** واکسن‌سازی، یک صنعت استراتژیک

صنعت واکسن‌سازی ملی، نعمت بزرگی است که با تلاش افرادی دلسوز که به این مرز و بوم عشق می‌ورزیده‌اند و امروز اکثر آنها در بین ما نیستند در این کشور به‌وجود آمده است. این صنعت با تلاش دانشمندان و صرف هزینه‌های هنگفت رشد کرده و تا امروز از سلامت مردم و جمعیت دامی کشور حفاظت کرده است.

زمانی طاعون گاوی کشور را درمی‌نوردید و قشر دامدار و روستایی کشور را دچار فقر و قحطی می‌کرد و عملاً ایجاد و توسعه صنعت گاوداری را غیرممکن می‌نمود. در اثنای جنگ جهانی دوم مردم ایران در اثر شیوع بیماری دیفتری گروه‌گروه از پا درمی‌آمدند و واکسن مؤثری جهت جلوگیری از این بلای بزرگ در ایران وجود نداشت و واکسن خارجی هم از پایداری خوبی برخوردار نبود. در سالهای نه چندان دور فلج اطفال بیماری‌ای هولناک و خانمان برانداز محسوب می‌شد. امروز با تلاش سالیان محققان و کارکنان مؤسسه رازی این بیماریها به خاطرات علمی دانشگاههای پزشکی و دامپزشکی تبدیل شده‌ است.

در ادامه راه بومی‌سازی و تولید واکسنهایی مانند شاربن، آبله، تب برفکی، آنتروتوکسمی، و سرمهای درمانی ضد مار و عقرب‌گزیدگی انجام شد و محصولان مختلفی در اختیار مسئولین بهداشت کشور قرار گرفت.

از طرف دیگر در صنعت طیور کشور، که شامل حجم تولید دو میلیارد قطعه طیور در سال، گردش مالی فوق‌العاده و همچنین تأمین بخش مهمی از پروتئین و گوشت سفید سفره مردم می‌شود، مؤسسه رازی با تولید واکسنهایی نظیر آنفلوآنزا، نیوکاسل، گامبرو، برونشیت، آبله طیور و... در تأمین واکسن با قیمت مناسب و کمک به گسترش صنعت طیور تا سطح کنونی و جلوگیری از خروج سالیانه میلیاردها ریال سرمایه از کشور نقش بسزایی داشته است.

امروز به موازات مسئله جهانی شدن، دانش تولید واکسن جهت پیشگیری از بیماریها، از دانشهای استراتژیک و امنیتی بسیار مهم در جهان محسوب می‌شود، به شکلی که کمپانیهای بزرگ واکسن در جهان، که وابسته به کشورهای قدرتمند جهان هستند، دائماً به دنبال از میدان به در کردن رقبای منطقه‌ای خود در کشورهای دیگر، و به‌دست آوردن سهم آنها از بازار فروش واکسن، و گسترش سیطره بیولوژیک خود هستند؛ این کشورها برای این منظور از انواع روشهای رقابت سالم و ناسالم استفاده می‌کنند. به عنوان مثال با کاهش موقت قیمت، اقدام به عرضه واکسن در کشور هدف می‌کنند، که به این ترتیب تولیدکننده منطقه‌ای با کاهش فروش مواجه شده و از میدان به‌درمی‌رود، و پس از آن با در دست گرفتن کامل بازار هدف اقدام به عرضه واکسن با قیمت بسیار بالاتر می‌کنند.

اما این تنها یک روی سکه است. در حالت دیگر امکان دارد که عرضه واکسن در جهت سیاست کشورهای قدرتمند، به کشور دیگر ممنوع شود؛ که در این حالت کشور هدف هیچ راهی برای تأمین واکسن مورد نیاز نخواهد داشت؛ زیرا ظرفیت داخلی را با آزاد گذاشتن واردات نابود کرده و امکان بازیابی آن را در خوشبینانه‌ترین حالت، در مدت کمتر 2 یا 3 سال نخواهد داشت.

یک مثال تولید واکسن ابولا در آمریکا و نیاز آفریقا به آن، در زمان سوختن آفریقاییها در همه‌گیری تب آن در سال 2014 است. آمریکا در حالی که این بیماری در آفریقا شایع شده بود به تکنولوژی ساخت این واکسن دست پیدا کرد، اما حاضر به عرضه آن در آفریقا نشد. اکنون با گذشت نزدیک به دو سال از این مسئله، این واکسن توسط کشور دیگری، به‌صورت تجاری، محدود، و با قیمت بسیار بالا عرضه می‌شود.

