آیا رویاهای اقتصادی عربستان تعبیر می شود؟
به طوری که همین چندی پیش، خبرگزاری فرانسه از کسری بودجه عربستان در سال 2015 به میزانی حدود 100 میلیارد دلار خبر داد و این رقم برای سال 2016 را حدود 87 میلیارد دلار پیش بینی کرد.
کاهش شدید قیمت نفت در سال گذشته و هم چنین مداخلات تجاوزکارانه نظامی عربستان سعودی در خاورمیانه، سبب شد تا پاشنه آشیل اقتصاد کشورهای نفتی و از جمله عربستان در معرض تهدید جدی قرار بگیرد. به طوری که همین چندی پیش، خبرگزاری فرانسه از کسری بودجه عربستان در سال 2015 به میزانی حدود 100 میلیارد دلار خبر داد و این رقم برای سال 2016 را حدود 87 میلیارد دلار پیش بینی کرد.
البته این اخبار دور از واقعیت نبود چرا که بلومبرگ نیز نوشت که عربستان سعودی قصد دارد برای نخستین بار در ۱۵ سال گذشته از بانکهای خارجی تقاضای وام 10 میلیارد دلاری داشته باشد.
تازه این همه ابعاد مسئله عربستان نیست. محمد بن سلمان، هم اینک گفته است که اگر عربستان سیاستهای اقتصادی خود را تغییر ندهد اوایل سال 2017 با ورشکستگی کامل مواجه میشود.
همه این موارد و نشانه ها سبب شده است که عربستان هم اینک از طرح جدید اقتصادی خود موسوم به «عصر پس از نفت» رونمایی کند. طرحی که شورای وزیران این کشور نیز آن را ذیل چشم انداز اقتصادی عربستان2030 تصویب کرده است.این که ابعاد این طرح چیست و مهم تر از آن، آیا عربستان را به سوی یک اقتصاد متعالی سوق خواهد داد یا خیر، موضوعی است که در محافل خبری و تحلیلی بدان پرداخته شده است.
طرح «عصر پس از نفت» عربستان
طرح جدید نفتی عربستان در راستای «چشم انداز اقتصادی 2030» این کشور، و بر پایه ایجاد بزرگترین صندوق ذخیره ارزی در دنیا از محل برخی آزادسازی های اقتصادی از جمله فروش بخشی از بزرگترین شرکت نفتی جهان به نام آرامکو، و نیز بخشی از صنایع پتروشیمی و معدنی این کشور، بنا شده است.
در این رابطه در حال حاضر، صندوق سرمایهگذاری عمومی عربستان که سهام دولتی موجود در شرکتهای این کشور را در دست دارد (به گونهای که سهام شرکتهای پتروشیمی و همچنین برخی بانکهای این کشور در اختیار این شرکت است)، قرار است پس از عرضه اولیه سهام شرکت آرامکو در سال ۲۰۱۷ یا ۲۰۱۸ نقش اصلی را در اقتصاد این کشور ایفا کند.به گزارش پترونت، بدین ترتیب عربستان سعودی قصد دارد در ابتدا 5 درصد سهام شرکت نفتی آرامکو را در بازار سهام این کشور عرضه کند و در نتیجه آرامکو به شرکتهای ثبتشده در بازار بورس این کشور اضافه خواهد شد. بررسی سیانبیسی نشان میدهد که اگر سرمایهگذاران حاضر باشند، برای هر بشکه نفت از ذخایر باقیمانده عربستان سعودی 10 دلار بپردازند، ارزش شرکت آرامکو بیش از 2 تریلیون دلار خواهد بود.
لذا بر این اساس می توان گفت که با انتقال مالکیت شرکت آرامکو به صندوق سرمایهگذاری عمومی، این صندوق به بزرگترین صندوق سرمایهگذاری در دنیا تبدیل خواهد شد. در حال حاضر ارزش صندوق سرمایهگذاری عمومی عربستان سعودی 5 میلیارد دلار است و انتقال مالکیت آرامکو، ارزش این صندوق را حتی تا 500 برابر افزایش خواهد داد.
