ایران نمیتواند وارد «تجارت آزاد» جهانی شود
سرپرست اسبق وزارت اقتصاد با انتقاد از وضع اقتصادی کشور گفت: ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی تنها یک دکور برای دولت است که صحبتهایش را با آن تزئین میکند.
به گزارش پارس به نقل از فارس، «اقتصاد مقاومتی عامل استحکام است در مقابل آن قدرتهایی است که از همه ظرفیّت اقتصادی و سیاسی و رسانهای و امنیّتی خودشان دارند برای اینکه به این ملّت و این کشور و این نظام ضربه وارد کنند، استفاده میکنند. یکی از راههایی که فعلاً پیدا کردند عبارت است از رخنه از راه اقتصاد. این هشدار را ما سالها است مطرح کردیم و گفتیم؛ مسئولین هم هر کدام به فراخور تواناییهای خودشان تلاشهای خوبی کردند لکن ما باید با همه توان، با همه ظرفیّت موضوع اقتصاد مقاومتی را در داخل دنبال کنیم؛ این میشود تقوای اجتماعی ما در زمینه مسئلهی اقتصادی. «مقام معظم رهبری؛ بیانات در دیدار مسئولان نظام 94/4/2»
حضرت آیتالله خامنهای در چند سال اخیر دائم بر این نکته تاکید کردهاند که ما در زمینه تصمیمگیریها و برنامهریزیهای اقتصادی نقاط ضعفی داشتهایم و این نقاط ضعف موجب شده تا دشمن احساس کند با تحریم و امثال آن میتواند در داخل کشور رخنه ایجاد کند.
تاکیدات مکرر مقام معظم رهبری در زمینه نفوذ اقتصادی که بستری برای نفوذ فرهنگی و سیاسی و امنیتی محسوب میشود، ما را بر آن داشت تا سلسله مصاحبههایی با کارشناسان و مسئولان در خصوص انواع نفوذ رسانهای، سیاسی و اقتصادی داشته باشیم.
حسین صمصامی استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی و سرپرست سابق وزرات اقتصاد در دولت نهم در گفتگویی تفصیلی به بررسی چگونگی نفوذ اقتصادی، شناسایی بسترهای آن و لزوم بهکارگیری اقتصاد مقاومتی به عنوان تنها ابزار جلوگیری از نفوذ دشمن پرداخته است:
* دولت برجام را پذیرفت چون نتوانست از ظرفیت داخل استفاده کند
یکی از هشدارهای مکرر مقام معظم رهبری درخصوص فضای پس از برجام، جلوگیری از نفوذ دشمن به داخل ارکان کشور است و حوزه اقتصاد، یکی از بسترهایی است که دشمن میتواند با استفاده از فضای به وجود آمده به راحتی در آن نفوذ کرده و عامل نفوذ فرهنگی نیز شود، بفرمایید نفوذ اقتصادی از چه روش هایی قابل تصور است و آسیب پذیری کشور در برابر این جریان کجاست؟
صمصامی: این شیوه آمریکا و به طور کلی اقتصاد نظام سرمایهداری است که برای بقای خود، باید از ثروت دیگران استفاده کنند و تا جایی که میتوانند، به قیمت ارزان و از طریق نفوذ اقتصادی، منابع این کشورها را در اختیار بگیرد.
یکی از برنامههای متداول آنها برای تحقق این هدف، نفوذ از طریق تجارت و سرمایهگذاری خارجی است.
برای نمونه، آنها در کشورهایی مانند شیلی و پاناما از همین روش استفاده کردند که به این کشورها وام میدهند و آنها را مقروض میکنند و بعد که مطالبات خود را طلب میکنند، آن کشور در شرایطی است که نمیتواند بدهی خود را پرداخت کند و مجبور میشود منابع و ثروت ملی خود را به ثمن بخس به آنها باج دهد.
ولی به نظر میرسد در کشور ما شرایط متفاوت است و شیوهای که آمریکاییها برای کشورهای آمریکای لاتین در پیش گرفتند قابل اجرا نیست
صمصامی: همینطور است زیرا بازار ایران چندین سال است که برروی آنها بسته بود تا اینکه ما برجام را اجرایی کردیم. جمعبندی بنده در خصوص مباحث اقتصادی برجام این است که ما برای فرار به جلو و اینکه نتوانستیم مشکلات اقتصادی را از طریق امکانات داخلی حل کنیم، بهانه تحریم را مطرح کردیم که البته دولت قبل هم بیتقصیر نبود.