** تولید واکسن به مثابه «ابزار سیطره بیولوژیک»

مجموعه‌های تولید واکسن در کشورهای پیشرفته دنیا به‌شدت تحت حمایت دولتهای خود هستند و قدرتهای جهان به دیده «ابزار سیطره بیولوژیک» به این مجموعه‌ها نگاه می‌کنند.

از آنجا که مجموعه‌های تولید واکسن از دانش و تجربه بسیار بالایی بهره می‌برند، درصورت تعطیلی و پراکنده شدن نیروهای مجرب، امکان راه‌اندازی مجدد مجموعه در مدت زمان کوتاه به‌هیچ‌وجه وجود ندارد و کشور را متحمل هزینه‌های مالی و جانی بسیاری می‌کند.

باید گفت به‌طور کلی نبود یا ضعف مؤسسات تولید واکسن انسانی و دامی در هر کشور، می‌تواند به‌واسطه نیاز به واردات واکسن خارجی موجب بروز بیماریهای مختلف، افزایش شدید قیمت تمام‌شده فرآورده‌های دامی مانند گوشت، لبنیات، تخم‌مرغ و... شود؛ همچنین افزایش بیماریهای کشنده و غیرکشنده مشترک بین انسان و دام مانند آنفلوآنزای پرندگان، ضعف عملکرد واکسنهای خارجی در موارد نیاز به واکسن سویه‌های بومی باکتری یا ویروس و در مواردی بروز همه‌گیری بیماریهای انسانی و دامی، مرگ و میر دسته جمعی دام و طیور یک منطقه، و حتی بروز قحطی و بیماریهای سخت و مرگ و میر از تبعات این تصمیم است.

** تولید در مؤسسه رازی فعل حرام است!

در جشن 90 سالگی مؤسسه رازی هنگامی‌که نوبت به سخنرانی حجتی وزیر جهادکشاورزی رسید، همگان با کمال تعجب و ناباوری جمله‌ای از وی شنیدند که گفت «تولید در مؤسسه رازی فعل حرام است.» سالن همایش بعد از این بیانات حجتی برای دقایقی در بهت و سکوت فرو رفت. وی با تشکر از حضور نماینده و رایزن فرهنگی سفارت فرانسه در این مراسم، اظهار داشت: امیدواریم بعد از برجام بتوانیم در یک تعامل با سایر مؤسسات تولید واکسن دنیا خصوصاً مؤسسات تولید واکسن در فرانسه بیشتر همکاری داشته باشیم.

وی در ادامه گفت: آنچه مسلم است ما نباید در داخل مؤسسه واکسن‌سازی رازی‌ تولیدکننده باشیم و این حداقل کاری است که می‌توانیم انجام دهیم. با امکانات محدود خود درون مؤسسه و همچنین قوانین و مقررات دست و پاگیر نمی‌توانیم سیر و شتابی را که از ما انتظار می‌رود، پاسخ‌ بدهیم. قطعاً باید به‌وسیله همه دست‌اندرکاران داخل کشور کارهای مؤسسه را به شرکت‌های دانش‌بنیان بدهیم. همچنین تولید در داخل مؤسسه واکسن و سرم‌سازی را حرام بدانیم و مؤسسه باید به یک مرکز تحقیقات کاربردی و مرکز تعامل دانشمندان و علمای این رشته تبدیل شود.

در مراسمی دیگر همزمان با سفر رئیس جمهور به استان سمنان در سال جاری، وزیر جهادکشاورزی و رئیس سازمان دامپزشکی کشور از شرکت رویان‌دارو (تولیدکننده داروهای دامی) در گرمسار بازدید کردند. حجتی، در افتتاح خط تولید داروی جدید شرکت رویان دارو گفت: در 90 سالگی مؤسسه رازی گفتم تولید در بخش دولتی حرام مدیریتی است. تا 15 روز دیگر باید تفاهمنامه انتقال خط تولید مؤسسه رازی به رویان‌دارو منعقد شود و گزارش آن برای من ارسال شود و این بار دیگر هیچ عذر و بهانه‌ای پذیرفته نیست.

** خصوصی‌سازی یک مرکز استراتژیک

منشأ این گفتارها را باید در ایده «خصوصی سازی مؤسسه رازی» جست؛ تفکری که برای برون‌سپاری دانش فنی تولید محصولات بیولوژیک همان نسخه‌ای را می‌پیچد که برای دیگر صنایع.

