ارسالنفت داعشتوسط ترکیه به اسراییل
وزیر اسبق نفت با تشریح دلایل مختلف سقوط قیمت نفت از جمله افزایش عرضه نفت توسط اعضای اوپک و کشورهای غیر عضو، ادامه رکود اقتصاد جهانی، محقق نشدن رشد پیشبینی شده برای اقتصادها نوظهور و سیاستهای انقباضی دولت چین معتقد است اگر اوپک بازار نفت را مدیریت نکند قیمت نفت بهبود نخواهد یافت.
به گزارش پارس به نقل از فارس؛ قیمت جهانی نفت طی یک ماه اخیر قریب به ۲۵ دلار کاهش را تجربه کرده است، کاهشی غافگیرکننده که کسری بودجه کشورهای نفت خیز بدیهی ترین نتیجه آن است. تحت این شرایط تکروی برخی تولید کنندگان بزرگ نفت مانند عربستان و کویت و حتی ارائه تخفیف قیمتی به برخی مشتریان بر نابسامانی های بازار نفت افزوده است. در این رابطه با مسعود میرکاظمی وزیر اسبق نفت و رئیس سابق کمیسیون انرژی مجلس به گفت و گو نشستیم.
میرکاظمی ضمن تشریح دلایل اقتصادی و سیاسی سقوط قیمت نفت معتقد است ایران و دیگر اعضای اوپک میتوانند علیرغم تکرویهای عربستان انسجام را به رفتار اوپک بازگردانند.
وی معتقد است ادامه کاهش قیمت نفت موجب یک چرخه منفی در رفتار تولیدکنندگان خواهد شد که در نهایت کاهش بیشتر قیمت نفت را سبب خواهد شد و راهکارهای مشخصی برای گرفتار نشدن دولت در دام کسری بودجه ارائه میدهد.
وزیر اسبق نفت استدلال عربستان در افزایش تولید نفت برای مقابله با نفت شیل آمریکا رامنطقی نمیداند و معتقد است همزمانی افزایش عرضه نفت عربستان و آمریکا و کاهش بیش از پیش قیمت نفت دلیل محکمی بر رد این ادعا است.
* درباره کاهش قیمت نفت دو نظریه وجود دارد. بعضی کارشناسان دلایل اقتصادی را برای کاهش قیمت نفت برمیشمرند و بعضی دیگر به دلیل سیاسی اشاره میکنند. شما نقش کدام دسته از عوامل را در سقوط قیمت نفت پررنگتر میدانید و چرا؟
میرکاظمی: قیمت نفت در ماه ژوئن ۱۱۵ دلار بود و در ماه اکتبر آن را به ۸۲ دلار رساندند. کاهش قیمت نفت به این سرعت طبیعی نیست و عوامل اقتصادی به تنهایی نمیتوانند در آن تاثیرگذار باشند.
از جمله دلایل اقتصادی که مطرح میکنند افزایش عرضه است. آمریکا عرضه نفت خود را بالا برده است. عرضه نفت آمریکا به ۸.۷ میلیون بشکه در روز رسیده است که گفته میشود از سال ۱۹۸۶ به این سو بیسابقه بوده است.یا تولید نفت لیبی بعد از درگیریها به ۲۰۰ هزار بشکه در روز رسید و الان به ۹۰۰ هزار بشکه در روز بازگشته است. این کشور قبل از درگیریها یک میلیون و ۶۰ هزار بشکه نفت تولید میکرد.
عربستان کاهش تولید لیبی را جبران کرده بود. خود عربستان تا سقف ۱۰ میلیون بشکه در روز مانور میدهد. متأسفانه افزایش عرضه عربستان متناسب با سیاستهای اوپک نیست و بیشتر متناسب با سیاست کشورهای مصرف کننده است.
آژانس بینالمللی انرژی در مورد افزایش عرضه کشورهای غیر عضو اوپک مانند کشورهای شمالی، روسیه، برزیل، کانادا، مکزیک، اندونزی، انگلیس و امثال آنها خبر داده است. در صورتی که تقاضایی برای این افزایش تولید وجود نداشته است.