در سالهای 90 و 91 وقتی بانک مرکزی و بانکها دیگر ما تحریم شدند (البته برای مثال بانک سپه از قبل تحریم بود) نرخ دلار در بازار بین 3 تا 4 هزار تومان افزایش پیدا کرد و تورم سنگینی بر کشور تحمیل شد و سرمایهگذاری رشد منفی داشت تا اینکه در سال 92 آقای روحانی رئیسجمهور شد.
من خوشبینانه عرض میکنم آقای روحانی زمانی که با تحریمهای صورت گرفته و قطع شدن ارتباط بانکها با دنیای خارج مواجه شد، به جای استفاده از پتانسیل و امکانات داخلی برای رشد اقتصادی و سرمایهگذاری در کشو، به سمت ارتباط با خارج رفت و نگاهش به سمت سرمایهگذاری خارجیها بود.
آقای روحانی اخیراً در پنجاه و پنجمین مجمع عمومی بانک مرکزی گفت است که بانکهای ما به 55 سال قبل برگشتند که من واقعا نمیدانم ایشان بر چه مبنایی این صحبتها را مطرح میکنند.
*با پذیرش برجام پذیرفتیم که نمیتوانیم توسعه پیدا کنیم
به هر حال چون دولت جدید نتوانست از طریق ظرفیتهای داخلی مشکل اقتصاد را برطرف کند، ما برجام را پذیرفتیم که همین پذیرش برجام حامل 2 پیام برای کشورهای غربی بود: یکی اینکه ما قبول کردیم تحریمهای آنها کارساز بوده و دوم اینکه اعلام کردیم ما نمیتوانیم توسعه پیدا کنیم مگر خارجیها بیایند و بر روی این موضوع هم اصرار کردیم.
یعنی به نوعی گرا دادن به خارج؟
صمصامی: بله وقتی آقای روحانی میگوید ما را به 55 سال عقب بردید، یعنی شما درست به هدف زدید و به دشمن گرا داده میشود، اینها زمینه نفوذ است.
پس از برجام هیأتهای خارجی زیادی به ایران میآیند و ما هم به آنها گرا میدهیم و میگوییم در کجا مشکل داریم.
* آغاز نفوذ از دانشگاه است
این آفت در مجامع آکادمیک ما دیده میشود که بسیاری از اساتید و تئوریسینهای ما ذوب در اندیشههای غربی هستند؛ چنین تحلیلی را میپذیرید؟
صمصامی: یکی از دروسی که بنده در دانشگاه تدریس میکنم «تجارت بینالملل» است. در سال گذشته میلادی آقایان « پل کروگمن» و «موریس اوبیسفیلد» دهمین ویرایش کتاب « اقتصاد بین الملل؛ تئوری و سیاست» را منتشر کرده اند و نویسندگان آن برنده جایزه نوبل هم هستند که البته این کتاب همان سال توسط بنده ترجمه شد.
در این کتاب که در سال 2015 نوشته شده آمده است: «کشورها باید از تجارت آزاد تبعیت محض داشته باشند و اگر میخواهند رشد و توسعه پیدا کنند باید از این طریق باشد.»
نویسندگان این کتاب سعی دارند ثابت کنند که نظریه «تجارت آزاد موجب استثمار میشود» منطقی نیست.
جالب این است که برخی اقتصاددانان این نظریه را پذیرفته و آن را به عنوان وحی منزل میدانند، همین عوامل است که معتقدم زمینه نفوذ در دانشگاه و از طریق همین کتابها است.
نظریه «تجارت آزادی» که این کتاب عنوان میکند چیست؟
صمصامی: این نظریه برای تجارت آزاد چند فرض میگذارد و میگوید: کشورها در تجارت، آزاد هستند و نمیشود به آنها بگوییم این کالا را وارد کن و این کالا را وارد نکن. آنها میگویند که هیچ کشوری نمیتواند به لحاظ سیاسی در تجارت آزاد برای دیگران ممانعت ایجاد کند. البته موضوعاتی مانند تعرفه و محدودیت صادرات و واردات وجود دارد که در حقیقت سیاست تجارت است ولی نمیتوان کشوری را از ورود به بازار تجارت منع کرد.