با توجه به آنچه اجمالاً در توضیح شرایط صنعت واکسن بیان شد و به بهانه بیانات مکرر جناب آقای حجتی، وزیر محترم جهادکشاورزی مبنی بر خصوصی‌سازی تولیدات و خطوط تولید واکسن مؤسسه رازی نکات مهمی به ذهن می‌رسد.

نخست آن که دانستن ظرافتها، مشکلات و خطرات موجود در این وادی برای افرادی که خارج از مجموعه‌های تولید فرآورده‌های بیولوژیک هستند، ممکن نیست. از این منظر تصمیم‌سازی در این وادی نیازمند دانسته‌های بسیار علمی و عملی است.

دوم آن‌که کشورهای پیشرفته جهان، از آنجا که به صنعت فرآورده‌های زیستی و واکسن نگاه استراتژیک دارند، با صرف هزینه‌های هنگفت اقدام به ایجاد، گسترش و حفظ دانش و ظرفیت تولید واکسنهای مختلف می‌کنند؛ این در حالی است که به نظر می رسد در مقطع کنونی عزم جدی برای حمایت از مؤسسه رازی دیده نمی شود. در همین مقطع زمانی سازمان دامپزشکی کل کشور (ذیل وزارت جهادکشاورزی) بالغ بر 300 میلیارد ریال بابت خرید واکسن به مؤسسه رازی بدهکار است. درحالی‌که مؤسسه رازی بخش قابل توجهی از تحقیق و توسعه و حقوق کارمندان خود را از محل فروش واکسن تأمین می‌کند. درنتیجه واگذاری ظرفیتهای تولید واکسن این مؤسسه منجر به از بین رفتن بخش اعظم درآمد این مجموعه و تهدید جدی حیات 90 ساله آن شده است.

وزیر محترم جهادکشاورزی فرموده بودند که مؤسسه رازی باید فقط به تحقیق و توسعه بپردازد. در این زمینه باید گفت تحقیق و توسعه (R&D)، خصوصاً در زمینه واکسن، بدون وجود منبع درآمد پایدار و مطمئن، و صرف هزینه‌های فراوان امکان‌پذیر نیست. قیمت تمام‌شده مناسب واکسنهای تولیدی مؤسسه رازی، از عوامل اصلی امنیت بازار واکسن است؛ زیرا عرضه‌کنندگان واکسن خارجی می‌دانند با افزایش قیمت باعث کاهش شدید فروش محصولاتشان در بازار ایران می‌شوند. این عاملی است که کشورهایی مانند مصر، پاکستان و نیجریه تجربیات تلخ قابل‌توجهی در این زمینه داشته‌اند.

برای مثال شرکت «مریال» با حضور در بازار واکسن تب برفکی نیجریه و کاهش قیمت کاذب محصول خود، موجبات خروج تولیدکننده داخلی را از بازار نیجریه فراهم کرد، و پس از از بین رفتن ظرفیت تولید داخلی، امروزه این واکسن را با قیمت بسیار بالای 5 دلار برای هر دوز  به فروش می‌رساند؛ دامداران این کشور نیز چاره‌ای جز پرداخت این بها ندارند؛ این مسئله درنهایت منجر به افزایش قیمت تمام شده محصولات دامی شده است.

در پایان باید دوباره بر اهمیت صنعت واکسن و حفظ ظرفیت تولید داخلی و دولتی آن برای پیشگیری از یکه‌تازی شرکتهای خارجی تأکید کرد. البته این امر مغایر با فعالیت شرکتهای خصوصی داخلی در زمینه تولید واکسن در همکاری با مؤسسه رازی نیست. ولی آنچه که ادامه حیات و موفقیت شرکتهای خصوصی را نیز تضمین می‌کند، حفظ ماهیت و ظرفیتهای تولیدی مؤسسه رازی در کنار ایجاد ظرفیتهای جدید در بخش خصوصی است؛ یعنی بخش خصوصی در تعامل با مؤسسه رازی و با ایجاد ظرفیتهای جدید تولیدی در زمینه‌هایی که مؤسسه رازی ظرفیت تولیدی پایینی دارد، با ارتقاء کیفیت به GMP می‌تواند در این زمینه موفق شود. درصورت حذف ظرفیتهای مؤسسه رازی (بخش دولتی) مجموعه دولت، کنترل خود را بر قیمت محصولات بیولوژیک از جمله واکسن از دست خواهد داد و تکرار سناریوهایی مانند آنچه در نیجریه و پاکستان اتفاق افتاده در ایران محتمل است.