آمار قابل تأمل از چالش بزرگ نظام سلامت کشور/ سرانه پزشکان ایران پایینتر از فلسطین است
در میان کشورهای خاورمیانه و آسیای میانه، بالاترین شاخص سرانه پزشکان، متعلق به کشورهای قطر، ترکمنستان، قزاقستان، آذربایجان و لبنان است. در پایینترین ردههای این جدول نیز کشورهایی چون یمن، افغانستان، عراق، پاکستان، بحرین، سوریه و ایران قرار دارند.
محمد مهدی حاجی پروانه نوشت: «تعداد پزشکان متخصص و فوق تخصص یک دهم نیاز کشور است.» این هشداری بود که وزیر بهداشت، این بار به صورت علنی آن را اعلام کرد. دکتر «سیدحسن قاضی زاده هاشمی» که جمعه گذشته در حاشیه بازدید از روند برگزاری آزمون دانشنامه تخصصی و فوق تخصصی در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با خبرنگاران صحبت میکرد، از کمبود پزشکان متخصص در کشور سخن به میان آورد. بنا به گفتههای وزیر، فقط 10 درصد نیاز کشور به پزشکان متخصص و فوقتخصص تأمین شده است تا کشور ما، بر خلاف تصور، در زمره فقیرترین کشورها از نظر سرانه پزشکان متخصص قرار بگیرد. حتی پایینتر از کشوری مثل فلسطین. آماری عجیب و قابل تأمل که گویای واقعیتهای فراوانی در حوزه سلامت کشور است.
وزیر بهداشت، روز جمعه، علاوه بر این آمار قابل تأمل، نکتههای دیگری هم اعلام کرد. از جمله ظرفیت پایین پذیرش آزمون دانشنامه تخصصی. ظرفیت محدودی که وزیر، علت آن را محدود بودن فضاهای آموزشی میداند: «به دلیل توسعه نیافتن فضاهای آموزشی در سالهای گذشته و تبدیل شدن بسیاری از بیمارستانهای آموزشی به درمانی، ظرفیت پذیرش بالایی وجود ندارد. مگر اینکه زیرساختها را توسعه دهیم که بسیار ضروری است و در برخی از رشتههایی مانند جراحی مغز، چشم، گوش، حلق و بینی و ارتوپدی در کشور کمبود وجود دارد و مردم در سراسر کشور به ویژه در نقاط دوردست و مرزی نیازمند حضور این متخصصان هستند.» دکتر هاشمی این ظرفیت محدود را در رابطه مستقیم با کمبود پزشکان متخصص دانست و گفت: «فرض کنید اگر به ۶۰۰ جراح مغز نیاز باشد، سالانه ۶۰ نفر فارغ التحصیل میشوند و اگر بخواهیم بیش از این به محیطهای آموزش فشار بیاوریم، کیفیت آموزش کاهش خواهد یافت و کمتر از استانداردها خواهد بود.» وزیر بهداشت، البته نقبی هم به آمار بورسیه شدن پزشکان متخصص به خارج از کشور هم زده و گفته است: «اگر بخواهیم بورسیه کنیم باید به دانشگاههای داخلی بورسیه کنیم زیرا کیفیت و سطح آموزش در ایران بالاست و بیمارهای بومی در کشور وجود دارد، به عنوان نمونه ایران از نظر تصادفها در رتبه بالایی قرار دارد که میتواند در آموزش دورههای تخصصی و فوق تخصصی مؤثر باشد.» قاضی زاده هاشمی، راهکار رفع کمبودهای کشور در حوزه پزشکان متخصص و مراکز درمانی را هم استفاده از فرصتهای پسابرجام دانست و گفت: «امیدواریم در فرصت ایجاد شده پس از برجام بتوان از سرمایهگذاران داخلی و خارجی برای توسعه و ایجاد بیمارستانهای مجهز آموزشی استفاده کرد تا کمبودهای کشور به سرعت برطرف شود.»
