دولت یازدهم تکلیف خود را با تولید کاغذ روشن کند
دبیر سندیکای تولیدکنندگان کاغذ و مقوا در کشور با اشاره به افت و خیزهای کاغذ در سال جا ری میگوید: دولت باید برای یک بار هم که شده تکلیف خود را با تولید کاغذ در کشور روشن کند، یا کارخانهها تعطیل یا حمایت شوند.
به گزارش پارس به نقل از تسنیم، با وجود اینکه بازار کاغذ در سالهای اخیر کمتر رنگ آرامش به خود دیده است، اما در سال جاری با ثابت شدن قیمتها امید برای تغییر این بازار افزایش یافته بود، هرچند که در نهایت سال جاری نیز سال خوشیمنی برای بازار کاغذ نبود و رکود همچنان بر بازار یکهتازی میکند، در این میان سایه تحریمها و نامهربانی مسئولان دولتی و مصرفکنندگان کاغذ نیز مزید بر علت شد تا تولید کاغذ وضعیت خوبی را از سر نگذراند.
اما سال جاری اتفاقات مختلفی در حوزه کاغذ را نیز به خود دید، از به زمین خوردن کلنگ تأسیس یکی دو کارخانه جدید و افزایش ظرفیت تولید کارخانه کاغذ پارس و مازندران گرفته تا اقدامات اولیه برای آغاز برخی تغییرات قانونی بهمنظور حمایت بیشتر از این صنعت، اقداماتی که اگرچه تاکنون رنگ اجرایی به خود نگرفته است، اما مطرح شدن آنها در جای خود حائز اهمیت است، افزایش تعرفه واردات کاغذ چاپ و تحریر و کاهش ارزش افزوده مواد اولیه تولید کاغذ در کشور دو نمونه از این ادعاست که در نیمه دوم سال جاری مطرح شده و تاکنون بحث بر سر تحقق یا عدم تحقق آن ادامه داشته است، بهباور بسیاری از کارشناسان کاغذ اجرایی شدن این دو مهم میتواند سال 95 را برای تولید کاغذ در کشور به سالی نیکو تبدیل کند.
سید طاهر شبیری دبیر سندیکای تولیدکنندگان کاغذ و مقواست که در سال جاری تلاشهای بسیاری برای گسترش حمایتهای دولتی از صنعت تولید کاغذ کشور داشته است، او معتقد است که تا زمانی که واردات بیرویه کاغذ در کشور ادامه دارد، نمیتوان حالی از تولید داخلی پرسید.
با شبیری درباره وضعیت کاغذ در سال که رو به پایان است و آینده آن در سال جدید گفتوگو کردهایم، این گفتوگو بهشرح ذیل است:
آقای شبیری شما یکی از مدافعان تولید کاغذ در کشور در سالهای گذشته و از جمله افراد خوشبین به وضعیت آن در سال جاری بودید، اما در نهایت با بررسی روند اتفاقاتی که در سال جاری برای حوزه کاغذ روی داد، میتوان گفت که مشکلات کاغذ باز هم ادامه داشته و رکود همچنان حکمفرماست، تحلیل شما از این موضوع چیست؟
در بازار کاغذ عوامل متعددی تعیین کننده است، برای نمونه در حوزه کاغذ چاپ و تحریر باید گفت که همچنان خرید کتاب در اولویت زندگی مردم نیست، بنا به شرایط خاص اقتصاد کشور مسلماً اولین انتخاب برای مردم، خرید کتاب و اقلام فرهنگی نخواهد بود، پس طبیعی است که وضعیت بازار کاغذ بهواسطه چاپ و نشر زیاد مساعد نباشد. از آن طرف بهدلیل رکودی که در بازار خرید و فروش وجود داشت، تقاضا برای کاغذهای صنعتی نیز کاهش داشت، بنابراین نه کاغذ وارداتی خارجی بازار مناسبی داشت و نه کاغذ تولید داخلی.
من چندی پیش دیدم که دوستان اتحادیه فروشندگان کاغذ و مقوا اذعان کرده بودند که وضعیت بازار کاغذ خوب است، من نمیدانم مفهوم خوب بودن چیست؛ این است که قیمتها افزایش یافته است، یا گردش خرید و فروش بیشتر شده است؟ اما آن چیزی که میدانم این است که بازار کاغذ از ابتدای سال تا امروز تغییر چندان و چشمگیری نداشته است، حتی ممکن است که در صنایع بالادستی یا پاییندستی تغییراتی ایجاد شده باشد، اما این تغییرات در بازار کاغذ بهاندازهای نبوده که بازار را تکان دهد.
