به گزارش پارس به نقل از پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج سازندگی سال‌هاست در کشور ما با بی سوادی و محرومیت کودکان از تحصیل مبارزه می‌شود.

اما در بسیاری از مناطق کشورمان همچنان کودکان و بویژه دختران از تحصیل باز می مانند و به جای مدرسه به مزارع و کارگاه‌ها می‌ روند. کار در مزرعه و باغ، نشستن پای دار قالی و گره بر تار و پود فرش زدن، چراندن دام‌ یا دستفروشی و کاسبی، راه‌هایی است که در مناطق محروم به جای درس خواندن و رفتن به مدرسه پیش پای کودکان گذاشته می‌شود تا آنها نیز در جبر ناشی از این روند، بی‌سواد بمانند یا کورسوادی داشته باشند.

آمار کودکان بازمانده از تحصیل در کشور آماری مخدوش است و با اعداد متفاوتی از آن یاد می‌شود. اگر به آمارهای غیررسمی که بازماندگان از تحصیل را عدد بزرگی می داند، اعتنا نکنیم و تمرکزمان را بر آمارهای رسمی بگذاریم باز هم با شرایط حساسی روبه‌رو هستیم؛ شرایطی که مانع ادامه تحصیل کودکان می‌شود و راه تولید بی‌سواد در کشور را باز می‌گذارد.

هم اکنون سه میلیون و 456 هزار نفر ازافراد بالای ده سال در کشور بی سوادند. ایران طبق سند چشم انداز بیست ساله باید تا سال 1404 در همه عرصه‌ها از جمله آموزش و توسعه علم سرآمد کشورهای منطقه باشد. تا این سال آرمانی هنوز 10 سال باقی‌مانده، اما پیشرفت ما در سواد‌آموزی با معضلاتی روبروست، به طوری که بی‌سوادان بالای 50 سال و بخش بزرگی از بی‌سوادان زیر 50 سال رغبتی برای باسواد شدن از خود نشان نمی‌دهند و تقریبا بحث سوادآموزی را به کناری انداخته‌اند و جمعی از افرادی که در سن تحصیل قرار دارند نیز وادار به ترک تحصیل می‌شوند یا خودخواسته این کار را می‌کنند تا چرخه تولید بی‌سواد و کم‌سواد در کشورمان متوقف نشود.

تحصیل و سوادآموزی به خودی ۹خود تنها بخشی از مسئله‌ای است که بازماندگان از تحصیل از آن محروم می‌شوند. واقعیت این است که سواد در سطوح مختلف آن (از خواندن و نوشتن ابتدایی تا تحصیلات دانشگاهی) در زندگی روزمره افراد، شغل، آگاهی نسبت به شرایط، بزه‌کاری، زندگی خانوادگی، شیوه سبک زندگی و سرمایه فرهنگی و اجتماعی‌شان آنقدر مؤثر است که ریشه‌کنی بی‌سوادی گاهی مستقیماً منجر به کاهش مرگ و میر، کاهش بیماری، کاهش بزه‌کاری و کاهش خشونت‌های خانوادگی و اجتماعی می‌شود.

مشکل دختران و پسران کرد در روستاهای سقز

هم اکنون در بیش از 10 روستا از توابع شهرستان سقز، دانش آموزان به دلیل نبودن مدرسه راهنمایی و دبیرستان و نیز ناتوانی از پرداخت هزینه های هر روزه سفر با خودرو به مناطق دارای مدرسه راهنمایی و دبیرستان، از ادامه تحصیل باز می مانند.

در این مناطق دختران کرد به دلیل محدودیت های بیشتر برای طی مسافت های طولانی، بیش از پسران مجبور به ترک تحصیل می شوند. ساکنان این مناطق غالبا از برادران و خواهر اهل سنت هستند.

در همین رابطه کمال روشنگر مسئول خانه بهداشت روستای عرب لنگ و گورقلعه می‌گوید: نبود مدرسه راهنمایی و دبیرستان دخترانه در اغلب روستاهای شهرستان سقز به معضلی بزرگ تبدیل شده است.

در حال حاضر روستاهای سرشیو سقز، جوشن، عرب لنگ، کسنزان، سوموقلو، قشلاق، بهرام و... مدرسه راهنمایی و دبیرستان ندارند. آموزش و پرورش صرفا به روستاهای دارای دانش آموزان ابتدایی معلم می فرستد و دانش آموزان فقط تا کلاس ششم می توانند تحصیل کنند.

وی می افزاید: دانش آموزان پسر در این روستاها برای رفتن به مدرسه راهنمایی باید حداقل مسافت 10 کیلومتر را با پای پیاده طی کنند زیرا پرداخت هزینه ایاب و ذهاب خارج از توان خانواده هایشان است، طاقت فرسا بودن طی هر روزه این مسیر طولانی موجب ترک تحصیل اکثر دانش آموزان پسر می شود.

در چنین شرایطی تکلیف دانش آموزان دختر روشن است و تقریبا همه آنها بعد از کلاس ششم ترک تحصیل می کنند. بازماندن از تحصیل به روحیه نوجوانان روستا ضربه بسیار بدی وارد می کند.

آنها وقتی به شهر می روند و خودشان را با دانش آموزان شهری مقایسه می کنند این مقایسه و احساس تبعیض و محرومیت می تواند عواقب بسیار خطرناکی برای جامعه به دنبال داشته باشد.

مسئول خانه بهداشت روستای عرب لنگ و گورقلعه درباره دیگر محرومیت های روستاهای سقز به خبرنگار بسیج سازندگی گفت: این روستاها با مشکل کم آبی و فقدان لوله کشی آب مواجه هستند. آب و فاضلاب روستایی اصلا توجهی به آب شرب مردم روستاها ندارد و این مسئله باعث نگرانی و ناراحتی مردم شده است. در برخی از روستاها شبکه فاضلاب وجود ندارد و تمام فاضلاب ها به زمین های روستا ریخته می شود که این برای سلامتی مردم بسیار مضر است و تا کنون فکری برای آن نشده است.

مسئول خانه بهداشت در ارتباط با چگونگی معیشت مردم این مناطق گفت: اکثر مردم روستا دامداری و کشاورزی می کنند و از این طریق رزق و روزی خود را بدست می آورند ولی جوانان به دلیل مشکل بیکاری مجبورند که به شهر بروند و در آنجا به دنبال کار باشند و به دلیل اینکه نتوانسته اند در روستا ادامه تحصیل بدهند اغلب وارد شغل های کاذب می شوند./فارس