اگرچه در ظاهر اختلاف رقم ۴۰ هزار بشکه ای  تولید نفت از این میادین کمی بی اهمیت جلوه می‌کند اما محاسبه همین رقم در درآمد نفتی کشور خود قابل تامل است.
 
درحال حاضر قیمت هربشکه نفت ایران ۴۳ دلار اعلام می‌شود که دراین‌صورت با احتساب رقم ۴۰ هزار بشکه در واقع اختلاف ارقام اعلام شده یک میلیون و ۷۲۰ هزار دلار درآمد ملی کشور را هدف گرفته است. تولید ۴۰ هزار بشکه در روز می‌تواند افزایش درآمد سالانه ۶۱۹ میلیون و ۲۰۰ هزار دلاری کشور را به همراه داشته باشد.
 
بنابراین آنطور که وزیر نفت می‌گوید با بهره برداری از سه میدان مشترک یادآوران آزادگان شمالی و طرح توسعه یاران شمالی روزانه ۱۲ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار به درآمد کشور افزوده شده در حالیکه شهنازی زاده مدیرعامل شرکت متن این درآمد را حدود ۱۱ میلیون و ۱۸۰ هزار دلار می‌داند.
 
از سویی دیگر به گفته دلپریش مدیر برنامه‌ریزی تلفیقی شرکت ملی نفت متوسط هزینه سرمایه‌گذاری برای افزایش تولید هر بشکه نفت در میادین خشکی قدیمی ۲۰ هزار دلار و در میادین دریایی جدید ۴۰ هزار دلار است.
 
بنابراین با احتساب ۲۰ هزار دلار سرمایه برای افزایش تولید میادین به ازای هر بشکه اختلاف رقمی وزیرنفت با مدیرعامل تحت امرش حدود ۸۰۰ میلیون دلار خواهد بود که قطعا رقم کمی نیست.
 
به زبانی ساده تر اگرچه اختلاف رقمی وزیر و مدیر تحت امرش ۴۰ هزار بشکه بیشتر نیست اما همین میزان چه در بخش سرمایه گذاری و چه در بخش درآمدی، رقم های میلیونی را هدف گرفته است. در حالی مسوولان نفتی این روزها عادت به گرد کردن ارقام کرده اند که یادشان رفته افزایش هر بشکه نفت ۲۰ تا ۴۰ هزار دلار سرمایه نیاز دارد که گرد کردن ارقام سرمای های میلیونی و درآمدهای بالا را هدف میگیرد. اما مهمتر از آن اینکه نهادهای نظارتی چه میکنند که وزیری به راحتی درآمد میلیونی و سرمایه های میلیاردی را گرد می‌کند؟
 
ارائه این آمار در حالی با اختلاف های رقمی اعلام می‌شود که نهادهای نظارتی می بایست نسبت به میزان تولید میادین و درآمد کشور دقت نظر بیشتری داشته باشند چراکه هر بشکه نفت می‌تواند در درآمد نفتی کشور تاثیرگذارباشد.
 
البته ابهام ها در خصوص ثروت ملی تنها به اینجا ختم نمی‌شود. آمارها نشان می‌دهد با توجه به فروش روزانه ۲ میلیون و ۴۵۰ هزار بشکه نفت خام در دو ماهه ابتدای امسال تنها ۳۰۷ میلیارد تومان به حساب خزانه کشور واریز شده است در حالی که با یک سناریو ۱۷ هزار و ۳۶۵ میلیارد تومان و با سناریوی دیگر بیش از ۱۵ هزار میلیارد تومان نفت فروخته شده است.

 

طبق آنچه که در آمارهای رسمی بانک مرکزی آمده، منابع حاصل از فروش نفت خام در دو ماه ابتدایی سال ۹۵ به میزان ۳۰۷ میلیارد تومان بوده است.
 
برای بررسی علت وصول این میزان از محل فروش نفت دو سناریو می توان تعریف کرد. سناریوی اول این است که این رقم مربوط به فروش نفت خام در دو ماهه ابتدایی سال جاری است.
 
