پارس؛
«استبداد اقتصادی» با «سرمایه دار اشرافی»
یک عضو اتاق بازرگانی میگوید حدود 60 درصد کارخانههای جوراب بافی تعطیل یا نیمه تعطیل شدهاند. انبارها پر و مشتری برای جوراب داخلی نیست. تنها در شهری مثل زنجان 100 کارخانه جوراب بافی به 25 کارخانه کاهش یافته است.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- محسن مهدیان- یکم. ساختمان موزه 7 چنار تهران مربوط به کارخانه جوراب بافی است. این کارخانه آجرچین و خوش نقش با گچبری و قندیلهای دیدنی مربوط به دوره رضاخان و به دستور او ساخته شده است.
اما ماجرای ساخت این کارخانه جوراب بافی جالب است. شاید برای برخی جالب باشد که جوراب از چه وقت وارد کشور شد؟ چطور شد که از بین این همه گرایش نساجی کارخانه جوراب بافی در تهران تأسیس میشود؟
زنان ما پیشتر اهل پوشیدن جوراب نبودند. در واقع شلواری داشتند که روی پاهایشان را میپوشاند. تا اینکه یکی از مردان دربار سفری به فرنگ داشت و برای معشوقهاش جوراب هدیه آورد. اشرف پهلوی هم متوجه این جوراب شد و هوس کرد و در نهایت ماجرا به گوش رضاخان میرسد. رضا خان هم دستور میدهد کارخانه جوراب بافی در محله بریانک و 7 چنار تهران که آن روزها خارج شهر محسوب میشد، به دست سربازان آلمانی ساخته شود.
دوم. طی چند سال گذشته واردات جوراب به کشور حدود 4 برابر افزایش داشته است. آخرین گزارشها حاکی است، واردات جوراب و ساپورت به ارزش کمتر از 500 هزار دلار رسیده است. همچنین یک مسوول اتحادیه نساجی میگوید حدود 40 درصد بازار جوراب در اختیار اجناس خارجی است.
سوم. یک عضو اتاق بازرگانی میگوید حدود 60 درصد کارخانههای جوراب بافی تعطیل یا نیمه تعطیل شدهاند. انبارها پر و مشتری برای جوراب داخلی نیست. تنها در شهری مثل زنجان 100 کارخانه جوراب بافی به 25 کارخانه کاهش یافته است.
و اما رابطه این سه بند چیست؟
«استبداد اقتصادی» اگر با «اشرافیت اشرف» به تولید ناهمگون و غیرضروری میرسد با «سرمایه دار اشرافی» به واردات و نابودی همین تولید داخلی منتهی میشود. اقتصاد استبدادی دربار و سرمایه دار دو روی یک سکهاند. «اقتصاد استبداد ساخته» تنها به دربار اشرافی منحصر نمیشود. سرمایه دار اشرافی نیز در دامن همین اقتصاد استبداد زده رشد میکند و اقتصاد را جهت میدهد.
استبداد اقتصادی برای اشرافیت و خواهش شخصی اشرف پهلوی حاضر میشود بی توجه به نیاز اصلی اقتصاد و صرفاً براساس هوا و خواسته شاهزاده، کارخانه جوراب بافی بزند و امروز هم برای اشرافیت و خودنمایی بخشی دیگر از جامعه، دهها کارخانه تعطیل و صدها کارگر بیکار و هزاران نفر سر سفره فقر بروند. اقتصاد استبدادی یک روز برای «اشرافیت اشرف» کارخانه می زند و روز دیگر برای«اشرافیت اشرافیها» کارخانه تعطیل میکند. «اقتصاد اشرافی» حکم ثابتی دارد. چه زمانی که برای دربار کارخانه تأسیس میکند و چه دورهای که برای بورژوا واردات میکند. در هر دوصورت این مردماند که باید هزینه شوند؛ تنها «اقتصاد استبدادی دربار» به «اقتصاد استبداد سرمایه دار» تبدیل شده است. برای«اقتصاد مقاومتی» باید ابتدا این«اقتصاد استبدادی» شکسته شود تا بتوان مقابل «اقتصاد استعماری» ایستاد.
ارسال نظر