تصور اشتباه درباره فراوانی پزشکان
اما نگرانی وزیر بهداشت از کمبود پزشکان متخصص در ایران، در حالی است که آمار سرانه پزشکان در ایران، بسیار نگرانکننده است. آماری که یک کارشناس اقتصاد سلامت، آن را یکی از چالشهای بزرگ نظام سلامت کشور میداند. «حسین شرقی» میگوید: «نمیدانم چه کسانی و روی چه حسابی، این تصور نابجا را در اذهان عمومی جا انداختهاند که بگویند کشورمان پر از دکتر و پزشک متخصص است. کافی است نگاهی به آمار بیندازیم تا متوجه شویم که نه فقط پزشکان در ایران زیاد نیستند، بلکه سرانه پزشکان ما نسبت به کشورهایی چون فلسطین، قرقیزستان و تاجیکستان نیز کمتر است. این یعنی اتفاقاً بر خلاف تصور عامه مردم، کشورمان بهشدت از کمبود پزشک رنج میبرد.» او درباره سرانه پزشکان در منطقه نیز چنین میگوید: «شاخص سرانه پزشک نسبت به جمعیت (هر پزشک به ازای هر هزار نفر) در هر کشوری با توجه به عناوین مختلف و مرتبط اندازهگیری میشود. در کشورهای توسعه یافته و پیشرفته، این شاخص از سه به بالاست. جالب اینجاست که شاخص سرانه پزشکان در کشورهایی مثل کوبا و قطر، به عدد هفت هم میرسد؛ اما این شاخص در ایران، در بهترین حالت به رقم 2/1 میرسد؛ رقمی که یاران را در زمره فقیرترین کشورها از نظر حضور پزشکان متخصص و فوق تخصص قرار داده است.» به گفته شرقی، در میان کشورهای خاورمیانه و آسیای میانه، بالاترین شاخص سرانه پزشکان، متعلق به کشورهای قطر، ترکمنستان، قزاقستان، آذربایجان و لبنان است. در پایینترین ردههای این جدول نیز کشورهایی چون یمن، افغانستان، عراق، پاکستان، بحرین، سوریه و ایران قرار دارند.
آمارهای تأیید نشده از بیکاری پزشکان
این در حالی است که فعالان نظام سلامت کشور، با آمارهای مختلفی از بیکاری پزشکان روبهرو هستند. شاید قابل تأمل ترین این اعداد و ارقام، رقم 40 هزار نفری بود که رییس سازمان نظام پزشکی از تعداد پزشکان عمومی بیکار در کشور داده بود. «علیرضا زالی» گفته بود: «اکنون بیش از هشتهزار پزشک عمومی در کشور بیکارند و چیزی حدود 10هزار و 500 پزشک عمومی در نظام آماری ما ثبت نشدهاند و از طرف دیگر 20هزار پزشک عمومی فاقد مطب و در بخشهای اداری کشور در حال فعالیتاند که آمار نگرانکنندهای در نوع خود است.» این آمار، البته واکنشهای بسیاری را برانگیخت که یکی از جدیدترین آنها، اظهارات عضو کمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی بود. «اکبر رنجبر زاده» گفته بود: «53 هزار پزشک عمومی فعال داریم؛ بنابراین نقل قول بیکاری40 هزار پزشک عمومی کاملاً نادرست است.» او این را هم گفته بود که حدود 69 هزار و500 پزشک عمومی داریم که از این تعداد چند هزار تن در خارج از کشور بسر میبرند، سن شماری از آنان بالای 70 سال است و شماری هم فوت کردهاند. رنجبرزاده خاطرنشان کرد: عملاً هشت تا 9 هزار پزشک عمومی ممکن است پزشکانی باشند که خودشان گرایش فعالیت در حوزه سلامت را به هر دلیلی ندارند و در بخش آزاد فعالیت کنند؛ بنابراین اینکه نقل شده است که تعداد 40 هزار پزشک عمومی بیکارند، کاملاً نادرست است؛ چرا که وقتی پروانه مطب تمدید میشود نشانه فعالیت آنان است.» این در حالی است که وزیر بهداشت، حدود یکسال پیش در واکنش به اعلام آمار 20 هزار نفری پزشکان بیکار گفته بود این آمار را قبول ندارد. قاضی زاده هاشمی گفته بود: «ما فراخوان جذب دادیم و فقط 2 هزار نفر جذب شدند، معتقدیم عدهای که به ما اعتقاد ندارند یا تمایل به انجام کاری غیر از پزشکی دارند پنج هزار نفر بیشتر نمیشوند پس عدد 20 هزار را قبول نداریم و این اعدادی که عنوان میشود، حدس و گمان است و درست نیست.» هاشمی تأکید کرد: «اگر پزشکی کار بخواهد، برایش کار وجود دارد مگر اینکه خودش نخواهد به روستا یا حاشیه شهرها برود، پس نمیتوان گفت پزشک بیکار داریم، اینها خودشان نمیخواهند کار کنند.» به هرحال، کمبود پزشکان متخصص و فوق تخصص از یک سو و نبود رغبت پزشکان عمومی به طبابت از سوی دیگر، سبب شدهاست تا آمار و سرانه پزشکان در کشور، با کمبودی قابل توجه مواجه باشد. کمبودی که یکی از اصلیترین چالشهای پیش روی «نظام جامع سلامت کشور» نیز هست. نکتهای که گویا با توجه به کمبود زیرساختها، به این زودیها نمیتوان به بهبود آن امید داشت.
ارسال نظر