براین اساس باید گفت با حجم صادرات نفت خام میانگین روزانه ۲ میلیون ۴۵۰ هزار بشکه‌ای (منابع رسمی وزارت نفت) و با نرخ ۳۷ دلاری هر بشکه نفت و همچنین با تعیین نرخ دلار حداقل ۳۰۹۰ تومان (نرخ رسمی دلار) باید در طول دو ماه ابتدایی سال جاری بیش از ۱۷ هزار و ۳۶۵ میلیارد تومان درآمد عاید کشور می شد.
 
بنابراین با این شرایط باید گفت تنها ۱.۷ درصد از پول فروش نفت در دو ماه ابتدایی سال جاری وصول شده است.
 
اما سناریوی دوم با این فرضیه است که پول فروش نفت خام با تاخیر وصول می‌شود که براین اساس احتمالا این رقم مربوط به پول حاصل از فروش نفت خام در سه ماهه پایانی سال ۹۴ است.

 

در این صورت باید گفت در طول سه ماهه آخر سال ۹۴ براساس آمارهای بانک مرکزی، یک میلیون و ۷۸۷ هزار بشکه نفت خام به طور روزانه صادر شده که براین اساس در مدت ۸۹ روز به طور کلی حدود ۱۶۰ میلیون و ۸۳۰ هزار بشکه نفت خام صادر شده است.
 
اگر هر بشکه نفت با نرخ حداقل ۳۰ دلار در این مدت به فروش رفته باشد و هر دلار ۳۰۲۶ تومان (نرخ رسمی دلار) محاسبه شود باید حداقل ۱۵ هزار و ۹۴۴ میلیارد تومان درآمد نفتی در طول ۸۹ روز پایانی سال ۹۴ کسب می‌کردیم اما فقط ۳۰۷ میلیارد تومان عاید کشور شده است.
 
بنابراین با این شرایط باید گفت فقط ۱.۹ درصد از درآمد حاصل از فروش نفت خام در سه ماهه پایانی سال ۹۴ وصول شده است.
 
هر چند که سال گذشته وزیرنفت از اعمال روشی جدید در فروش نفت کشور خبرداده بود.

 

بیژن زنگنه عنوان کرده بود  که ایران روش جدیدی را برای فروش نفت خود در نظر گرفته تا از این طریق، به طلب‌های خود اضافه نکند و بتواند بخشی از پول خود را احیا کند. روشی که زنگنه از آن صحبت کرده بود به این صورت است که پول معامله قبل از تحویل محموله نفتی از سوی ایران دریافت می‌شود.
 
بنابراین در صورت اعمال چنین روشی نقد نشدن پول ایران و واریز نشدن پول نفت به خزانه با ابهاماتی مواجه است.
 
به نظرمی‌رسد نبود نظارت کافی بر فروش نفت و درآمدهای نفتی این روزها منجر به اعلام رقم های نجومی برای صادرات و تولید نفت شده که اگرچه از یک جهت میتواند دولت را در تبلیغات پیش از انتخابات ریاست جمهوری به پیروزی در میدان یک قدم نزدیک تر کند اما بی اعتمادی جامعه نسبت به آمارهای نفتی را افزایش می‌دهد همان بحثی که روزی روزگاری زنگنه و یارانش آن را به عنوان نقطع ضعف جدی دولت احمدی نژاد می دانستند و این روزها به شدت از کاربرد تبلیغاتی آن بهره می‌جویند.
 
افتتاح یک فاز آماده نشده پارس جنوبی در زمان احمدی نژاد یکی از همین مسایلی بود که تا چندی مورد بحث رسانه ها قرارگرفت و منتقدان اصلی این مساله یاران امروز نفت بودند.
 
اما امروز به راحتی از افزایش صادرات و تولید نفت کشور خبرمی‌رسد که البته اگر افزایش بیش از ۳ میلیون بشکه نفت خام کشور و صادرات بیش از ۲ میلیون بشکه ای طلای سیاه هم به شکل  آماردهی زنگنه و مدیرعامل زیرمجموعه اش باشد قطعا باید در میزان آن شک کرد. آیا واقعا تولید نفت ایران به ۳ میلیون و۹۲۰ هزار بشکه در روز رسیده است؟