یوسف اکبری-کارشناس ارشد مسائل سیاسی: بیانات داغ، آتشین و پرحرارت اما غیرواقع در جریان هفته دولت و نشست‌های اداری برخی شهرستان‌ها پر سروصداتر از گذشته، با تحلیل‌های جهت‌دار به جای گفتمان "حق بینی و واقع نگری" در راستای حواله دادن همه نابسامانی‌ها و ناکارآمدی‌های بر زمین مانده به گذشته ها بود و بس.

سخن طلبکارانه از فروش نفت بالای 120دلاری، اشاره به درآمد نفتی 120 میلیارد دلاری دولت قبل و درآمد 28 میلیارد دلاری دولت یازدهم به ترتیب با نرخ تورم  40 درصد و 7 درصدی نمونه‌هایی از اظهارات بیان شده در نشست‌های مذکور بود. اینها همانند رفتار دولت در ماه‌های ابتدایی آغاز به کار است.

آنجا که دولتی‌ها از خزانه خالی ناله‌ها کردند و حسابی با مجلس ختم نداری‌ها و بی پولی‌ها به سوگواری پرداختند. گذشته از این دست اقدامات پوپولیستی، به نظر می‌رسد برخی با موج سازی در باب "خزانه خالی" به دنبال جبران وعده های توخالی سه سال اخیر هستند.

طرح تحول اقتصادی 100روزه، افتضاح فراموش نشدنی در دفتر خاطرات توزیع سبد کالا، مواضع انفعالی و ادعاهای کذب  انبارهای خالی از ذخایر کالا و ... همه یادگاری‌های 36 ماه اخیر است.

هنوز مشخص نیست چطور 100 میلیارد دلار خفته در حساب صندوق توسعه ملی با مصوبات برجا مانده از تدابیر ستاد فرماندهی گره گشایی کرده و هزینه های هنگفت زرق و برق تشریفاتی، تجملاتی و اشرافی تامین اعتبار شده است؟ باید پرسیده شود چگونه با صندوق‌های به اصطلاح خالی حقوق‌های اینچنین ناچیز نجومی را برای مدیران ذخایر نظام دست و پا کرده‌اند؟

اگر کسی بیاید و فقط یکماه خدمت، تلاش، جدیت و دوندگی یکی از استانداران دولت قبل را با اعداد و ارقام مشخص و در کل شاخصه های مدنظر با 3 سال مدت زمان عملکرد یکی از استانداران دولت کنونی در هر کجا که بوده باشد یا با یکی از پرکارترین وزرای دولت مثلا با وزیر 100درصد مخالف پروژه‌های مزخرف که خود مهندس اجتماعی و خلاق غیراجتماعی نیز بوده مقایسه کرده و معدل‌گیری کند، آیا باز حرفی برای گفتن می‌ماند؟