چندتن از اساتید اومدن قسمت هایی از صحبتهای عیسی کلانتری درباره بحران آب در ایران (که به دلایل اغراض سیاسی توسط ایشون دستکاری شده و در شبکه های اجتماعی دست به دست  میشه ) را کپی کرده اند  و محل بحث قرار داده اند که ای وای جمهوری اسلامی چه برسر آب آورده و هکذا.

حالا اینکه  اگر حتی نقش خود عیسی کلانتری که  14 سال  وزیر بوده و مسئولیت آب و کشاورزی در این مملکت داشته را نادیده بگیریم اینکه ایشان آمار را دستکاری می کند دیگه واقعا برای جمهوری اسلامی فاجعه است.( درباره نحوه این دستکاری جداگانه مفصل می نویسم ولی اجمالا اینکه با اینکه به گفته کارشناسان داخلی و خارجی بحران آب از حدود 60 سال پیش در ایران و به واسطه اصلاحات ارضی و اصل چهار ترومن  شروع شده است ایشان اصرار دارد که این بحران از 35 سال پیش در ایران شروع شده است. دقت کنید: 35 سال پیش!)

به اساتید محترم عرض کردم اصلا فرض کنیم این آمار درست باشد.  پس شما این چندسال در آکادمی چکار می کردید؟ به چه کاری مشغول بودید؟  کدام یک از شما این وضعیت را پیش بینی کرده بود و  به دولت ها هشدار داده بود؟ مگر دولت سالانه چندین هزارمیلیارد تومان صرف آموزش عالی نمی کند تا مشکلاتی از این دست پیش نیاید؟ پس این بحران چرا ایجاد شده است؟ رشته های کشاورزی، منابع طبیعی، علوم اجتماعی و... دقیقا چه غلطی می کرده اند؟

البته مشخص است! وقتی جامعه شناسی و فلسفه و در کل علوم انسانی ما فکر کردن  و تجربه کردن درروستا و طبیعت و کشاورزی و آب را دون شان خودشون می دونستند و صبح تا شب دنبال این بودند که ببینند  فلانی چه تفسیر جدیدی از دورکیم و مارکس و فوکو و هابرماس ارائه کرده تا سریعتر ترجمه کنند، وقتی جامعه شناسی کشاورزی و جامعه شناسی روستایی عقب افتاده ترین دروس ما هستند و در عوض درسهای نظریه و روش فربه ترین و جذاب ترین دروس ما، انتظار داشتید دقیقا چه اتفاقی بیفته؟ 

 آکادمی در ایران بزرگترین فساد اقتصادی در ایران و جهان است.  سالانه چندین هزار میلیارد تومان از پول بیت المال صرف دانشگاه میشه و حداقل  چهار سال از بهترین ساعتهای عمر نیروی کار جوان کشور در دانشگاه هزینه میشه  تا اولویت های اساسی جامعه شناخته و مورد پژوهش  و ارزیابی قرار بگیره اما نه تنها این اتفاق نمی افته بلکه دانشگاه نظریه زده و روش زده ما تازه خودش تولید مشکل می کند. در کشور ما که به کشوری گرم و خشک معروف است و آب از زمان قدیم برای ما یک عنصر اساسی و حیاتی بوده است ما حتی یک فیلسوف و یا یک جامعه شناس آب نداریم. اما تا دلتان بخواهد کلی آدم داریم که می توانند فیلمهای هالیوود را نشانه شناسی کنند. بنشینند دور هم سیگار بکشندو درباره تارانتینو و ... حرف بزنند. 

وضعیت اینقدر بغرنج است که کسانی که از جیب ملت پول گرفته اند تا مسائل کشور را مدیریت کنند و پژوهش کنند و پیش بینی کنند. امروز طلبکارند.

هیچکس هم نیست از این آکادمی خراب شده بپرسه این همه پول میخوری دقیقا چه آورده و خروجی ای برای کشور داشتی؟ کدام یکی از مشکلات را حل کردی؟چرا خروجی مثبت نداشتی؟ چرا نتونستی پیش بینی کنی؟...

 اگه آکادمی فربه شده ما فقط همین سوالات را محل تامل خودش قرار بده و بازاندیشی کنه که "چرا باید مسائل ما به سر حد بحران برسه تا دانشگاه تازه یادش بیفته که چنین مساله ای هست" خودش میتونه باعث نجات دانشگاه از این معضلات بشه.