انواع روش های برنامه ریزی عملیاتی پیش روی ستاد فرماندهی/ لزوم تعریف «هسته های خط دهنده» از دل اقتصاد مقاومتی
برنامه جامعی که میخواهید برای 5 سال طراحی کنید، 20 سال وقت میخواهد تا تهیه شود. من نیستم خودتان تهیه کنید، جامعیت ما را گیر میاندازد.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- جواد غیاثی- آنقدر برنامه ها و سیاست های خوب(!) طراحی کردیم و آنقدر بد اجرا کردیم که هم حوصله مردم سررفته و هم صدای اندیشمندان و کارشناسان درآمده است. برخی کارشناسان با بررسی سابقه طولانی برنامه ریزی در کشور (حدود 60 سال) و دستاوردهای اندک آنها در یک کلام می گویند "تجربه توسعه در ایران یک تجربه شکست خورده است". اما در مورد اقتصاد مقاومتی شرایط متفاوت است. بعد از همین تجربیات شکست خورده و فشارهای اقتصادی بر کشور از محل تحریم، یک گفتمان جدید اقتصادی در کشور مطرح شده که توانسته مقبولیت عمومی – حداقل در زبان – بیابد. بعد از درک لزوم تغییر، طرح گفتمان جدید و تدوین سیاست های کلی حالا زمان طراحی برنامه های اجرایی و عمل رسیده است. سخن این است که برای اینکه این برنامه هم در اجرا و عمل شکست نخورد باید از تجربیات گذشته و علم برنامه ریزی درس آموخت. هدف این سلسله گزارشات هم مروری بر این درس ها و تجربیات است.
گذر از برنامه ریزی جامع به برنامه ریزی هسته ای:در این شماره ، با مرور نظریات اندیشمندان دانش توسعه یک توصیه مهم برای ستاد فرماندهی ارائه می کنیم و آن لزوم تدوین هسته های خط دهنده از دل اقتصاد مقاومتی است. چنانچه خواهیم دید یکی از مهمترین علل شکست برنامه ها در جهان و البته ایران، جامعیت بیش از حد آن بوده است. سال هاست که جهان دریافته است، دولت هم مثل هر نهاد دیگری دچار محدودیت توان کارشناسی و اجراست. برای تهیه یک برنامه جامع باید اطلاعات دقیق و جامع از کشور برای اولین گام برنامه ریزی یعنی شناخت وضع موجود تهیه شود که خود سال ها زمان و هزینه می برد. بعد از آن برای اجرا نیز زمان، توان و هزینه زیادی لازم است که عملا هرگز میسر نمی شود و آنچه که اتفاق می افتد انتخاب سلیقه ای اهداف و اجرای سلیقه ای است. در این شرایط توان نظارت و ارزیابی هم وجود نخواهد داشت. لذا ایده برنامه ریزی هسته ای مطرح شده که در آن به مهمترین موانع و مهمترین فرصت ها به عنوان هسته های خط دهنده کل اقتصاد توجه و تلاش می شود در گام اول به این مسائل توجه شده و مسائل و موضوعات کم اهمیت تر در گام های بعدی مورد توجه قرار گیرد. در ادامه نظرات برخی اندیشمندان را در مورد برنامه ریزی جامع مرور می کنیم:
لوئیس در جریان کمک به برنامه ریزی توسعه در کشور سریلانکا در مذمت برنامه ریزی جامع گفت:
برنامه جامعی که میخواهید برای 5 سال طراحی کنید، 20 سال وقت میخواهد تا تهیه شود. من نیستم خودتان تهیه کنید، جامعیت ما را گیر میاندازد.
مرحوم دکتر عظیمی در مورد برنامه ریزی جامع می گوید: برنامه جامع یعنی برنامه ای که از یک سو تمام بخش های اقتصادی – اجتماعی و از سوی دیگر تمام عمال اقتصادی، دولت ، بخش خصوصی، بخش عمومی ، مشتمل بر بانک ها و سایر نهادهای عمومی و غیر دولتی را در بر می گیرد.علاوه بر نکته فوق در هر برنامه جامع باید برای هر بخش و زیر بخش اهداف ، مسیرهای رشد ، نرخ های رشد ، اعتبارات مورد نیاز ، چگونگی تأمین اعتبارات و ... همگی در فرایند برنامه ریزی مشخص شوند .وی می افزاید:
روشن است که برای تهیه و تدوین چنین برنامه ای نیازمند اطلاعات تفصیلی ، کامل ، بهنگام ، نیروی انسانی متخصص فراوان ، علم کامل به فرایند های تحول اجتماعی ، محیط نسبتاً آرام و دور از التهابات ، زمان های طولانی و ... هستیم.
عظیمی تاکید می کند:اثبات این مدعا که هیچ یک از این شرایط در فضا و محیط توسعه نیافته و حتی در کشورهای توسعه یافته آماده نیست، کاری ساده است .
ستاد کدام هسته های کلیدی خط دهنده را برگزیند؟
برنامه ریزی بر اساس روش هسته های کلیدی خط دهنده می تواند بر دو دسته اهداف متکی باشد: 1- ایجاد قطب های توسعه 2- حذف موانع توسعه
دسته اول به معنی انتخاب یک دسته از صنایع مثل خودرو، آی تی، نانو و مانند آن است که باید بر اساس شرایط، نیازها و البته مزیت های موجود انتخاب شود و نیروهای دولتی وقت و سرمایه خود را برای توسعه آن مصروف کنند و به بخش خصوصی، مردم، دانشگاه ها و سرمایه گذاران داخلی و خارجی این پیام را منتقل کنند که توجه به این حوزه جزو اهداف کشور است و آینده ای روشن دارد. لذا یک اجماع ملی برای پیشرفت در یک حوزه مشخص ایجاد می شود و یک قطب توسعه شکل می گیرد. البته در این حالت بررسی و شناخت قطب ها بسیار حساس است و باید آنگونه دقیق باشد که نیازی به تغییر آن تا چند سال نباشد.
اما در دسته دوم حرف این است که بر کلیدی ترین موانع توسعه تمرکز شود. قاچاق، بوروکراسی و فساد که در بندهای 16 و 19 سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی بر آن تاکید شده است از مهمترین موانع توسعه در کشور ماست. بر خلاف دسته اول، تشخیص مهمترین و کلیدی ترین مورد و ایجاد اجماع ملی در مورد آن، کار چندان سختی نیست. لذا ستاد می تواند قبل از هرچیز، با رویکرد هسته های خط دهنده، از دل اقتصاد مقاومتی، حذف مهمترین موانع توسعه را هدف قرار داده و با استفاده از تجربیات جهانی، ساختارسازی لازم برای این موضوع را انجام دهد.البته ممکن است جامعه نخبگانی کشور، پیشنهادات بهتری هم داشته باشد اما نکته مهم که غفلت ستاد از آن پذیرفته نیست، تصمیم گیری و اعلان صریح در مورد روش برنامه ریزی عملیاتی است.
ارسال نظر