سیلی از گوشه و کنایه و سخنان شیطنت آمیز نثار دوست بی نوا شد، البته نه به منظور آزردن او، که به جبران آرام شدن دلی که یک هفته تمام به امید تحقق وعده ها منتظر مانده بود. پس از مدتی کم کم همگی دریافتیم که صاحب ماشین آنقدرها هم خوشحال نمی نماید.
وقتی علت را جویا شدیم، فهمیدیم همه چیز به یک اشتباه محاسباتی در هزینه ها برمی گردد. گویا تصور دوست ما از خرید خودرو فقط قیمت آن بوده است، همان نرخی که به سادگی می توان در بازار حقیقی یا فضای مجازی ته و تویش را درآورد. این درحالی است که در یک خرید و فروش، پای هزینه های دیگری نیز در میان است.
ارقامی که شاید به نسبت قیمت خودرو چندان زیاد نباشد، اما نمی توان آنها را نادیده گرفت. دوستان با شرمندگی بسیار، خرید ماشین را تبریک گفتند و با اندکی شتاب صحنه را ترک کردند. اما از آنجا که دخل و خرج همیشه داوطلب است تا داستان پول های از جیب رفته را بشنود، نه تنها محل را ترک نکرد بلکه دوست گرامی را نیز به حرف گرفت تا از ماوقع جریان سردرآورد:
تسویه خلافی و عوارض شهرداری
اگر شما می خواهید یک ماشین کارکرده بخرید، باید قبل از هرگونه نقل و انتقال، دو چیز را از فروشنده بخواهید: نخست، برگه تسویه خلافی. باید حواستان جمع باشد که قبل از تعویض پلاک، فروشنده پول جریمه ها را بپردازد، وگرنه ممکن است با پرداخت رقمی سنگین برای خلافی سورپرایز شوید! مالک خودرو می تواند با مراجعه به مراکز پلیس +10 و یا از طریق سایت اینترنتی راهور، آخرین مبلغ جریمه ها را درآورد. اگر این رقم بیش از یک میلیون تومان باشد، مالک عزیز باید حضوری به مراکز راهنمایی و رانندگی برود. تعرفه «اجرائیات» 3 هزار و 800 تومان معین شده و اگر لیست خلافی متقاضی بیشتر از 3 برگ باشد، به ازای هر برگ اضافه، 300 تومان دریافت میشود.
مورد دوم، برگه تسویه عوارض شهرداری. همه کسانی که ماشین دارند باید سالانه مبلغی را با نام «عوارض» به شهرداری بپردازند. این رقم معادل یک هزارم قیمت خودرو صفر، در همان سال است؛ مثلا اگر امسال، نرخ پراید 111 سفید در بازار 21 میلیون تومان باشد، عوارض آن 21 هزار تومان می شود. شاید به نظر رقم بزرگی نباشد، ولی این مبلغ از سال تولید خودرو تا زمان فروش محاسبه می شود، و چنانچه فروشنده محترم آن را نپردازد مشمول جریمه نیز میگردد. اگر عوارض سالیانه پس از موعد مقرر پرداخت شود، به ازای هر ماه تأخیر 2 درصد جریمه به آن تعلق می گیرد. پس خریداران به هوش و به گوش باشند که آنچه بر گردن فروشنده است، روی دست آنها نماند.
برای تغییر مالکیت خودرو، لازم است پلاک آن تعویض و سند جدیدی به نام خریدار صادر شود. پس، خریدار همراه خودرو و مالکش به مرکز تعویض پلاک شهر می رود. بر همگان واجب است که انواع مدارک و مستندات مربوطه را با خود بیاورند. اگر یک مرحله از کارتان لنگ بماند، امید چندانی برای صدور سند نیست و باید روز بعد هم از زندگی ساقط شوید تا «برگ سبز» را بگیرید. برای تنظیم سند جدید ضروری است مالک را به مسئول مربوطه نشان بدهید و اگر او نتوانست با شما بیاید، بایستی یک وکالتنامه محضری از سوی او ارائه کنید. اغلب اوقات هزینه وکالتنامه بر عهده فروشنده است و مطابق با آخرین تغییرات قیمت، تعرفه آن 65 هزار تومان تعیین شده است. هزینه تعویض پلاک و صدور سند برای همه انواع خودرو 75 هزار تومان است که 7 هزار تومان آن بابت قبض پست دریافت می شود. این هزینه گاهی نقدی و گاهی فقط با کارت بانک قابل پرداخت است.
پس بهتراست همراه خود، هم پول نقد داشته باشید و هم عابر بانک، تا بتوانید به هر صورتی که امر فرمودند مبلغ را بپردازید.پارسال، هزینه صدور برگ سبز رقم 100 هزار تومان برای خودروهای بالای 50 میلیون تومان، محاسبه می شد و برای خودروهای زیر این قیمت، 50 هزار تومان در می آمد. با طرح یکسان سازی نرخ های صدور سند، خریداران ماشین های گران قیمت 25 هزار تومان کمتر هزینه می دهند. درحالی که تعرفه برای خریداران خودروهای ارزانتر 25 هزار تومان گرانتر شده است.