خب با چنین چیزی که شما میفرمایید در یک تحلیل ساده میتوان چنین نتیجه گیری کرد که ایران به دلیل تحریم قادر نیست نظریه «تجارت آزاد» را اجرایی کند
صمصامی: دقیقاً همینطور است؛ وقتی کشوری کالایی را صادر یا وارد میکند، در حقیقت به آن وابسته میشود و وقتی به او میگوییم فلان کالا را صادر یا وارد نکن، تجارت آزاد معنایی ندارد.
*«تجارت آزاد» در ایران موضوعیتی ندارد
برای مثال ما در حال تحقیقات در حوزه هستهای یا نانو هستیم، آنها میآیند انگشت روی این موضوع میگذارند و میگویند این بحث را تعطیل کنید والّا تحریم میشوید. «تجارت آزاد» در اینجا چه معنایی دارد؟
کشورهای غربی نقاط ضعف و قوت ما را میبینند و کار دقیق مهندسیشده انجام میدهند، شاید حتی اطلاعاتشان از اقتصاد ما بیشتر از خودمان باشد. به شدت کار میکنند؛ حتی ترکیبهای قومیتی و نوع نیازهای جامعه ما را نیز هدف گذاری میکنند.
در این حالت اگر شما توانستید از طریق توان داخلی، جلوی این مشکل را بگیرید، آنها مردد می شوند؛ همان طور که تا اواخر دولت احمدینژاد هم این تردیدها را داشتند و ما گزارشهای آنها را میدیدیم.
*دولت جدید در اقتصاد وا داد
دولت جدید در اقتصاد وا داد و ما این جمله را از زبان دولتمردان خود شنیدیم که «تحریمها پدر اقتصاد را درآورده است». البته احمدینژاد هم در اواخر دوره خود این سخنان را مطرح میکرد.
این دولت معتقد است که ما به دلیل تحریم نمیتوانیم پیشرفت کنیم، بنابراین خواست غربیها مبنی بر توقف هستهای و از کار انداختن سانتریفیوژها را پذیرفت.
و این یعنی اولین قدم برای نفوذ؟
صمصامی: بله، وقتی ما اینطور به دشمن گرا میدهیم، او جلوتر میآید و قدم بعدی آنها شناسایی تمام پتانسیل موجود در اقتصاد ماست که شاید تا حال حاضر نیز این کار را انجام داده باشند.
البته ممکن است در برخی موارد، گشایشهایی هم به صورت ظاهری ایجاد شود. مثلا چند هواپیما به ما بفروشد و یا پژو در ایران سرمایهگذاری کند اما حقیقت این است که فضای موجود در اقتصاد و جامعه ما، یک فضای ویژه است و این طور نیست که بتواند وارد جریانات تجارت آزاد شود.
چون توازن سیاسی بین ایران و کشورهای غربی وجود ندارد نمیتوانیم وارد جریان «تجارت آزاد» شویم؟
صمصامی: شرایط در ظاهر طوری بسته شده که گشایش به وجود میآید ولی همین شرایط در آیندهای نزدیک تبدیل به یک اهرم فشار میشود که هر وقت بخواهند میتوانند از آن علیه ما استفاده کنند و در این صورت متاسفانه باید گفت تحریمهای بعدی، کمرشکنتر خواهد بود.
چرا؟
صمصامی: زیرا هم وابستگی ایجاد شده و هم آنها نقاط ضعف ما را شناسایی کردهاند و از آن مهمتر اینکه خود ما هم به آنها گرا دادهایم.
*آقای روحانی! چقدر به دشمن گرا میدهید
به آقای روحانی باید گفت دیگر بس است. چقدر به دشمن گرا میدهید؟ گیرم که ما روزی با ماشین پول جابجا کردیم، آیا این را هم باید گفت؟
دشمن در حال فعالیت است و بعد از ریختن آتش تهیه از طریق تحریم، پیاده نظام خود را از طریق همین سرمایهگذاری و قراردادهای خارجی وارد کشور میکنند، همه اینها در حالی صورت میگیرد که متاسفانه برجام اقتدار سیاسی و توان بینالمللی تجارت ما را خدشهدار کرد.
برای من بسیار عجیب است که آقای روحانی صحبتهای عجیب و غریبی راجع به برجام میکند. اینکه برجام کار خدا بود یا برجام را خدا آورد و یا اینکه جلسات ما برای تصمیمگیری مثل عملیات کربلای 4 و 5 بود، اینها عجیب است. یا در 22 بهمن میگوید ما باید از انزوا خارج شویم.
