بدترین اَبَرخودروهای تاریخ
بررسی خودروهای لوکسی که به دلیل ایراد در طراحی به فاجعهای برای کمپانیهایشان تبدیل شدند
پايگاه خبري تحليلي «پارس»-(Popularmechanics/ مترجم: سیاوش شهبازی) تصور کنید پولدار هستید؛ آنقدر پولدار که به جای دستمال کاغذی با اسکناس 10 هزار تومانی دست خود را خشک میکردید و با دسته چکپول، خود را باد میزدید! اصلا خیال کنید آنقدر حساب بانکیتان پر است که «آقای اسکناس» صدایتان میکنند... افراد اینچنینی موضوع بحثشان در محافل دوستانه چیست؟! قاعدتا اگر صحبت از خودروهای بنجل بازار کنند، آن خودروهای بنجل باز هم جزو ابرخودروهاست!
میگویند دارندگی و برازندگی... یکی از راههای اثبات این برازندگی هم طبعا خریدن و راندن خودروهای لوکس است و چه لوکسی بهتر از اَبَرخودروها؟ اسمش که به گوش میرسد ناخودآگاه خودرویی خوش نقش و نما را تداعی میکند که جلوس پشت رلشان به اندازه رخشان دل میرباید. با این حال اَبَرهایی به بازار عرضه شده که مثل ابری از دوده میمانند. در حقیقت گاهی شرکتهای بزرگ تولیدکننده خودرو در طراحی دچار خطایی میشوند که موجب میشود نام ا برخودرویی که ساختهاند در فهرست بدترینها ثبت شود. متاسفانه خریدارانی که به قصد تجربه سواری به این خودروها مبالغ قابلتوجهی پرداخت میکنند، ناخواسته با تجربههای تلخی روبرو میشوند که رویاهایشان را به باد میدهد. در این مطلب شما را با ده ابرخودرو آشنا میکنیم که سازندگانش به اندازه خریدارانش از وجودشان احساس پشیمانی میکنند.
آئودی اسپورت کوآترو (Audi Sport Quattro)/ سالهای تولید: 1983 تا 1984
در تاریخ آئودی کمتر ابرخودرویی را میتوان یافت. شاید دلیلش همین اسپورت کواترو باشد! این خودرو مزیتهای قابل توجهی دارد که یکی از آنها موتور قدرتمند پنج سیلندر آن است، اما آیا واقعا این خودرو که فقط 224 دستگاه از آن تولید شده، ارزش خرج کردن پول بیزبان را دارد؟ این خودرو زمانی پا به عرصه ظهور گذاشت که موجی از خودروهای رالی گروه B تمام چرخ به بازار سرازیر شده و داشتند کواترو اصلی را که طراحیاش تنه به تنه Plane-Jane Audi 4000 میزد، سلاخی میکردند.
آئودی برای حفظ بازار، 32 سانت از فاصله دو محور جلو و عقب خودرو زد که همین به فرمانپذیری ضعیف این خودروی پرسر و صدا منجر شد و حتی اضافه کردن براکشی باارزشی هنگفت به جلوی خودرو هم نتوانست ضامن حفظ این خودروی نهچندان خوش منظر در بازار رقابت شود.
کواله مانگوستا (Qvale Mangusta)/ سالهای تولید: 2000 تا 2002
کواله مانگوستا چندان به ابرخودروها نمیخورد، اما همین حالا خرید یک نمونه از آن 117 هزار دلار خرج روی دستتان میگذارد. این مبلغی است که یک آئودی R8 را برایتان جور میکند. این تارگای ناجور مبتنی بر موستانگ فورد را طراح خودرو، مارسلو گاندینی طراحی کرده بود. وی شهرتش را مدیون طراحی لامبورگینی میورا و لانچیا استراتوس است. منتهی گویا موقع طراحی این مورد از انقضای عمر هنریاش گذشته بود!
مانگوستا تا پیش از افتادن به دست کیلی کواله، سرمایهگذار کالیفرنیایی، بارها دست به دست شد و پس از سه سال انتقادات مداوم و فروش پایین، حقوقش را به موریبوند ام.جی. رور واگذار کردند. در آنجا مانگوستا به MG XPower SV تبدیل شد. هیولایی بسیار فربه که نه اسمش به دل مینشیند نه پنلهای غرق شده در رزینش که هر گونه فایده ناشی از این جنس را برای سرعتبخشی خنثی کرد. خرابکاریهای مبتنی بر موستانگ کم نیست، اما بیشک مانگوستا کـــریهمنظرتــرین آنهاست.
پانتر 6 (Panther 6)/ سال تولید: 1977
سال 1977 بود که رابرت یانکل، طراح و بنیانگذار پانتر وست ویندز، پانتر 6 را معرفی کرد. پانتر شش چرخ داشت! ادعا میشد این خودروی مجهز به موتور 500-Cubic-inch V-8 کادیلاک (نصب شده در پشت) تا 321 کیلومتر بر ساعت سرعت دارد. این هیولا با توان 600 اسب بخار به دنده اتوماتیک سه سرعته مجهز شده بود.