موضوع دیگر رکود حاکم بر اقتصاد کشور بود، مردم امسال را با این امید و آرزو طی کردند که پس از بستن قراردادهایی که مربوط به برداشته شدن تحریمهاست، شاهد یک اثربخشی در حوزه اقتصاد باشیم، اما این اثربخشی تا امروز اتفاق نیفتاده است، مسلم و قطعی بود که برداشته شدن تحریمها اثرات فوری ندارد، تا تحریمها و شرایط تحریمی که طی بیش از 10 تا 12 سال بهشدت در کشور اتفاق افتاده بود، بخواهد تغییر کند، زمانبر است، که این زمان مطمئناً در محدوده سال 94 نمیگنجید، پس تا تغییرات بهصورت ملموس در کشور حس نشود، مسلماً باز شرایط رکودی خواهد بود.
انتخابات هم بازار کاغذ را تکان نداد
از همین روست که ما در ماههای پایانی سال با وجود نزدیک شدن به بازار شب عید و انتخابات مجلس شاهد این هستیم که اتفاقات چندانی در بازار کاغذ رخ نداده است.
در این میان نقش دولت و برنامهریزیهای مسئولان تا چهاندازه در وضعیت بازار کاغذ در سال جاری تأثیرگذار بوده است؟
بحثی وجود دارد که به هیچ دولت مشخصی بازنمیگردد، بلکه به نگاه سیاست گذاران بازمیگردد و آن این است که باید برنامه راهبردی برای صنعت کشور تعریف و به تمام حوزههای صنعتی بهصورت اختصاصی نگاه شود، این تاکنون وجود نداشته است، اما در هفته گذشته از این سند رونمایی کردند، اکنون تا این سند راهبردی برای صنعت و اقتصاد صنعتی کشور رخ ندهد، ما دید مناسبی برای آینده تولید در کشورمان نداریم. امیدواریم برای سال 95 دولت حرکتی در این زمینه برای بازار کاغذ انجام دهد.
اما موضوع دیگری که باز به نگاه سیاست گذاران بازمیگردد و تأثیر مستقیمی بر بازار کاغذ دارد، ارزش افزوده است، بیش از 90 درصد تولید کاغذ در ایران از مواد بازیافتی است، جمعآوری و توزیع مواد بازیافتی در کشور سرو سامان ندارد و بخش ضعیفی از جامعه در این قسمت فعالیت میکنند که نه واحد صنفی هستند و نه اساساً شرایط ورود به یک نظام صنفی برای آنها مهیا شده است، تحت پوشش هیچ حمایتی و نظامی نیستند.
از آن سو روالی که برای ارزش افزوده در این صنعت وجود دارد، موجب شده تا تولیدکنندگان بهلحاط حساب و کتاب مالیاتی دچار سردرگمی شوند، چرا که در هیچ کشوری صنایعی که از بازیافت تولید میکنند به این صورت تحت تأثیر انواع و اقسام مالیاتها نیستند، چرا که رسماً بخشی از فعالیتهایی را که دولت باید انجام دهد، در زمینه اشتغالزایی، بازگرداندن کالای استفاده شده به چرخه اقتصاد کشور، پاکسازی محیط زیست از پسماند و ... را انجام میدهند، بنابراین کمکها و تسهیلاتی ارزانقیمت و معافیتهای مالیاتی و... به آنها تعلق میگیرد، اما در کشور ما چون نگاهمان به صنعت تعریف درستی ندارد و صنایع در جایگاه خود درست تعریف نشدهاند، شرایط متفاوت است.
هیچ دولتی چه اصلاحطلب چه اصولگرا به رفع موانع قانونی توسعه کاغذ در کشور فکر نکرد
ظاهراً بخشی از مشکل مشخص است، چرا تاکنون هیچ اقدامی برای رفع این موانع قانونی انجام نشده است؟
متاسفانه تا امروز در هیچ کدام از دولتها چه اصلاحطلب و چه اصولگرا به این موضوعات توجه نشده است، دلیلش این است که اساساً نسبت به این قضیه دولتمردان و سیاستگذاران ما دید و آشنایی کافی ندارند و این عدم آشنایی از آنجا نشئت میگیرد که شاید در افزایش دانش صنفی و همافزایی و مشورت در دستگاههای قانون گذاری احساس بینیازی می کنند، بنابراین صنعتی مثل تولید کاغذ از این حمایتها مهجور خواهد ماند و این شرایط سختی را برای تولیدکننده کاغذ به وجود میآورد، مسلماٌ در شرایط سخت کار کردن انگیزههای توسعهای نیز از بین میرود.