برخی تحلیلگران اقتصادی معتقدند اولین گام دولت آقای روحانی برای حل معضل رکود و خرید 158 هواپیما در شرایطی که ما حتی زیرساختهای نگهداری آنان را نداریم نوعی کار تبلیغاتی است، نظر حضرتعالی چیست؟
صمصامی: این یک واقعیت در اقتصاد ماست که ناوگان هواییمان فرسوده است. اگرچه تلاشهایی شده بود تا این مشکل از طریق کشورهای دست چندم کمی برطرف شود اما با بسته شدن این قراردادهای جدید مشکل ناوگان هوایی حل نمیشود بلکه فقط درمان به تعویق میافتد و اگر دوباره دچار تحریم شویم معضلات چند برابر میشود.
البته اگر ما در شرایط تجارت آزاد قرار داشتیم، قطعا باید همین کارها را میکردیم و اگر ما به لحاظ سیاسی تحریم نمیشدیم این اقدامات، اقدامات خوبی بود اما ما آمدیم هواپیما وارد کردیم؛ کاری که خود کشورهای توسعه یافته هم این کارها را انجام نمیدهند.
ما در تجارت بینالملل دو نوع تجارت داریم که یکی «درونصنعتی» است و دیگری «بین صنعتی». در تجارت درون صنعتی، یک کشور تکنولوژی و توان ساخت کالایی را دارد، مثلا توان ساخت هواپیما یا خودرو را دارد و آن را وارد هم میکند. در این حالت اگر آن کشور را در حوزه هواپیما تحریم کنند چه اتفاقی میافتد؟ خود آن کشور میتواند نمونه بهتر آن را بسازد.
*غربیها از مدتها پیش «اقتصاد مقاومتی» را دنبال میکنند
این همان اقتصاد مقاومتی است که رهبر انقلاب مدتها است بر آن تاکید می کنند.
صمصامی: دقیقا این تعریف اقتصاد مقاومتی است که غربیها از مدتها قبل در حال اجرای آن هستند.
در واقع بیش از 90 درصد ترکیب صادرات و واردات کشورهای توسعه یافته، «درون صنعتی» است. این اقتصادی است که وابستگی ایجاد نمیکند و به استقلال کشور هم خدشه وارد نمیشود اما ما آن را رعایت نکردیم.
به هر حال ممکن است ما تکنولوژی برخی تولیدات را نداشته باشیم. در این صورت اگر آن کالا به ما داده نشود، فلج میشویم که این بسیار خطرناک است و غربیها هم با همین ساختار در دنیا حاکمیت میکنند.
*«برجام» به اقتصاد مملکت خدشه وارد میکند
آنها مثل ما نیستند که استقلالشان با یک برجام خدشهدار شود. ما برای اینکه تکنولوژی برخی صنایع را نداریم، حاضر شدیم تحقیق درزمینه هستهای را علیرغم میلی باطنیمان تعطیل کنیم تا به ما اجازه ورود برخی کالاها را دهند و این ابداً استقلال نیست.
برنامه دولت این است که از طریق تجارت و سرمایهگذاری خارجی زمینه برطرف شدن مشکل در داخل را برطرف کند و رکود را از بین ببرد که در شرایط موجود بسیار خطرناک است.
این خفتبار است که کشورهای خارجی ما را امر به پُر کردن قلب رآکتور با بتون کند به قیمت سوار شدن به هواپیمای نو.
آیا واقعا موارد را همین طور برای مردم بازگو کردند؟ یعنی ما هواپیمای نو سوار شویم به قیمت ترور دانشمندان هستهای؟ آیا چنین هزینهای میارزد؟ قیمت سوار شدن به هواپیمای نو چقدر است؟
بسیاری از اقتصاددانان و دولتمردان کنونی متفقالقول هستند و دائماً این را تکرار میکنند که تحریمها کشور را فلج کرده بود، نظر حضرتعالی در این زمینه چیست؟
صمصامی: من معتقدم که تحریم پدر ما را در نیاورد بلکه مشکل ما بیتدبیری دولتها بود. دولت در هدایت اقتصاد و اتخاذ سیاستهای مناسب بیتدبیری کرده و الا ما پتانسیلها و افراد متخصص و خوبی در داخل داریم.
یعنی ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی که قرار بود مسئولیت اجرای اقتصاد مقاومتی را در پیش گیر عملاً کاری انجام نداد؟
صمصامی: ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی تنها یک دکور برای دولت است و دولت صحبتهایش را با اقتصاد مقاومتی تزئین میکند.