حتی اگر روی ظاهر زمخت چرخها ـ که از خودروی فرمول یک تیرل P34 الهام گرفته شده بود ـ چشم ببندیم، محتویات آن حکم تیر خلاص را داشت. مبتنی بر مدهای دهه 70، این خودرو مجهز به یک تلفن، تلویزیون و نشانگرهای دیجیتال بود. پانتر 6 با سر زمین خورد و فقط دو نمونه از آن تولید شد. جای تعجب ندارد که هیچ وقت سرعت نهایی مورد ادعای این خودرو به نمایش درنیامده است. البته با توجه به طراحی ضعیف و آیرودینامیک غیراصولی آن جز این هم انتظار نمیرود.
ماسلر کنسولیر جیتیپی (Mosler Consulier GTP)/ سالهای تولید: 1985 تا 1993
وارِن ماسلر که از دلالی سهام خسته شده بود، تصمیم گرفت برای هیجان دادن به زندگیاش سریعترین خودروی مسابقه مجاز به حرکت در جاده را تولید کند. کنسولیر بر اساس طرحی از فایبرگلاس و فوم تولید شد. توان آن را موتور چهار سیلندری تامین میکرد که پیش از آن در خودروی K-Car پنتااستار استفاده شده بود. در تولید این خودرو زیبایی چندان مدنظر قرار نگرفته بود و طی سالها در هیچ کدام از مدلهای بعدی این خودرو بهبود نیافت، اما جالب اینکه ظاهر بیرونی نچسب کنسولیر (خودروی راست در تصویر) اول کار است و اگر سوار آن بشوید، تازه متوجه خواهید شد که چقدر در ساخت آن کجسلیقگی صورت گرفته است. البته از حق نگذریم، کنسولیر در ازای ظاهر داخلی بنجلش، سرعت جنونآمیزی را ارائه میکرد. دارایی ماسلر تابستان امسال به فروش رفت و با شرکت خودروسازی روسیون ادغام شد.
لامبورگینی ایگویستا (Lamborghini Egoista)/ سال تولید: 2013
از این مدل فقط یک نمونه موجود است. ایگویستا یکی از نوشابههایی است که لامبورگینی در پنجاهمین سالگرد تاسیس برای خود باز کرد.
این خودرو دسترنج طراح ارشد گروه VW، والتر دِ سیلواست؛ کسی که اغلب بر اهمیت گرایش به سادگی در طراحی تاکید دارد. طبعا تولید چنین خودروی بیگانهای با روحیاتش از او توقع نمیرفت. نوک این خودرو طوری کار شده که یادآور خودروهای فرمول یک باشد؛ در حالی که لامبورگینی مدتهاست در این مسابقات شرکت نداشته است.
مودبانهترین توصیفی هم که از ترکیب در هم و بر همش شنیدهایم، «زیادی شلوغ» بوده است. اگر شخصیتهای کامیکها و فیلمها وجود خارجی داشتند، میتوانستیم این خودرو را حاصل کجسلیقگی بروس وِین (شخصیت اصلی پشت نقاب بتمن) بدانیم!
جاگوار ایکس جی 220 (Jaguar XJ220)/ سالهای تولید: 1992 تا 1994
این مدل سال 1988 به عنوان یک خودروی محرک تمام چرخ، مجهز به موتور V-12 معرفی شد و هواداران زیادی به پیشخرید اقدام کردند تا زودتر خودروی رویایی خود را ببینند، اما متاسفانه جاگواری که در نهایت تحویل گرفتند شدیدا با مدل معرفی شده تفاوت داشت. نمونه روانه شده به بازار به موتور V-6 و محرک چرخ عقب مجهز بود. زمانی این گل به سبزه آراسته شد که شرکت مهندسی مسئول تولید خودرو، TWR، ابرخودروی XJR-15 را با همان موتور V-12 به بازار عرضه کرد که XJ220 رنگش را هم ندید. این اقدامات مفتضحانه خیلی از پیشخریدارها را به لغو سفارش خود واداشت.
فراری 612 اسکاگلیتی (Ferrari 612 Scaglietti)/ سالهای تولید: 2004 تا 2011
چند دههای میشود که فراری مدلهای چهار صندلی خوبی به بازار عرضه میکند که متاسفانه تعداد قابل توجهی از این مدلها مورد بیمهری خریداران قرار گرفتهاند. ازجمله میتوان 365GT4 two-plus-two را از اوایل دهه 70 میلادی نام برد که بعدا نسخه 400 و 412 آن هم عرضه شد، اما مدلی که مورد انتقاد ماست، اسکاگلیتی 612 است. این خودرو در تنها تست رقابتی سرعت و کنترل مقام اول را کسب کرده، لذا از این جهات از هر انتقادی مبراست. نقص این غول سرعت در ظاهرش است و بس. محور این خودرو (فاصله چرخ جلو تا عقب) 290 سانتیمتر است؛ یعنی فقط شش سانت کمتر از سیلورادوی 2014 شِوی که سرجمع طول خودرو را به 490 سانتیمتر میرساند. درعوض ارتفاع این هیولا 134 سانتی متر است!
