اساس و بنیان اعتقاد اسلامی بر ۲اصل توحید و قسط است. در ساحت فردی هدف اسلام یگانه‌پرستی و دوری از شرک است تا انسان تنها خود را وامدار خدا بداند و فقط معبودی یگانه را پرستش کند و همیشه بداند از او آغاز شده و به او بازخواهد گشت.

در ساحت جمعی نیز هدف اسلام تحقق عدالت اجتماعی و برابری انسان‌هایی بوده که آنها را فارغ از رنگ و نژاد و زبان و قومیت برادر و خواهر شمرده و چون دندانه‌های شانه یکسان دانسته است. از این‌رو نباید فراموش کنیم که مأموریت اصلی ما در انقلاب اسلامی مبارزه با استکبار و اشرافیت و حمایت از مستضعفین و پابرهنگان بوده است و هر گاه به هر میزان از این هدف فاصله بگیریم از کیان اساسی و اصل بنیادین انقلاب فاصله گرفته‌ایم.

امروز باید به تلخی و حسرت اعتراف کنیم که خیلی از ما متأسفانه آن شعارها و آرمان‌ها و آن رویکرد حضرت امام رضوان‌الله علیه را فراموش کرده‌ایم.باید اعتراف کنیم که ما خیلی از آن شعارهای پرحرارت و اساسی در مبارزه با مرفّهین بی‌درد و خوی اشرافی گری و استکبار را فراموش کردیم. باید اعتراف کنیم که گاهی چندان در حمایت از پابرهنگان و کوخ نشینان و محرومان و مستضعفان موفق عمل نکردیم. باید اعتراف کنیم که گاهی امروز از آن آرمان‌ها فاصله زیاد و جدی داریم و تا دیر نشده باید مجدداً به همان رویکردها و همان مسیر برگردیم.

همه ما باید در فهم مان از معارف دینی بازنگری کنیم و درنظر داشته باشیم که احادیثی که راجع به عدالت اجتماعی وجود دارد بسیار بیشتر از احادیث درباره موضوعی چون حجاب است، بنابراین باید حساسیتمان درباره عدالت بسیار زیاد باشد.این درست است که بی‌حجابی و بد حجابی جوان را به طغیان وامی‌دارد اما آیا دیدن ماشین‌های یک میلیاردی و ۲ میلیاردی این افراد را به طغیان وا نمی‌دارد؟ برای من جالب است که متأسفانه برخی متولیان دینی و تریبون دارها گاهی برای یک مسئله مهم و ارزشمندی مثل حجاب رگ گردنشان بیرون می‌زند و داد سخن بر می‌آورند، اما درباره موضوعی چون ربا این اندازه هیجان و حساسیت ندارند.درحالی‌که دین ما می‌گوید علت العلل و ریشه فساد و فحشا در جامعه بی‌عدالتی و ویژه خواری و حیف و میل بیت المال است.

حدیث مشهور و تکان‌دهنده قبح‌ربا و این تصریح قاطع که رباخواری جنگ علنی با خدا و رسول است، می‌گوید : یک درهم رباخواری مانند این است که کسی در خانه خدا (کعبه) با مادر خود زنا کند ! آیا مشابه این تعبیر را صد بار نرم‌تر درباره برخی گناهان دیگر داریم ؟ این سؤال هم بسیار مهم است که حجم روایات ما درباره حجاب چقدر است و حجم روایات درباره عدالت و فقر و غنا و تبعیض چقدر؟ حال باید دید آیا حساسیت ما با این حجم از روایات و شدت و قاطعیت‌شان تناسب دارد؟ اگر حجم روایات ما درباره حجاب در کل روایت مثلا 5درصد بود ما باید به همان اندازه فریاد بزنیم و اگر حجم روایات ما درباره فقر و غنا و عدالت ومستضعفین 95درصد است باید به اندازه 95درصد فریاد بزنیم نه به اندازه 5درصد. اما اکنون می‌بینیم که گاهی برخی افراد بسیار متدین، انقلابی، خوش فکر و متعهد راجع به اینکه چرا وضع حجاب مناسب نیست نگرانی دارند اما به همان اندازه نگران فقر و بی‌عدالتی نیستند؟ حق با آنهاست، من قبول دارم که ممکن است بدحجابی یک فرد پسر جوان دم بختی را منحرف کند اما آیا زخمی که نداری و فقر بر قلب افراد نیازمند می‌زند بیشتر نیست؟ چرا امیرالمؤمنین(ع) فرمود:«ان‌الله‌ تعالی فرض علی ائمة المسلمین ان لا یقدروا انفسهم إلا بضعفة الناس کیلا یتبیغ‌ بالفقیر فقره» یعنی خدا بر پیشوایان عادل واجب کرده که مثل ضعیف‌ترین مردم زندگی کنند، تا اینکه فقر فقیر او را آزار ندهد.