بیایند بگویند چه کار اجرایی صورت گرفته است؟ ثمره اقتصاد مقاومتی، «برجام»، «سرمایهگذاری خارجی» و «واردات ایرباس» است؟ اگر این است که وای به حال اقتصاد مقاومتی!
اقتصاد مقاومتی همان تجارت «درونصنعتی» است. یعنی نگاه به داخل. یعنی ساختار اقتصادی را چنان درست کنید که بتوانید خودرو صادر کنید و در کنار آن بهترین خودروها را هم وارد کنید. یعنی در کنار واردات هواپیما، توان ساخت و صادرات آن را هم داشته باشید نه اینکه سرمایهگذار خارجی به داخل کشور بیاید، ما را مقروض کند و در شرایط خاصی رها کند و برود.
تفاوت ریاضت اقتصادی و اقتصاد مقاومتی در چیست؟
صمصامی: در ریاضت اقتصادی شما باید یکسری مشکلات و سختیها را تحمل کنید.
مانند کشور آلمان که پس از ویرانیهای جنگ جهانی دوم ریاضت اقتصادی در پیش گرفت؟
صمصامی: بله، اما الحمدلله ما وضعیتمان مثل آن زمان آلمان که نبود. اینجا به کسی گفته نمیشود که مثلا کمتر بخورید بلکه میگویند همان اندازه که میخورید کارایی را هم بالا ببرید.
این درست نیست که ما کالای چینی را به قیمت ارزان در داخل بفروشیم و در مقابل، تولید کننده داخلی ورشکسته شود.
اقتصاد امروزه در کشور به حال خود رهاست و هیچ مدیریتی در آن صورت نمیگیرد. درست است که وزیر اقتصاد در هیأت دولت گزارش میدهد و میگوید فلان بسته را اجرا کردیم اما بیاید یکی از این بستهها را توضیح دهد.
*«اقتصاد مقاومتی» در دولت تنها یک دکور است
امروز همه نگاهها به سمت خارج است و دولتیها فقط یک کلمه «اقتصاد مقاومتی» را به آخر حرفهای خود میچسبانند.
من فکر میکنم دستهایی در دولت است که میخواهد اقتصاد را به سمت وابستگی کامل بکشد و تمام گراها هم در این رابطه به خارج داده میشود تا اگر آنها نتوانستند در مرزهای خارجی حریف ما شوند، از داخل نظام را نابود کنند.
آیا به نظر شما، آمریکایی که داعش را برای مقابله با ما علم کرده و برای نابودی ما نقشه میکشد و آن را علنی هم اعلام میکند، قصدش از سرمایهگذاری در ایران توسعه کشور است؟
پیشنهاد حضرتعالی برای خروج از این بحران و توسعه عمقی کشور چیست؟
صمصامی: دولت باید مشکلات داخلی را آسیبشناسی کند. برجام ثابت کرد که تحریمها زیاد مؤثر نبود والا با برداشته شدن آنها باید گشایشی ایجاد میشد.
این افزایش سهام بازار بورس هم واقعی نیست. بروید ببینید پشت این ماجرا چند نفر افراد معدود وجود دارند که رفتند قیمت سهام را خریدند و ارزش سهام را بالا بردند؟ اینها چقدر پشتیبانی برای تولید است؟
برخی از پسابرجام سوءاستفاده میکنند. شروع به خرید مبالغ بالا در بازارهای بورس میکنند و وقتی مردم را به آنجا کشاندند از آن خارج میشوند.
باید یک انقلاب کرد و جلوی آنها را گرفت. شما نگاه کنید افرادی که در فرایند تصمیمگیریهای کلان اقتصادی شرکت دارند چه کسانی هستند. همینهایی که آموزههای غربی در ذهنشان رسوخ کرده و این آموزهها برای آنها مثل یک وحی منزل شده است.
با وجود چنین تفکراتی دیگر لازم نیست آمریکا و انگلیس برای ورود به داخل کشور، کار خاصی انجام دهند، همین دانشگاهها و همین افراد زمینه را برای نفوذ فراهم میکنند.
غربیها نیروهایی تربیت میکنند تا همان افراد در فرایند تصمیمسازی شرکت داشته باشند و دیگر لازم نباشد حتی یک ریال هم هزینه کنند.
ارسال نظر