قسمت جلو نوکتیز و همراه خطوطی کار شده که واقعا توی چشم میزند. کناره خودرو حالت افتادگی را تداعی میکند و به عنوان خودرویی که قرار است مدام در حال سبقت گرفتن و پیشتازی باشد، قسمت پشتی سادهای دارد. مثل هر ابرخودروی دیگری، اسکاگلیتی 612 هم از درون دید محدودی ارائه میدهد، اما از بیرون دید تماشاچیها را کدر میکند!
گامپرت آپولو (Gumpert Apollo)/ سالهای تولید: 2005 تاکنون
تا اواسط دهه 80، رولند گامپرت سرکردگی فعالیتهای دایره ورزش آئودی را به عهده داشت. بازدهی نداشتن مناسب فعالیتهایش به شکرآب شدن رابطه او و رئیس تحقیقات و توسعه آن زمان آئودی منجر شد. البته قرارداد گامپرت تجدید شد و وی تا 2004 در آئودی ماند. در همین حین بود که تصمیم گرفت با کمک رولاند مایر از MTM، خودروی رویاییاش را بسازد. با کنار کشیدن مایر از پروژه، گامپرت به تنهایی راه ساخت این غول مجهز به دو موتور V-8 آئودی و چند تکنولوژی روزآمد خودروسازی را طی کرد.
آپولو تا قبل از پورشه 918 اسپایدر، رکورد زمان دور پیست را در اختیار داشت. لابد میپرسید پس چرا در این فهرست قرار گرفته است؟ با صراحت بگوییم، همین که وسط رکوردشکنیاش از هم فرو نپاشید جای شکر دارد! در تکتک خودروهای تولید شده از این مدل میتوان فاصله زیاد پنلها و کیفیت مونتاژ افتضاح را تشخیص داد. فضای داخلی آپولو هم ملغمهای از قطعات زشت و غیرجذاب است. قطعا در مقابل قیمت 550 هزار دلاریاش، اصلا به صرفه نیست. جای تعجب ندارد که شرکت گامپرت بتازگی اعلام ورشکستگی کرده است!
مرسدس بنز اس.ال.آر مکلارن (Mercedes - Benz SLR McLaren)/ سالهای تولید: 2003 تا 2010
میگویند آشپز که دو تا شد، آش یا شور میشود یا بینمک! اما اگر دو تا سرآشپز به جان هم بیفتند چه؟ قطعا از زهر مار هم تلختر میشود! این خودرو که حاصل آخرین همکاری بین مرسدس بنز و مکلارن بود، یکی از بزرگترین افتضاحات تاریخ اتومبیلرانی قلمداد میشود. اندازه اسالآر مکلارن آنقدر بزرگ بود که رانندگی در جادههای پر پیچ و خم را به رنج تبدیل میکرد. حتی خود طراح خودرو هم از دست دخالتهای بیجا و تحمیل دماغه الهام گرفته از فرمول یک به جلوی این خودروی سادهمنظر عاصی بود. بهره ناشیانه از ظاهر استرلینگ ماس هم که جای خود دارد. از ابتدای معرفی، انتظار میرفت این خودرو به یک کلاسیک تبدیل شود که شد! یعنی این شاهکار تاریخی کاری کرد که دیگر این دو شرکت نخواهند ریخت یکدیگر را ببینند.
وکتور دبلیو 2 (Vector W2)/ سال تولید: 1980
وکتور W2 به عنوان یکی از بزرگترین فجایع تاریخ خودروسازی رتبه اول ما را به خود اختصاص داد. این خودرو براساس تفکر تخیلی حاکم بر دهه 70 و 80 طراحی و ساخته شد.
در آن زمان یک لامبورگینی کونتاش تا 321 کیلومتر بر ساعت سرعت داشت. بنابراین طراحان وکتور مدعی شدند که خودرویشان تا 370 کیلومتر سرعت میگیرد و خندهدار اینکه ادعاهای سازندگان هیچگاه تحقق پیدا نکرد و شومی ناشی از آن گفتهها تا یک دهه بعد گریبانشان را گرفته بود.
بدنه ازمدافتاده این خودرو لاکی برای موتور GM Small-block V-8 است که به یک دنده سه سرعته اتوماتیک مجهز شده است. سرعت ادعا شده اصلا در حد توان این موتور نیست.
از طرف دیگر سر در آوردن از نشانگرهای متعدد این خودرو نه کار یک راننده عادی، بلکه وظیفه یک خلبان بود. داشبورد خودرو همه اطلاعات موجود اعم از فشار سوخت و فشار روغن موتور را نمایش میداد. همان یک نمونه معرفی شده بارها ارتقا داده شد، اما آن طور که از وقایع پیرامون این خودرو برآمد، سازندگان همانقدر که درگیر دستکاری و رنگ کردن این جوجه اردک زشت بودند، درگیر بحثهای قانونی و شکایت سهامداران شرکت هم بودند.
9 سال طول کشید تا سرانجام نسخه W8 وکتور برای یک مشتری تولید شد!
ارسال نظر