دست مریزاد به صداقت نعمتزاده
اینکه مدیری تکنوکرات باشد، پرداخت نجومی را مرسوم و رویهای طبیعی بداند و از جنجالآفرینی بر سر آن هم ناراحت باشد و در عین حال در یک رفتار صادقانه اینها را به زبان بیاورد و اعتقادش را در لابهلای الفاظ مؤمنانه مخفی نکند، خودش دستمریزاد دارد.
بعد از علنی شدن فیشهای نجومی برخی مدیران دولتی و گزارش دادستان دیوان محاسبات کشور مبنی بر اینکه بیشترین سهم تخلفات در پرداختهای نامتعارف مربوط به وزارت صنعت، معدن و تجارت است، طبیعی است منتظر باشیم وزیر مربوط به میدان بیاید و پاسخگو باشد. نعمتزاده البته در جمع فعالان اقتصادی گفت «نیازی به این همه سر و صدا نیست، پرداخت این دستمزدها در دنیا مرسوم است».
مشخص نیست او در مقایسه با کدام کشورها و مدیران جهانی معتقد است اینگونه دستاندازی به بیتالمال امری طبیعی است. هستند در دنیا شرکتها و موسساتی که دستمزدهای هنگفتی را به برخی مدیران خود پرداخت میکنند اما نه از جیب مردم و با بودجههای دولتی؛ این شرکتها خصوصی هستند. برخلاف آنچه امروز به مردم در توجیه حقوقهای نجومی گفته میشود، در هیچ جای دنیا مدیران دولتی حتی در سطوح عالی دستمزدهای آنچنانی نمیگیرند و حقوقشان متعارف است و با توجه به سطح عمومی دستمزدها و وضع شاخصهای اقتصادی پرداخت میشود. حتی این دریافتها در کشورهایی که وضع اقتصادی خوبی دارند هم به این شکل مرسوم نیست. و اما جناب وزیر؛ گفتنی است چنین مواضعی از حضرت ایشان که بیاغراق یکی از ثروتمندترین مدیران کشور هستند غیرمنتظره و عجیب به نظر نمیرسد. درک مشکلات اقتصادی و سطح معیشت مردم مستلزم «مثل مردم زندگی کردن است» و الا از نظر ایشان دریافت این حقوقها امری است عادی و خشم و مطالبه مردم در قبال آن شلوغکاری و آشوب است. البته این نوع نگاه مختص ایشان نیست و یک نگاه جمعی است که ریشه در تکنوکراسی و گفتمان دولت یازدهم دارد. خروجی چنین دیدگاهی این است که مدیران دولتی به جای اینکه خود را خدمتگزار مردم بدانند و سعی کنند گره از مشکلات کشور باز کنند، خود را تافته جدابافتهای میبینند که در مواجهه با بیتالمال گوی سبقت از یکدیگر میربایند تا در این مدتی که بر صندلی دولتی تکیه زدهاند سهم خود را از جیب مردم بردارند و در این راه «هر چه بیشتر، بهتر». این مدیران تحت تاثیر این نگاه گفتمانی هیچ ابایی از دریافتهای چند ده میلیونی ندارند و با ابزارهای مختلف سعی دارند این مساله را موجه و مشروع جلوه دهند، گاهی با توجیه قانونی بودن این حقوقها و گاهی هم با مقایسه خود با مدیران جهانی.
تغییر، عزل و تنبیه این دست از مدیران یک بخش مهم اما سطحی و رویهای از ماجراست. اصل ماجرا تغییر و اصلاح این نگاه مذموم در سطح مسؤولان دولتی است. برچیده شدن بساط این دستاندازیها به بیتالمال در گرو تغییر گفتمان دولتیهاست که نهتنها خود مرفهانه زندگی میکنند، بلکه زندگی تجملگرایانه را ترویج میکنند و هیچ ابایی از بازگو کردن دیدگاههایشان ندارند. در صورتی که در آموزههای دینی و متن اسلام مقدس این نوع نگاه بشدت تقبیح شده و نمونههای برخورد معصومین با این نوع نگاه در تاریخ موجود است.
سیره بزرگان انقلاب را هم که بنگریم این نوع نگاه در زندگی آنها مرسوم نبوده است و بزرگانی همچون حضرت امام(ره) همواره به سادهزیستی اهتمام داشتند و خود را خدمتگزار مردم میخواندند و توصیه اکید داشتند مسؤولان نظام سطح زندگی خود را با سطح عمومی جامعه تنظیم کنند. دیدگاههای تجملگرایانه و دیوانسالارانه قطعا نه اسلامی است و نه انقلابی و ترویج آن مخالف اهداف نظام جمهوری اسلامی است. بدیهی است تا وقتی دیدگاه حاکم بر دستگاههای مدیریتی بویژه دستگاههای اقتصادی مبتنی بر چنین گفتمانی باشد پرونده این نوع دریافتها بسته نخواهد شد.
اما دست آخر میخواهم به آقای نعمتزاده بگویم «باز هم دم شما گرم!» اینکه مدیری تکنوکرات باشد، پرداخت نجومی را مرسوم و رویهای طبیعی بداند و از جنجالآفرینی بر سر آن هم ناراحت باشد و در عین حال در یک رفتار صادقانه اینها را به زبان بیاورد و اعتقادش را در لابهلای الفاظ مؤمنانه مخفی نکند، خودش دستمریزاد دارد که قطعا این بهتر از آن شخصی است که در تلویزیون بیاید چشم در چشم مردم مساله را تقبیح کند اما در مسؤلیت خود که باید برخوردکننده با این مفاسد باشد، حرکتی انجام ندهد!
ارسال نظر