نکته دوم چرخه منفی ایجاد شده در شرایط فعلی است. کشورهای صادرکننده نفت با توجه به کاهش قیمت نفت چون با کسری بودجه مواجه میشوند نسنجیده اقدام کرده و عرضه نفت خود را افزایش میدهند. همین عرضه بیشتر دوباره روی کاهش قیمتها تأثیر میگذارد.
با توجه به این واقعیتها اینکه امید داشته باشیم بدون مدیریت بازار نفت، خودبخود از این شرایط برونرفت حاصل میشود بدور از واقعبینی است. وقتی تولیدکنندگان نفت به دلیل کسری بودجه افزایش تولید را رقم میزنند باز هم عرضه بیشتر خواهد شد و به دلیل نبود تقاضا در بازار قیمت نفت باز هم پایینتر خواهد آمد.
عربستان و کشورهای حوزه خلیج فارس به خصوص تلاش میکنند با افزایش تولید نفت کسری بودجه را تأمین کنند. از جمله دیگر موارد مؤثر بر کاهش قیمت نفت، کاهش تقاضا است. آژانس بینالمللی انرژی متأسفانه برای سال ۲۰۱۵ نه تنها افزایش تقاضا، پیشبینی نکرده بلکه ۳۰۰ هزار بشکه کاهش تقاضای نفت را نسبت به سال ۲۰۱۴ پیشبینی کرده است. یعنی تقاضای ۹۳.۵ میلیون بشکه در روز سال ۲۰۱۴ در سال ۲۰۱۵ به ۹۳.۲ میلیون بشکه در روز میرسد.
* آژانس بینالمللی انرژی دلیل این کاهش تقاضا را چه مواردی اعلام کرده است؟ نقش خروج تقاضای آمریکا از بازار در این کاهش تقاضا پررنگ است؟
میرکاظمی: به دلیل مختلفی در اینباره میتوان اشاره کرد. تقاضا در کشورهای نوظهور اقتصادی مانند چین و هند کاهش یافته یا به اندازه پیشبینیها رشد نکرده است. چنانکه در بعضی از این کشورها نقدینگی به شرکتهای تولیدی داده نمیشود و تولید در بنگاههای کاهش یافته است. به صورت انقباضی عمل میکنند و کم شدن نقدینگی باعث کاهش تولید و طبعاً کاهش تقاضا برای انرژی شده است.
از طرف دیگر رکود اقتصادی جهان نیز ادامه دارد. البته ما کمتر در ایران به این مسأله میپردازیم اما این مسأله نیز تأثیر قابل توجهی بر کاهش تقاضای انرژی دارد.پیشبینی مصرف نفت در جهان متناسب با نرخ رشد اقتصاد جهانی است. اگر رشد اقتصادی جهان امیدوارکننده باشد تقاضای نفت نیز با رشد مواجه خواهد شدو چشمانداز مثبتی خواهد داشت.
در عین حال حرکت داعش در عراق و سوریه نیز روی قیمت نفت مؤثر بوده است. بخشی از نفت عراق و سوریه در بمبارانها از بین رفت. بخشی از آن هم در اختیار داعش قرار گرفته است. داعش نفت را در هر بشکه بین ۲۰ تا ۶۰ دلار میفروشد.
* درباره فروش نفت داعش توسط ترکیه اخباری وجود دارد اما درباره مکانیزم دقیق فروش نفت داعش اطلاعاتی وجود دارد؟
میرکاظمی: ما شنیدهایم نفت داعش از طریق ترکیه و دیگر کشورهای به رژیم صهیونیستی میرود. این جور شکستن قیمتها سیاست مرتجعین عرب منطقه و صهیونیستها است. دلایل دیگری از جمله افزایش ارزش دلار نسبت به سایر ارزها را هم مطرح میکنند که نمیتوانند تا این حد تأثیرگذار باشد.
