خرید هواپیمای نو برای ناوگان  هوایی کشور اقدامی قابل تحسین است و میتواند مزایای زیادی برای کشور به همراه داشته باشد. با اینحال در مورد قراردادهای منعقد شده ابهاماتی وجود دارد که لازم است مسئولین وزارت راه درخصوص آن‌ها شفاف سازی نمایند.

در یادداشت‌های قبلی به ضرورت شفاف سازی درخصوص «ارائه توجیه فنی و اقتصادی این قراردادها»، «جزئیات تأمین مالی آن‌ها» و «تدابیر اندیشیده برای پوشش ریسک‌های احتمالی» پرداخته شد. در این یادداشت به یکی دیگر از ابهامات این قراردادها پرداخته میشود:

۵- میزان داخلی سازی دانش فنی و بهره گیری از نیروی کار ایرانی چقدر است؟

چنانچه در یادداشت قبل اشاره شد، درحال حاضر پیدا کردن تقاضا برای تولیدکنندگان هواپیما بسیار حائز اهمیت است و هردو شرکت ایرباس و بوئینگ نیز با کمبود تقاضا مواجه هستند؛ به طوریکه مسئولان مختلف این شرکت‌ها بعد از انعقاد قرارداد با ایران در مصاحبه‌های متعددی از مزایای قرارداد فروش هواپیما به ایران سخن گفته‌اند.

نفع دو طرف معامله از یک قرارداد اقتصادی امری بدیهی است و انتظار نمی‌رود ایران با کشورهای خارجی قراردادی منعقد نماید که سودی به طرف‌های مقابل نرسد. اما مسئله مهمی که در مورد قراردادهای خرید هواپیما مورد دغدغه فعالان صنعت هوایی کشور است، امتیازاتی است که ایران میتواند در کنار انعقاد این قراردادها از طرف‌های مقابل دریافت نماید.

یکی از مهم‌ترین این امتیازات، سطح داخلی سازی تولید و تعمیر و نگهداری این هواپیماهای نو است. فعالان صنعت هوایی کشور معتقدند بی‌توجهی به ظرفیت‌ها و توانایی‌های ایران در این قراردادها، امتیازات بزرگی را از صنعت هوایی ایران می گیرد؛ به اعتقاد دست‌اندرکاران صنعت هوایی کشور، در حال حاضر صنعت هوا و فضای ایران در منطقه حرفی برای گفتن دارد و با دریافت امتیاز ساخت و تعمیر قطعات می‌تواند به هاب منطقه در این زمینه تبدیل شود.

طبق گفته وزیر دفاع کشور، ایران در تولید بالگرد دانش فنی مناسبی دارد و به دنبال تولید تجاری بالگرد است. از طرف دیگر در زمینه تولید هواپیماهای مسافربری نیز اقداماتی انجام شده و یک مدل آن نیز تولید شده که مشکلات آن در حال برطرف شدن است.[۱] بنابراین بستر  انتقال دانش فنی تولید هواپیما به ایران در این قراردادها فراهم است و لازم است به این مسئله نیز توجه گردد.

در واقع وجود شرایطی همچون «خرید ۸۰ تا ۱۰۰ دستگاه هواپیما به صورت یکجا از یک شرکت»، «زمان بلندمدت ۱۰ ساله تحویل هواپیماها»، «وجود دانش فنی قابل قبول در ایران»، «حاکم بودن شرایط رکودی در بازار هواپیما» و «وجود تولیدکنندگان متعدد در بازار» این امکان را فراهم می‌کند که ایران در این قراردادها قدرت چانه زنی بالایی در گرفتن امتیازاتی از قبیل «لزوم داخلی سازی بخشی از قطعات»، «انتقال بخشی از دانش فنی تولید»، «تعمیر و نگهداری در داخل» و دیگر شرایط مشابه به طرف مقابل داشته باشد.

گرچه مسئولین وزارت راه و شهرسازی یک بار در میانه مذاکرات از واگذاری امتیاز ساخت قطعات هواپیما به ایران از سوی بویینگ و ایرباس در متن پیش‌نویس قراردادها خبرداده‌اند[۲]، اما پس از انعقاد قراردادهای نهایی در این خصوص شفاف سازی لازم صورت نگرفته و افکار عمومی به خصوص فعالین حوزه صنعت هوا و فضای کشور در این زمینه سئولاتی دارند که لازم است به آن پاسخ داده شود.

در پایان لازم به ذکر است که در این سلسله یادداشت‌ها، به مسائلی پرداخته شد که رفع و شفاف سازی در خصوص آن‌ها میتواند شیرینی خرید هواپیمای نو و نوسازی ناوگان هوایی کشور را بیشتر نماید.

شفافیت یکی از ارکان اصلی اقتصادهای دنیاست و دولتها خود را متعهد به شفاف سازی فعالیت‌های خود برای عموم مردم می‌دانند؛ تا جایی که میتوان گفت شفاف سازی وظیفه اصلی دولت در اداره جامعه است. شفاف سازی میتواند موجب بالا رفتن تعهد عموم مردم به کشور گردد و از بروز بسیاری از سوءتفاهمات جلوگیری نماید و از قدیم گفته‌اند «آن را که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است.»