اگر بنگاههای زودبازده و کوچک را در نیابیم، موتور صنعتشان خاموش میشود
نکته دیگری که وجود دارد این است که در دولت آقای احمدی نژاد صنعت کاغذ در ردیف صنایع کوچک و زودبازده قرار گرفت که موجب شده واحدهای تولید کنندهای در سراسر کشور به وجود آیند که با معیارهای امروز دنیا و شرایط اقتصادی امروز سالها فاصله دارند، اگر دولت بهعنوان متولی اقتصاد کشور نخواهد نگاهی به وضعیت این بنگاهها داشته و تسهیلاتی برای آنها قائل شود و هزینهها را کاهش دهد، این بنگاههای تولیدی نهایتاً مجبور به توقف تولید و خاموش شدن موتور صنعت خود خواهند شد، طبیعتاً بخشی از سرمایههای کشور هدر میرود، در حالی که مسئول به وجود آوردن این بنگاههای تولیدی دولت بوده است.
آقای شبیری، در سالهای اخیر در سایه تأکیدات رهبر انقلاب بر حوزه تولید کاغذ در داخل و توجه رسانهها و بخش خصوصی حوزه کاغذ با تحولاتی روبهرو شده است، این تحولات بیشتر در حوزه کاغذهایی غیر از چاپ و تحریر بوده است، اما چرا کاغذ چاپ و تحریر نتوانسته خود را با سایر بخشهای تولید کاغذ همگام سازد؟
ببینید، صنعت کاغذ کشور در سه حوزه عمده فعالیت دارد؛ بخش چاپ و تحریر و روزنامه، بخش تولید کاغذهای صنعتی و بخش تولید کاغذهای بهداشتی، در بخش کاغذهای بهداشتی سرمایه گذاریهای زیادی شده و با توجه به تکنولوژیهای روزآمد هم کیفیت و هم کمیت تولید ارتقاء پیدا کرده و باید برای بازارهای صادراتی برنامه ریزی کرد.
در کاغذ چاپ و تحریر درگیر فرامین دولتی هستیم
در حوزه کاغذهای صنعتی هم سرمایه گذاریهای جدید با نیاز امروز بهلحاظ کیفی تناسب دارند و حتی امکان فعالیتهای صادراتی قابل بررسی است، اما آنچه در کشور مهجور مانده نحوه برخورد و سیاستگذاری برای تجهیز و توسعه کاغذهای چاپ و تحریر و روزنامه است، که در حال حاضر دو واحد صنعتی بیشتر وجود ندارد، این دو واحد هم نیازمند حمایتهای شدید و منطقی هستند. در بحث کاغذ چاپ و تحریر متأسفانه ما درگیر فرامین دولتی هستیم، صنعت کشور از سال 85 تا امروز منتظر تصمیم گیری در این خصوص است ما یا باید قبول کنیم این کارخانجات را لازم داریم و باید حفظ کنیم یا باید کمک کنیم که تعطیل شوند، بهغیر از این دوحالت نیست، حفظ کردن این شرایط در اولویت است.
دولت روحانی تکلیف خود را با تولید کاغذ در کشور روشن کند
از دولت جناب روحانی انتظار میرود که با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری برای یکمرتبه و بهعنوان حرکت نهایی تکلیف خودشان را با این تولیدات مشخص کنند، واقعیت آنجاست که دیگر نمیشود افتان و خیزان با جهان روبهرو شد، دنیا هم منتظر تصمیمات ما نخواهد ماند و مطمئناً با قوانین حمایتی صادراتی راه ورود به بازارهای ایران را بیش از پیش پیدا میکنند، حالا باید ببینیم برنامههای ضددامپینگ را چطور میتوانند اجرا کنند، ما با همکاری وزارت صنعت یک برنامه چندجانبه برای کاغذ ارائه کردیم و یک برنامه جامعتر هم برای سال 1395 به دولت تقدیم میکنیم که در شرایط مناسب اعلام خواهد شد.
در فاصله همین سالها در کشورهای اطراف چند کارخانه کاغذ تأسیس شد که سابقه کمتری از این دو واحد داخلی دارند، اما حمایتی که برای توسعه و رشد آنها وجود داشت، نشان میدهد که امروز آنها چقدر با ما متفاوت هستند.
اول تسهیلات با نرخ مناسب بدهیم بعد از صنعت طلبکار شویم
وقتی کارخانهای در 8 سال تحریم ناجوانمردانه بدون کوچکترین کمک داخلی بهلحاظ تسهیلات مالی و فنی خودش را سر پا نگه میدارد، امروز نیازمند این است که دولت نگاه متفاوت به او داشته و حمایت واقعی به عمل آورد، حمایت واقعی این است که تسهیلات با نرخ مناسب در اختیارش قرار داده شود و بعد از صنعت طلبکار شد.