بعضی دیگر میگویند کشورها تلاش میکنند بهرهوری مصرف انرژی را بالا ببرند و انرژیهای نو را گسترش دهند اما سرعت سقوط قیمت نفت با این استدلالها که ماهیت بلندمدت دارند قابل جمع نیست.
عرضه غیرطبیعی بیش از حد و رکود حاکم بر اقتصاد جهانی دلیل اصلی این سقوط قیمت است. اگر در آینده کشورهای تولیدکننده سهمیهبندی نکنند و تولید را کم نکنند با توجه به پیشبینیهای ۲۰۱۵ در مورد مصرف انرژی شرایط بسیار سخت میشود.
به عنوان اولین قدم دیپلماسی انرژی باید فعال شود و کشورهای عضو اوپک تصمیم جدی بگیرند. حتی کشورهای غیر عضو اوپک را هم میتوان دعوت کرد. سابقه داشته است که ما در جلسه اوپک وزیر انرژی روسیه را دعوت کنیم. اما در حال حاضر ارادهای برای کاهش قیمت وجود ندارد.
* نزدیک شدن به زمستان نمیتواند تأثیر مثبتی روی افزایش قیمت نفت داشته باشد؟
میرکاظمی: این مسأله چندان واقعیت ندارد. به خصوص در سالهای اخیر چون کشورهای مصرفکننده هر سال از ماههای قبل برای زمستان ذخیرهسازی انجام میدهند هیچ سالی ورود به فصل سرما تأثیر عمدهای در افزایش تقاضا نداشته است.
در سالهای اخیر هم به شکل عمومی تقاضای مصرفکنندگان اصلی به دلیل ذخیرهسازیهای پیش از فصل سرمان در زمستان افزایش قابل توجهی نداشته است. تنها اگر یک اتفاق غیر قابل پیشبینی بیفتد چنین سناریویی احتمال وقوع خواهد داشت. وگرنه معمولاً سرمای زمستان با ذخیرهسازیهای مطمئن جبران میشود.
* گذشته از همه این موارد و اقدامات لازم برای بازار نفت، خطر کسری بودجه دولت در صورت ادامه این شرایط جدیتر میشود. برای مقابله با کسری بودجه دولت چه میتوان کرد؟
میرکاظمی: اولاً باید روی دیپلماسی فعال تأکید کرد. ایران در اوپک تأثیرگذار است. بسیاری از کشورها به ایران نگاه میکنند. در سالهای قبل هم کشورهای دیگر به درخواست ایران جواب مثبت میدادند.
هر زمانی اوپک تشکیل جلسه داده و عرضه را متعادل کرده بلافاصله روی قیمتهای جهانی تأثیر داشته است. البته نماینده ایران در اوپک باید فعال شود. لابیهای لازم را قبل از جلسه انجام دهد. خود وزیر هم باید در لابیها و مذاکرات قبل از جلسه اوپک فعال شود. در صورت انجام این اقدامات قطعاً با یک نشست اضطراری جواب مطلوب را خواهند گرفت. چرا که تنها عامل کاهش قیمت مسائل اقتصادی نبوده است.
اگر حتی دلیل اصلی کاهش قیمت را نیز عوامل اقتصادی در نظر بگیریم واکنش صحیح نسبت به آن کاهش عرضه است تا بیثبات و عدم تعادل در بازار به نفع تولیدکنندگان کنترل شود.