این صندوق که حدود ۱۰۰میلیارد دلار سهام در شرکتهای داخلی عربستان دارد، هماکنون در حال همکاری با شرکت بینالمللی کرنفری آمریکا برای استخدام افراد حرفهای برای پستهایی مانند بخش داراییهای شخصی، بخش سرمایهگذاریهای مسکن، مدیریت ریسک، مدیریت بازار و دیگر پستهای مهم این صندوق ملی است.
هم چنین بنا به گفته یاسر الرمایان دبیرکل این صندوق سرمایهگذاری عمومی، عربستان قصد دارد تا سهم سرمایهگذاری خارجی خود را از 5 درصد کنونی به ۵۰ درصد در سال ۲۰۲۰ افزایش دهد. در صورتی که حجم سرمایه این صندوق به 2هزار میلیارد دلار افزایش یابد، این صندوق میتواند بزرگترین شرکتهای جهان شامل اپل، آلفابت که مالک گوگل است، مایکروسافت و برکشایر هاساوی که چهار شرکت بزرگ جهان محسوب میشوند را خریداری کند.
چرا که اگر دولت عربستان تمام آن چیزی را که در اختیار دارد به فروش رسانده و منابع نفتی و تولیدات آن را نیز بفروشد، نمیتواند به پول 2 تریلیون دلاری یا حتی مبلغی نزدیک به آن دست پیدا کند. به عنوان مثال شرکتی نظیر «روز نفت»روسیه که روزانه 5 میلیون بشکه نفت تولید می کند، یعنی نیمی از نفت تولیدی آرامکو را دارد، قیمت سهام آن در بازار بیش از 50 میلیارد دلار نیست، این در حالی است که شرکت جهانی شفرون که تولیدی بسیار کمتر از روزنفت دارد، ارزشی بالغ بر 180 میلیارد دلار دارد.اما موضوع اساسی تر، ناظر به وابستگی بیشتر اقتصاد عربستان از جنبه های دیگر غیر از نفت است.
مشکل اینجاست که بن سلمان در طول مصاحبه اقتصادی خود در تشریح دیدگاههای عربستان سعودی و طرح تحول ملی این کشور، به هیچ وجه از اقتصاد ملی سخنی نگفته، بلکه از زبان یک بازرگان کارخانه دار سخن گفته که محاسبات مربوط به سود و معاملات و سرمایه گذاری ها را دنبال می کند. شاهزاده سعودی گفته است: ما به دنبال سود خواهیم بود و فرقی نمیکند سرمایهگذاریها در داخل عربستان صورت گیرد یا خارج از آن.
لذا می توان گفت : این دیدگاه (یعنی دیدگاه متشکل از محاسبات سود و زیان تجاری و تمرکز بر روی درآمدها به جای تولید ) تا زمانی جواب میدهد که موضوع مربوط به اقتصاد سیاسی نباشد. بر این اساس، اگر چه این سخن از زبان یک شرکت فرادولتی که به دنبال تنوع در منابع درآمد خود است، سخن درستی باشد، اما خارج کردن ثروتهای ملی از یک کشور و سرمایهگذاری آن در خارج برای رسیدن به سود بیشتر راه ایجاد اقتصاد ملی نیست.
به عنوان مثال کشوری مانند نروژ سرمایهگذاریهای مازاد خود را برای تحقق سود بیشتر در خارج از کشور نگه نمیدارد، تا موازنه اقتصاد مولد در داخل را به هم نزده و کنترل اقتصاد را در دست داشته باشد، این در حالی است که عربستان جایگاهی کاملاً متفاوت نسبت به نروژ دارد.
از سوی دیگر در حالی که خبرگزاری فرانسه به شخص محمد بن سلمان اشاره کرده و نوشته که این جوان سی ساله، با این اصلاحات می خواهد قدرت استثنایی خود را گسترش دهد، اکونومیست نیز تاکید می کند که تحقق وعدههای سعودیها در مقابل موانع بزرگی که این کشور با آن مواجه است، در هاله ای از ابهام قرار دارد.
چراکه بازارهای سرمایه این کشور کوچک هستند و ظرفیت بوروکراسی این کشور حتی ضعیفتر از بازارهای سرمایه آن است. بنابراین، سرمایهگذاری مورد نیاز این کشور برای جوانانش و همینطور، صنایع غیرنفتی، زیرساختهای گردشگری و بسیاری موارد دیگر، برای حاکمان این کشور ارزان تمام نخواهد شد.
ارسال نظر