‌افتاد. این مؤلفه‌ها از سال 94 تا 95 محقق شد، اما نه کامل. نفت را خوب فروختیم اما سود آن با تأخیر وارد کشور شد و برای همین رونقی که انتظار آن را داشتیم، از سال 95 به سال 96، آن هم برای نیمه دوم سال منتقل شده است.»

عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی به تازگی با بیانی آماری، خبر از رونق بازار مسکن در سال جدید داده است. آخوندی می‌گوید:«در سال گذشته بانک مسکن برای ساخت 133 هزار واحد تسهیلات پرداخت کرده که در مقایسه با سال 94 بیش از 47درصد افزایش نشان می‌دهد.» او ادامه داد: «بانک مسکن در سال 95 برای خرید 142 هزار مسکن تسهیلات پرداخت کرده که در مقایسه با سال 94 بیش از 74درصد رشد داشته است. وی با بیان اینکه این آمارها علائم خوبی برای روند رونق بازار مسکن در سال‌جاری است،افزود: با توجه به افزایش پس‌انداز در شعب بانک مسکن انتظار داریم در سال 96 فقط خریداران واقعی برای خرید مسکن وارد بازار شوند و تحلیلگران بازار معتقدند که امسال بازار مسکن رونق می‌گیرد.»

آیا ایرانی‌ها واقعاً با مشکلات سختی برای مسکن مواجهند؟

بر اساس جدیدترین گزارش مرکز آمار ایران، حدود 66 درصد از خانواده‌های ایرانی صاحبخانه هستند و تنها 16.4 درصد مستأجرند. حدود 8 درصد مردم در خانه‌های رهنی سکونت دارند و 8 درصد دیگر نیز در خانه‌های رایگان زندگی می‌کنند. همچنین  41 درصد از کل خانواده‌های شهری ایران در خانه‌های دارای 4 اتاق و 30.04 درصد نیز در خانه‌های دارای یک اتاق زندگی می‌کنند و تنها 0.7 درصد از کل خانواده‌های شهری ایران، در خانه‌های تک اتاقه زندگی می‌کنند. این آمار و اطلاعات با نگاه سطحی به شهر تهران، ممکن است عجیب به نظر برسد. اما وقتی توجه شود این اطلاعات مربوط به کل کشور با خانه‌های بزرگ و زمین‌های ارزان نسبت به پایتخت است، معلوم می‌شود مشکل مسکن در کشور، آن‌طور که القا می‌شود، بحرانی نیست.

زمانی که رونق در بازار مسکن ایجاد شود و عرضه و تقاضا بالا رود، قیمت‌ها نیز متناسب با آن افزایش می‌یابد. به همین دلیل، بالا رفتن قیمت مسکن یکی از نشانه‌های رونق گرفتن بازار است. بر همین اساس، قیمت هر متر مربع واحد مسکونی در سال گذشته در تهران، 5.4 درصد افزایش پیدا کرده است. در اسفند ماه سال 95 نیز متوسط قیمت یک متر مربع زیربنای واحد مسکونی معامله شده از طریق بنگاه‌های معاملات ملکی شهر تهران 4 میلیون و 570 هزار تومان بود که نسبت به ماه قبل و ماه مشابه سال قبل 1.5 و 5.2 درصد افزایش داشته است.

نه تنها عمر دولت دهم به سر رسیده است، بلکه دولت یازدهم نیز آخرین روزهای خود را سپری می‌کند، اما هنوز اثرات تخریبی سیاست‌های اقتصادی محمود احمدی‌نژاد، در هر بازاری از ایران مشاهده می‌شود. تحلیلگران اقتصادی، هنوز هم از اثرات مخرب مسکن مهر بر اقتصاد کل کشور و بر بازار مسکن صحبت می‌کنند. بیت‌الله ستاریان نیز در انتهای تحلیلش از بازار مسکن می‌گوید:«مسکن مهر هم مثل بقیه تخریب‌های اقتصادی که دولت قبلی داشت، به این دولت به ارث رسیده است و تسهیل و اصلاح این تخریب‌ها، سال‌ها طول می‌کشد. بخش بزرگی از مشکلات و رکود بازار مسکن کنونی نیز مربوط به همین مسکن مهر است. این مقوله‌ای نیست که بگوییم دولت در این 4 سال توانست جمع کند یا باید می‌توانست و نشد. حتی دولت بعدی نیز درگیر اثرات مخرب این سیاست‌ها خواهد بود.»