10 سال است که دولت به تعهدش در زمینه کاغذ عمل نکرده است
در گفتوگویی مطرح کرده بودید که دولت در قضیه تعرفه واردات خود را کنار کشیده و تولیدکننده و مصرف کننده را به جان هم انداخته است، دولت در این میان چه نقشی دارد؟
دولت سال 85 وقتی یارانه کاغذ را از تولید کننده کاغذ بهسمت مصرف کننده کاغذ با نظر وزارت ارشاد هدایت کرد، تعهداتی به صنعت داد، از جمله تسهیلات و اعمال تعرفه قابل رقابت، اما تاکنون که حدود 10 سال میگذرد، اتفاقی نیفتاده است. ما درخواستمان از آن روز تاکنون این بوده که به تعهدی که کردید، پایبند باشید. بخشی از دولت که وزارت صنعت است موافق و بخشی که وزارت ارشاد است بهواسطه حمایت از مصرف کنندهها مخالفت میکند، اما باید دید اگر همین واحدها هم در کشور نباشند، آیا شرکتهای خارجی برای پایین نگه داشتن نرخ فروش باز هم حاضر به رعایت حال مصرف کننده ایرانی هستند؟ من برای این پرسش جواب مشخصی دارم: "خیر".
اگر در سال 85 تعرفه مناسی برای واردات اعمال میشد و تسهیلات مناسبی برای توسعه و بازسازی کارخانجات در اختیار تولیدکنندههای داخلی قرار میگرفت، امروز وضعیت روزنامه و چاپ و تحریر اینگونه بود؟ بهنظر من به دو کارخانه تولیدی کاغذ در کشور جفا کردهایم.
با وجود اینکه سایه این مشکلات بر سر کاغذ همچنان وجود دارد، شما وضعیت کاغذ در سال 95 را چگونه ارزیابی میکنید؟
این وضعیت دوبعد دارد، بعدی که به تولیدکنندگان بازمیگردد و بعدی که به حاکمیت، در بعد تولیدکنندگان، کارخانجات چاپ و تحریر قطعاً بیکار نمینشینند، ارتباطاتی با شرکتهای خارجی برای ارتقای کیفیت، ارتقای تولید و بهبود شرایط خود برقرار کردند، مسلماً پیشبینی من این است با این تصمیمات حضور شرکتهایی که سیستمهای تولیدشان را ترمیم کنند، شرایط را برای تولید کاغذ چاپ، تحریر و روزنامه مناسبتر خواهد کرد.
بعد دیگر که به دولت بازمیگردد، در گروی این است که دولت ببیند؛ با این کارخانجات چه میخواهد بکند؟ آیا مثل سالیان گذشته ما باید شاهد تنهایی صنعت باشیم؟ باید توجه کنیم که در ابتدای تأسیس این دولتها و نهادهای وابسته بودند که موجب بهوجود آمدن این واحدها شدند و بهعلت بیبرنامگی و اولویت بندی در هدایت مسیر سرمایه گذاریها و تزریق منابع به سایر صنایع سودآورتر این واحدها را در ظلم مضاعف قرار دادند، امروز این مولود به جا مانده از اقتصاد دولتی باید با شرایط مناسبی به اقیانوس تجارت جهانی وارد شود، در غیر این صورت تنها میبایست تأسف خورد که چرا روزی که میتوانستیم انجام ندادیم.
اقتصاد مقاومتی تنها یک واژه برای سرگرمی نیست
صنف تولیدکننده کاغذ برای سال 95 چه انتظاری از دولت دارد؟
ما فقط یک چیز را از دستگاه حاکمیتی انتظار داریم: درک صحیح از اوضاع. موضوع اقتصاد مقاومتی تنها یک واژه برای سرگرمی نیست، سال 1389 که برنامه جراحی اقتصاد کشور ابلاغ شد، دولت وقت از تولیدکنندگان داخلی درخواست کرد برای رعایت حال کشور و ترمیم اقتصاد از افزایش قیمت محصول با تمام افزایشهایی که از سوی دولت اعمال شد، چشمپوشی کنند.
صنعت کار بزرگ و فداکاری خودش را انجام داد، اما نتیجه آن شد واردات بیرویه و نهایتاً رکودی که انعکاس آن هنوز در جامعه حکمفرماست،
واژه "اقتصاد مقاومتی" بهاندازه واژه "جهاد" مقدس است، صنعت با آن بیگانه نیست، چراکه از ابتدای انقلاب با آن زندگی کرده و در آن مستقر بوده، توانمندی یک کشور در سیاست با توانمندی آن کشور در اقتصاد بههم پیوسته و با هم آمیخته است.
ارسال نظر