* سؤالاتی در این باره مطرح است. موضوع اول سیاستهای عربستان است که در ایران نیز نسبت به بعضی از آنها علاقهمندیهایی وجود دارد. عربستانیها در توجیه کاهش قیمت نفت میگویند ما برای از میدان به در کردن تولید نفت از منابع غیر متعارف به خصوص منابع شیل روی کاهش قیمت نفت کار میکنند. آنها تاکید دارند با قیمتهای فعلی نفت ۲۵ درصد از میادین نفت غیر متعارف آمریکا که هزینه تولید بالایی دارند از وضعیت صرفه اقتصادی تولید خارج شدهاند و معتقدند اگر قیمت نفت حتی تا ۷۰ دلار هم پایی برود ۲۵ درصد دیگر از این میادین نیز از صرفه اقتصادی خارج خواهند شد و آمریکا برای بازگرداندن این میادین به تولیدکنندگان نفت متعارف میتوانند بازار خودشان را پس بگیرند. این استدلال برای کشورهای اوپک چقدر قابل انکار است؟
میرکاظمی: منابع غیر متعارف مانند شیل در بسیاری از نقاط جهان وجود دارد. اما آیا این منابع برای برداشت اقتصادی هستند؟ آیا تولید از آنها عملیاتی شده است که ما بخواهیم برنامهریزیهای کلان کشور را متأثر از آن انجام دهیم؟ این طور به نظر نمیرسد.
* گفته میشود آمریکاییها حدود ۲.۳ میلیون بشکه مایعات شیل تولید میکنند و حتی تا ۵ میلیون بشکه نیز رقم این تولید ذکر شده است . . .
میرکاظمی: مدتها است مسأله منابع شیل و غیر متعارف مطرح است اما به نظر من این دلیل اصلی کاهش قیمت نفت نیست. دلیل اصلی فشارهای عربستان روی بازار نفت ضربههایی است که در عراق، سوریه، لبنان، غزه و امثال آن از ایران دریافت کرده است و به همین دلیل علاقمند است فشارهایی روی ایران و روسیه وارد کند. دقت کنید که عرضههای آمریکا و عربستان همزمان با هم افزایش پیدا کرده است.
اگر این سیاست و کاهش قیمت نفت به ضرر آمریکا است چرا عرضه نفت آمریکا افزایش یافته است که منجر به سقوط بیش از پیش قیمتها شود؟ بالاترین عرضه نفت آمریکا از سال ۱۹۸۶ در ماههای اخیر اتفاق افتاده است. این نوع برداشتها ساده فرض کردن موضوعات است.
آمریکا حتی ذخایر استراتژیک خود را کاهش داده است به گونهای که قبلاً برای ۱۲۰ روز ذخیره استراتژیک نگه میداشت اما در حال حاضر برای ۹۰ روز ذخیره استراتژیک نفت دارد. اگر بنا به فشار به آمریکا و تولید نفت آن است چرا همه با سیاست او هماهنگ هستند؟ این مسائل جای تأمل بیشتری دارد.
* برای غلبه بر کسری بودجه احتمالی ناشی از کاهش قیمت نفت چه راهکارهایی قابل دنبال کردن است؟
میرکاظمی: بودجه جاری کشور در یکی دو سال گذشته بیرویه افزایش یافته است. در سال ۹۱ هزینه جاری کشور ۸۹ هزار میلیارد تومان بوده است. در سال ۹۲ به ۱۱۹ هزار میلیارد تومان رسید و امسال با یک رشد حداقل ۲۰ درصد ۱۴۰ هزار میلیارد تومان است.این افزایش بیرویه هزینههای جاری را هیچ بودجهای نمیتوان تأمین کند.
رشد هزینههای جاری یعنی بزرگ شدن دولت که مخالف اصل ۴۴ و سیاستهای اقتصاد مقاومتی است. به عنوان اولین اقدام باید ترمز رشد هزینههای جاری را کشید. هزینههای جاری باید مدیریت و اثربخش شوند رشد ۳۵ درصدی عملکرد هزینههای جاری در سال ۹۲ نشان دهنده رها بودن هزینههای جاری است.
البته در سال ۹۲ نگاه دولتمردان به مذاکره بود و تصور میکردند همه چیز در مذاکرات ۳ ماهه حل میشود و منابع نفتی آزاد میشود و میتوانند آن را خرج کنند که این اتفاق نیفتاد اما هزینههای پیشبینی شده مصرف میشود.
