پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- یک: در دولت قبل محمود احمدی نژاد از لیست مفسدین اقتصادی سخن می گفت و روحانی در شعارهای انتخاباتی خود گفته است: «اصلاح نظام اداری نیز جزء اولویت‌های من است، زیرا با اصلاح نظام اداری جلوی فساد‌ها گرفته می‌شود» با این حال پس از سه سال از روی کار آمدن دولت او فیش های حقوقی نجومی منتشر شد و فساد مالی 8000 میلیاردی صندوق ذخیره فرهنگیان تیتر یک رسانه ها قرار گرفت. از سویی اختلاس 1200 میلیاردی بانک ملی و ملت موضوع روز رسانه ها است. روحانی در سیاست های خود نشان داد عزمی برای برخورد با اطرافیان مفسد اقتصادی ندارد( پرونده هایی همانند پرونده غندالی، باند ف ، صفدر حسینی و....) و هرچه می گذرد برای مدیریت تیم های خود از کادر امنیتی بیشتری استفاده، اما این مدیران امنیتی هم نتوانست برای او کاریزمای مبارزه با مفاسد اقتصادی ایجاد کنند. 

دو: روحانی در بیانیه ای که مربوط به  فیش های حقوقی نجومی بود، گفت : «از هیأت دولت و وزرای محترم خواسته ام تا علاوه بر مواردی که در سطح وزارتخانه ها و بانک ها به فوریت به مرحله اجرا درآمده است، موارد مشابه دیگر در کلیه دستگاه های اجرایی را حداکثر ظرف یک ماه بررسی، اصلاح و اجرا نمایند. از آن تاریخ به بعد تمامی دستگاه ها موظف اند تمام حقوق و مزایای دریافتی کلیه مقامات کشوری و لشکری را به صورت حداقل و حداکثر دستمزد و پرداختی ماهانه در سایت وزارتخانه یا سازمان ذیربط، و همچنین در سایت سازمان مدیریت و برنامه ­ریزی کشور برای آگاهی عموم درج نمایند؛ هرگونه پرداختی ورای این مبالغ تخلف به شمار آمده و موجب ضمان و تخلف اداری محسوب خواهد گردید. » تاریخ انتشار این بیانیه تیر 94 است و ما در ماه آبان حضور داریم. هیچ یک از نهادهای زیر مجموعه روحانی چنین دستوری را انجام ندادند و حالا روحانی با وعده های تلنبار شده مبارزه با فساد مواجه است. اینکه روحانی حتی قادر نیست به وزرای خود در برخورد با فساد امری صادر و پیگیری کند پیام خوشایندی به افکار عمومی منتقل نمیکند.

سه: علاوه بر کاریزمای مبارزه با فساد، انتشار اخبار درگیری روحانی با تیم اقتصادی خود و انتشار نامه 4 تن از وزرای اقتصادی و اخبار گوش و کنار نشان می دهد روحانی در پس خنده ها و فریادها! فاقد کاریزمای مناسب است. او نمی تواند تیم خود را مدیریت کند و در این زمینه هم نتوانست موفق باشد. هرچند رئیس محترم جمهور در مواردی خوب عمل کرد اما جمع بندی ها نشان دهنده ضعف وی در کاریزمای مبارزاتی به ویژه مبارزه با مفاسد اقتصادی در آینده مشکل آفرین می شود و او نمی تواند در برابر سوال افکار عمومی پاسخی قانع کننده دهد. حداقل انتظار افکار عمومی جدا شدن رئیس جمهور از این شبهات است. زیرا اتصال این صفت ( عدم عزم جدی برای مبارزه با فساد) به شخص روحانی حاشیه سازی های فراوانی ایجاد میکند و می تواند روحانی را با چالشی جدید مواجه سازد. 

چهار: پرونده های مختلف اقتصادی دولت یازدهم، مشکلات معیشتی و افزایش نرخ بیکاری و رکود در جامعه در کنار نبود کاریزمای مبارزه با مفاسد اقتصادی در دولت یازدهم نشان می دهد، برنامه ای منسجم برای حل معضلات اقتصادی در دولت وجود ندارد و استمرار این بی برنامه گی حادثه افرین است. روحانی با موضوعاتی مواجه شده که هر یک می تواند در آینده نزدیک کشور را با بحران مواجه سازد. مردم اگر نسبت به ارکان قدرت آفرین نظام بی اعتماد شوند یا اعتماد سوزی در برابر اعتماد سازی قرار گیرد و سرمایه های اجتماعی به ویژه اقشار مستضعف و محروم که رای بالایی در انتخابات دارند دلسرد شده و اولین فردی که آسیب می بیند خود او است و جریان اعتدال در برابر اولین شخصی که شعار مبارزه با اقتصاد دهد و این شعارها را تند تر کند و حتی علیه رئیس جمهور مستقر جریان سازی کند، برانگیخته می شود. شخص رئیس جمهور حتی برای حفظ قدرت خودش هم که شد بهتر است مبارزه با فساد را جدی گرفته و در پرونده فیش های نجومی، هشت هزار میلیارد فساد اقتصادی صندوق ذخیره فرهنگیان و حالا 1200 میلیارد اختلاس بانک ملی و ملت واکنشی محکم نشان دهد. روحانی باید بداند سیاسی کاری، موضع گیری برخورد گزینشی با اخلافات و به ظاهر مصلحت سنجی حزبی موجب نمی شود افکار عمومی از عناوین فساد غفلت کنند و شاید به مرور زمان حساسیت اجتماعی کاهش پیدا کند اما در روز مبادا یا انتخابات برای دولت یازدهم خطر افرین است. دولت مردان برای حفظ خودشان هم که شده با فساد برخورد کنند و سرمایه های اجتماعی را جدی بگیرند.