پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- ٨٦ درصد از ثروت خانوار ایرانی به شکل مستغلات است. این عدد در آمریکا کمی بیش از ٣٠ درصد است.

در اوج رونق مسکن در ایران در سال ٩١ بطور متوسط روزانه ٤٠٠٠ معامله املاک انجام می شد. فرض کنید معجزه ای شود و به آن روزگار برگردیم و فرض کنید نیمی از این رقم فروش انحصارا متعلق به بانکها باشد.

- خوش بینانه فرض کنید همه دارایی های ملکی بانکها از نقد شونده ترین نوع املاک- آپارتمان مسکونی ٧٠ متری- هستند.

- خوش بینانه فرض کنید به قیمت متوسط معاملاتی امروز اظهاری از جانب مرکز آمار که برای راحتی محاسبه معادل ٣ میلیون تومان برای هر متر در نظر گرفته می شود، بدون تخفیف معامله قابل انجام است.

- پیشتر نشان داده شد که سهم دارایی های رسوبی  به صورت املاک در دارایی های منجمد بانکها ٧٠٠ هزار میلیارد تومان است.

- با فرضهای بسیار بسیار خوشبینانه قبلی و با این فرض که هر روز حتی روزهای تعطیل بانکها ٢٠٠٠ معامله ملکی انجام دهند، ٥ سال طول می کشد تا بتوانند دارایی منجمد ملکی خود را بفروشند!!!

- دقت کنید این دارایی ها تازه به جز وثائق هستند و به یاداورید بازگشت به سال ٩١ رؤیاست و در نظر داشته باشید که عمده دارایی بانکها نه آبارتمان ٧٠ متری متوسط بلکه گرانترین انواع تجاری و مسکونی لوکس است.

- وضعیت عجیبی است.

حدود یکصد سال نفت صرف خرج یومیه و سرمایه گذاری در مستغلات در ایران شده است.  

از طرف دیگر ما ایرانیها در دریافت بازده از زمین ابدا هنرمند نیستیم. اگر کشاوری می کنیم چنان نابهره وریم که ٨ سال توسعه کشاورزی ما را دچار بحران آب می کند. اگر شهرک صنعتی می سازیم چند برابر نیاز زمین صرف می کنیم به امید سود حاصل از خریدن و انداختن زمین. اگر خانه می سازیم آنرا ساخته ایم که " بالاخره کسی آنرا اجاره می کند" و فکر نمی کنیم چه کاربری ای واقعا استفاده از زمین را به صرفه می کند.

جمع متراژ مفید دو مجتمع تجاری در حال احداث در کنار هم - که یکی مستقیما مربوط به یک بانک و دیگری تامین مالی شده توسط بانکهاست- در منطقه ٢٢، سه و شش دهم میلیون متر مربع است. واقعا این بهترین استفاده ممکن از این زمین وسیع بوده؟ 

هیچ اولویتی مهمتر از تبدیل زمین به اوراق بهادار برای خروج این شکل دارایی از انجماد نمی شناسم.