راهکار دیگر واگذاری پروژههای عمرانی به بخش خصوصی است. پروژههایی که خود دولت قبلاً انجام میداد حتی اگر برای بخش خصوصی توجیه اقتصادی ندارد باید با سیاستهای تشویق مانند یارانه تسهیلات به بخش خصوصی واگذار شود. موضوع دیگر هدفمندکردن یارانهها است. الان سالانه ۱۱۰ میلیارد دلار یارانه در کشور توزیع میشود. هدفمند کردن یارانهها نباید در همین جا متوقف شود.
دولت باید برای افراد برخوردار که قرار بود طبق قانون یارانه دریافت نکنند تعیین تکلیف کند. اعمال سیاستهای اقتصاد مقاومتی در عمل و نه در شعار هم میتواند راهگشا باشد. وزرا در مجلس گزارش دادند و نقطه نظرات خودشان را به اقتصاد مقاومتی چسباندند و به عنوان برنامه اقتصاد مقاومتی به مجلس ارائه کردند.
متوقع هستیم که وزرا در عمل محکم بایستند و به سمت اجرای اقتصاد مقاومتی و تغییر شیوههای سنتی و ناکارآمد مدیریتی که در گذشته اعمال میکردند حرکت کنند تا نیاز کشور برآورده شده و از منابع کشور به صورت بهینه و مؤثر استفاده شود تا با حداقل منابع حداکثر بهرهوری ایجاد شود.
نکته بعدی این است که به صندوق توسعه ملی امید نداشته باشیم و به منابع این صندوق تکیه نکنیم. تا امروز دولت از ۱۴ میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی برداشت کرده است. ۴.۱ میلیارد دلار را سال گذشته بدون مجوز برداشت کرده و ۱۰ میلیارد دلار نیز با مجوز خاص برداشت کرده است. امیدواریم ارز این ۱۰ میلیارد دلار را در مرکز مبادلات عرضه کنند نه اینکه دوباره بانک مرکزی خود این ارز را بردارد، داراییهای خارجی خود را افزایش دهد و باعث خلق پول جدید شود که تورم آن به مردم منتقل شود.
امیدوارم اگر این مجوزها را میگیرند به صورت منطق و عاقلانه برخورد کنند که به مردم فشار وارد نشود. برای مقابله با کسری بودجه دولت باید یک بسته سیاسی جدی را دنبال کند تا کشور از کاهش قیمت نفت متأثر نشود. همیشه راحتترین راه حل را که برداشت از صندوق توسعه ملی و حساب ذخیره ارزی است انتخاب نکنیم و حتی بدتر از آن تلاش نکنیم منابع بلوکه شده در خارج از کشور را با انتقال به داراییهای بانک مرکزی خلق پول کرده و به جای آن ریال چاپ کنیم.
بله دیپلماسی انرژی کار و زحمت و هماهنگی و رفت و آمد دارد. کاهش هزینههای جاری نیز نیاز به برنامه و کار و زحمت دارد اما باید زحمتها را به جان خرید تا این وضعیت سپری شود.
* موضوع دیگری که درباره قیمت نفت مطرح است آن است که میگویند زور بقیه کشورهای تولید کننده نفت به عربستان نمیرسد و تعداد بشکهها حرف اصلی را در این میان میزند.
میرکاظمی: نمیتوان این حرف را پذیرفت. اتفاقاً هر زمان که ایران اراده کرده در اوپک موفق بوده است. آقایان اول باید اعتقاد پیدا کنند که میخواهند قیمت نفت را اصلاح کنند بعد اراده کنند و عمل کنند و قطعاً جواب خواهند گرفت. اگر به صورت پیش فرض بپذیریم که عربستان بازیگر اصلی است و بقیه تأثیری ندارند پس اساساً اوپک چرا تشکیل شده است و ما چرا عضو اوپک شدهایم؟
ایران یکی از پیشگامان تشکیل اوپک بوده است و اصلاً فلسفه وجودی اوپک حفظ منافع کشورهای تولیدکننده است و اگر عضوی هم خارج از منافع جمع کاری انجام میدهد میتوانند درباره آن تصمیمگیری کنند. اگر کسی تعهدات اوپک را زیر پا میگذارد و خلاف منافع اعضا حرکت میکند در خو اوپک میتوانند درباره آن تعیین تکلیف کنند.