آیا دیدن خانه‌های 15، 20، 30و چند میلیاردی در تهران بیشتر افراد را به طغیان می‌آورد یا روسری عقب افتاده دختری در خیابان؟ چطور ما برای آن همه‌‌چیز را به هم می‌ریزیم اما برای این حساسیت نداریم که عدالت اساس دین است.به آگهی‌های پر زرق و برق تلویزیون نگاه کنید. در این آگهی‌ها به جوان این القا می‌شود که در آغاز زندگی می‌توان خانه و ماشین و زندگی آنچنانی داشت، آیا این طغیان ایجاد نمی‌کند؟ چرا کسی به این موضوع فکر نمی‌کند؟ این همه در مورد عدم‌هم نشینی با زیاده‌خواران در آموزه‌های دینی تأکید شده است، اما وقتی نسبت به زندگی اشرافی و تجملی برخی مسئولان به آنها گوشزد می‌شود، دست آخر می‌گویند که این حرف‌ها و احادیث برای الان نیست. حال آنکه افتخار ما انتساب به مکتب علی علیه السلام است و شور و حال انقلابی را از غرش‌ها و ناله‌های عدالت طلبانه نهج البلاغه وام‌گرفته‌ایم. مدتی قبل فقط بخشی از کلمات رهبر بزرگوار انقلاب را تنها درباره موضوع فقر و غنا جمع‌آوری کردم. این عبارات بیش از 70صفحه شده بود و جالب‌تر اینکه بعضی از جملات تندی را که ما با ملاحظه و در لفافه بیان می‌کنیم، ایشان به صراحت مطرح کرده‌اند.

این جمله را نگاه کنید که سال 1381در دیدار با اعضای هیأت دولت گفته اند:« حتماً مسئله مبارزه با فساد را جدّی بگیرید و دنبال کنید. اینکه ما 23سال قبل گفتیم اصلاحات واقعی در کشور، مبارزه با فقر و فساد و تبعیض است، هر روز که می‌گذرد، اعتقاد بنده به این مسئله راسخ‌تر می‌شود. هیچ اصلاحی در کشور بدون پرداختن به این 3مقوله اساسی و بنیانی ممکن نیست صورت گیرد؛ اینها مادرِ همه اصلاحات است و باید بالاخره در کارها به این قضیه بپردازید.» این رویکرد ایشان تنها از موضع یک کارگزار و مدیر بزرگ نظام نیست بلکه از منظر یک فقیه و عالم دینی سخن می‌گویند که می‌داند اصلاح و بازسازی نظام اجتماعی و حل مشکلات گوناگون و آسیب‌های متنوع جز با رفع فقر و تبعیض ممکن نخواهد بود.

علت اینکه بعد از سال‌ها سخنرانی‌های متنوع و شعارهای رنگارنگ و فعالیت‌های تبلیغی و فرهنگی همچنان بسیاری از مشکلات برجسته‌تر و آزارنده‌تر می‌شوند همین است که برخلاف توصیه اسلام و راهکار دین از ریشه‌ها آغاز نکرده‌ایم و به شاخه‌ها مشغولیم. هر عاقلی می‌داند که دیر یا زود اگر ویرانی بنیان و پای‌بست خانه را علاج نکنیم تزیین و زیباسازی نقش ایوان تنها وقت ما را تلف خواهد کرد. این حقیقت اختصاصی به امروز و دیروز یا ما و دیگری ندارد بلکه این سنت ثابت الهی در تاریخ زندگی بشر است که فرمود چه بسا حاکمان کافر که زمامداری‌شان به‌خاطر عدل بپاید ! این سنت ثابت الهی است که احادیث و روایات دینی به ما گوشزد می‌کند.