خیلی اوقات، دو طرف معامله شرط می کنند که نیمی از مبلغ خودرو هنگام «امضا در محضر» پرداخت شود. عرف است که هزینه سند رسمی را فروشنده بپردازد. اما از آنجا که این هزینه ها کمی تا قسمتی سنگین می نماید، گاهی خریدار نیز بخشی از آن را عهده دار می شود. رقم تعرفه، بسته به نوع ماشین سواری که خارجی باشد یا داخلی، مدل و سال تولید آن متفاوت است. بندهای مختلف آن شامل مالیات نقل و انتقال، حق ثبت، حق تحریر، مالیات ارزش افزوده و هزینه صدور سند الکترونیک میشود. هر چه ماشین قدیمی تر باشد یا قیمت خودرو ارزان تر، مبلغ تعرفه کمتر خواهد بود.با این حال مدتی است بحث داغی در باب نقل و انتقال خودرو بالا گرفته. عده ای معتقدند برگه سبز رنگی که نیروی انتظامی صادر میکند یک سند رسمی است و ثبت محضری آن همانا اتلاف وقت باشد و پول. از دید آنان، هزینه کردن برای ثبت سندی که فقط با 75 هزار تومان تنظیم میشود، کار عاقلانه ای نیست. این باور به پشتوانه سخنان رییس پلیس راهور ناجا قوت گرفته است. شهریور ماه امسال، سردار تقی مهری طی یک مصاحبه خبری به صراحت گفت که شهروندان مجبور نیستند «مالکیت وسایل نقلیه را مجددا در دفاتر اسناد رسمی ثبت» کنند. او همچنین برای صحت گفته های خود قوانین مربوطه را تبیین کرد و گریزی هم به اختلاف میان پلیس و دفترخانه ها زد. البته این سخنان، واکنش رییس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور و کانون دفتر خانه های رسمی را به دنبال داشت. بر اساس نظر آنان، سندی که ثبت محضری نشود وجاهت حقوقی نیز ندارد. شاید تجربه های مردم در گیر و دار مسائل قضایی گواه این مطلب باشد. مثلا در بحث اموال وراثتی، رسیدگی به جرائم خرید و فروش یا پرداخت بیمه برای خسارت های جانی (نقص عضو یافوت) سند محضری مورد استناد است. هر چند طی روزهای اخیر، کمیسیون اصل 90 مجلس، مقرر کرد که ثبت سند باید در دفترخانه های اسناد رسمی صورت گیرد. البته این تصمیم برای نهایی شدن باید در صحن علنی مجلس هم مصوب شود.با این حساب، اگر خریدار محترم دل گنده باشد، به برگ سبزی تحفه پلیس بسنده میکند و دیگر نیازی به حضور در محضر نیست. اما چنانچه دست و دلش بلرزد و مصلحت را در محکم کاری ببیند، باید سر کیسه را شل کند.
فروشنده، طرف بدبخت معامله
آقای نیکنام، کارپرداز یک شرکت است و از تجربه خود برای فروش ماشین میگوید: «وقتی ماشین را برای فروش در بنگاه میگذاری باید حق کمیسیون بدهی که رقم آن هیچ وقت خدا ضابطه ندارد. به قیافه ات نگاه می کنند، هرچه زورشان رسید می گیرند. اگر روی سایت ها، آگهی بدهید سر و کله زدن با خریدار بیچاره تان می کند. به خصوص اگر یک به اصطلاح کارشناس هم با خودش بیاورد که مثلا سرش کلاه نرود. »
سند محضری و نقش نیروی انتظامی
آقای جلیلی و خانمش کنار یک پژو 206 منتظر کسی ایستاده اند. از آنها درباره سند ماشین و ثبت محضری آن می پرسم. آقا معتقد است که داشتن یک سند رسمی بهتر از « تکه کاغذی است» که پلیس می دهد: «بسیاری از این هایی که می گویند سند را پلیس صادر کند، دلال ماشین هستند و می خواهند از این رهگذر پول کمتری به دارایی و ثبت داده و سود بیشتری ببرند، واقعا نمی دانند نیروی نظامی صلاحیت تنظیم سند را ندارد». همسرش ادامه می دهد: «با صدور برگه سبز فقط پلیس ترافیک مطلع می شود که ما یک معامله انجام داده ایم، یعنی پلیس فقط نقش اخباری دارد».
خریدارِ از همه جا بی خبر
خانم خسروی کارمند یک شرکت طراحی داخلی است و چند سال پیش یک دستگاه پراید از همکارش خریده. او مجبور شده هزینه هایی را بپردازد که به عهده خریدار نبوده و به نظر میرسد هنوز هم «بد جنسی» خانم همکار را فراموش نکرده است: « اول کار من یک وکالت تام از همکارم گرفتم و بعد پول ماشین را دادم. فکر میکردم اینطوری تمام جوانب احتیاط را رعایت کردم. ولی زمان تعویض پلاک فهمیدم حدود 600 هزار تومان خلافی دارد. من هم از همه جا بی خبر، پول ماشین را کامل پرداخته بودم و دیگر دستم به جایی بند نبود. بدجنسی اش را به رویش آوردم و خواستم که هزینه را تقبل کند ولی زیر بار نرفت که نرفت...».
ارسال نظر