ایران نباید از موضع انفعال با اوپک برخورد کند. ایران یکی از مؤسسان اوپک و یک عضو تأثیرگذار در این سازمان است. اما لازم است قبل از اقدام رسمی لابیهایی انجام دهند که بستگی زیادی به هنر وزیر نفت و نمایندگان ایران در اوپک دارد.
* در مورد تولیدکنندگان نفت غیر عضو اوپک مانند روسیه و امثال آن گفته میشود که این کشورها همیشه از بازار سواری رایگان گرفتهاند و منتظر تلاش دیگر کشورها برای افزایش قیمت نفت بودهاند و خود هیچ تلاشی در این راستای کاهش قیمت نمیکنند. آیا میتوان به همکاری این کشورها برای کنترل قیمتها امیدوار بود؟
میرکاظمی: اینها که عضو اوپک نیستند اما عربستان که عضو اوپک است دقیقا بر خلاف منافع اعضا عمل میکند. به نظر من روسیه و کشورهای مشابه را میتوانند برای همکاری با اوپک دعوت کنند. الان فشار فقط بر ایران نیست. بر روسیه هم فشار میآورند. در بحث تحریمها و تقابل روسیه با اروپا و آمریکا تلاش میکند فشار بودجهای به روسیه بیاورند. به همین دلیل روسیه هم آمادگی خواهد داشت اگر به عنوان عضو مهمان دعوت شود با اعضای اوپک وارد مذاکره شود.
در هر صورت وقتی میدانیم عرضه بیش از تقاضا است آیا عربستان به عنوان یک عضو اوپک حق دارد عرضهاش را بیشتر کند؟ پس اوپک قرار است چه نقشی بازی کند؟ اعضای اوپک حتی در مورد این عضو خاطی هم میتوانند تصمیمگیری کنند و آن را تحت فشار بگذارند. اگر قرار باشد هر کشوری به هر شیوهای خواست رفتار و تکروی کند فلسفه وجودی اوپک زیر سؤال میرود.
اوپک برای حفظ منافع اعضا تشکیل شده است و الان شرایطی است که حفظ منافع اعضا موضوعیت دارد. وگرنه در شرایطی که بازار آرام است و قیمتها متعادل هستند که اوپک وظیفهای ندارد.
چرا در ایران هم بعضی به کاهش قیمت نفت علاقهمند هستند؟ گاهی این شبهه در اذهان ایجاد میشود که بعضی بدشان نمیآید با کاهش قیمت نفت به نظام فشار بیاورند که هر قرارداد ترکمنچای دیگری را نیز امضا کند. وقتی بیعملی در بعضی حوزههای مهم مشاهده میشود بعضی از تحلیلهای اینچنینی را نیز ما میشنویم و برخی شک میکنند.
مخالفان سوری و جبهه النصره وداعش با دستگاه اطلاعات ترکیه همدست است.
ارسال سلاح سنگین برای تروریست های تحت نظارت دستگاه اطلاعاتی ترکیه است.
دستگاه اطلاعاتی ترکیه ازآغازجنگ درسوریه وعراق همه نوع جنایت های وخیانت های وتجاوزهای علیه مردم بی گناه سوریه وعراق انجام داده است وهمچنان نیزادامه می دهد.
دست دولت ترکیه و دستگاه اطلاعاتی ترکیه به خون مردم سوریه وعراق آغشته است.
حمایت مستقیم ترکیه ازتمام تروریست ها درسوریه وعراق است.
ترکیه مسئول خونهای ریخته شده درسوریه وعراق است.
هرروزازرئیس جمهوراردوغان می گذرد ومنطقه وخطرناک ترمی شود.
دولت ترکیه به کشورها همسایگان خود خیانت کرده است.
اردوغان بدترین نخست وزیر و رئیس جمهورترکیه بوده است.
اردوغان تروریست شماره یک منطقه است.