استخرهاي اشرافي
در تهران استخرهايي وجود دارد که حق عضويت سالانه اش حدود 11 ميليون تومان است
به گزارش پارس روزنامه خراسان نوشت ؛ در تهران استخرهايي وجود دارد که حق عضويت سالانه اش حدود 11 ميليون تومان است.
مي شود خود را در يک حوض آب انداخت و بي هدف شلنگ تخته پراند و اسمش را گذاشت شنا يا مي شود به يک استخر محلي معمولي رفت و هم پا و هماهنگ با سوسکي که روي آب شناور است تن به آب سپرد و اسمش را گذاشت شنا؛ يا مي شود کمي بيشتر پول خرج کرد و به استخري اسم و رسم دار رفت و در محيطي معقول بي آن که پاشنه پاي اين و آن در استخر به سرت کوبيده شود و انگشت کنار دستي ات که آرام آرام کرال پشت مي رود، در چشمت برود، در آب دمي عضلات را شل کرد و کوفتگي ها را زدود و اسمش را گذاشت شنا؛ يا نه مي شود خيلي زياد پول خرج کرد و مثل يک پادشاه که همه خدم و حشم دست به سينه او هستند و آماده ارائه خدمات، از امکاناتي که به ذهن مردم عادي خطور نمي کند، بهره برد و در استخري رويايي تن به آب زد و اسمش را گذاشت شنا.
دنياي اين آدم ها آن قدر با هم فرق دارد که يکي به شب مي ماند و يکي به روز، وجه تمايزشان هم در داشتن يا نداشتن پول يا ميزان اموالشان است که يکي را از شنا و رفتن به استخر محروم مي کند، يکي را به استخرهاي معمولي مي کشاند و يکي را به استخرهايي که هم فال است و هم تماشا روانه مي کند.
استخرهاي غنيشده با اکسيژن
در تهران مي شود همه چيز پيدا کرد، از پايين ترين چيزها تا اشرافي ترين و مجلل ترين آن ها را. در اين شهر استخرهايي وجود دارد که فقط با کارت عضويت مي شود واردش شد که دريافت اين کارت عضويت چند ميليون تومان هزينه دارد.پس ما هم نتوانستيم وارد اين استخرها شويم و بسنده کرديم به سايت اينترنتي آن ها که عکس هاي وسوسه برانگيزي داشت و البته خدماتي ويژه و متمايز.استخر در ذهن ما فضايي با ابعاد مشخص و پوشيده با کاشي هاي رنگي است که در دو قسمت کم عمق و عميقش مي شود راه رفت و شنا کرد، اما استخرهاي لوکس اين تصوير پيش ساخته را به هم مي ريزند. آبي که در اين استخرها در جريان است نه آن آب کدر و پر کلر آشنا، که آبي غني شده با اکسيژن فعال است که سيستمي هوشمند در هر ثانيه و در هر 24 ساعت شبانه روز، وضع فيزيکي و شيميايي آب را کنترل و اصلاح مي کند و چون ضدعفوني و تصفيه آب حتي يک ثانيه نيز وقفه ندارد و محيط به سيستم کنترل دما و رطوبت مجهز است نه بوي کلر در فضا مي پيچد که آدم ها را به سرفه بيندازد و نه آب کدر و کثيف مي شود.
سوناي 4 فصل
استخرهاي معمولي دو انتخاب بيشتر پيش پاي مردم نمي گذارد؛ رفتن در سوناي خشک با گرماي خفه کننده يا رفتن به سوناي بخار با رطوبت پر آزار، اما استخرهاي لوکس، مشتريان ثروتمند خود را بر سر دو راهي نمي گذارد بلکه به آن ها حق انتخاب مي دهد که سوناي ساناريوم را انتخاب کنند يا بخار يا هربال يا هيلاريوم را. سوناي ساناريوم، سوناي پيش گرم است، ترکيبي از سوناي خشک و بخار که بدن را آرام آرام گرم و سيستم تنفسي را مهياي فعاليت هاي بعدي مي کند. سوناي هربال نيز يک حمام گياهي است که شبيه سوناي خشک است، اما نه به خشکي آن بلکه تا 20 درصد رطوبت دارد و حس آزاردهنده آن را مي گيرد. گياهي بودن اين سونا نيز به اين علت است که روغن هاي معطر گياهي از اکاليپتوس و نعناع گرفته تا ليمو و پرتقال بدون وقفه در آن منتشر مي شود.
سوناي هيلاريوم نيز يک سوناي معتدل است يعني به اندازه سوناي هربال گرم نيست در حالي که رطوبتش از آن بيشتر است. در سوناي هيلاريوم از تاثيرات نور رنگي بر سيستم عصبي نيز استفاده مي شود تا افراد به آرامش بيشتري برسند که اين امکانات براي آدم هايي است که به راحتي کسب درآمد مي کنند و برايشان آسان است براي عضويت 3 ماهه در اين مجموعه هاي اشرافي حدود 2 ميليون تومان، براي عضويت 6 ماهه حدود 4 ميليون تومان و براي عضويت يک ساله 11 ميليون تومان بپردازند.
بفرماييد ماساژ
خسته و کوفته از فعاليت هاي روزانه، کلافه از درگيري هاي عصبي با ماهيچه هاي سفت شده و اندام هاي پر درد؛ اين ها جان مي دهد براي ماساژ. بعضي آدم ها با اين همه خستگي مي خزند ميان رخت خواب و به اميد بهترشدن تا صبح، شب را مي گذرانند، بعضي هم خودشان دست به کار مي شوند و زير دوش آب گرم شروع مي کنند به ماساژ دادن نقطه پر درد بدن، اما آن هايي که زندگي اشرافي دارند و پول برايشان چرک کف دست است، مي روند زير دست ماساژورهاي حرفه اي که فشار انگشتانشان معجزه مي کند. ماساژ کره گياهي، ماساژ شير و عسل، ماساژ سنتي تايلند، ماساژ سوئدي و روسي، ماساژ کمپرس گياهي تاي، ماساژ روغن و حوله داغ، ماساژ شمع، ماساژ سنگ داغ، ديپ تيشو، هربال و مادر هود؛ ماساژورهايي با اين چند روش از 30 دقيقه تا يک ساعت، اعضاي بدن مشتريان را ماساژ مي دهند و از 60 تا حدود 200 هزار تومان دريافت مي کنند.کساني که به اين استخرها مي روند مجبور نيستند مثل مشتريان عادي استخرهاي معمولي براي استفاده از جکوزي صف بکشند و بي فاصله به هم بچسبند، بلکه در اين استخرها براي همه به اندازه کافي جا هست. جکوزي هاي اين مجموعه ها به جت هاي هيدرو ماساژ مجهز است که همه عضلات بدن را هدف مي گيرد و آب پرفشار را به آن ها مي کوبد و به اين روش ماهيچه هاي خسته را ماساژ مي دهد. براي اين مشتريان خاص، آبشار آب سرد و آبشار رنگ نيز طراحي شده تا آمدنشان به استخر هم معني باشد با داشتن يک روز خوب و پرخاطره که آدم هاي زيادي از تجربه کردن آن محرومند.
شهرهايي که در حسرت استخر مانده اند
اگر براي ساکنان کلان شهرها، وجود استخر در نزديکي محل زندگي شان يک پديده عادي و طبيعي است، برخي شهرهاي ايران از همين امکانات به ظاهر ساده هم محروم هستند. تکميل نشدن استخرهاي نيمه کاره هم يکي ديگر از مشکلات اين حوزه است. يعني در شرايطي که مي توان با اعتبار کافي، اين طرح هاي دولتي بر زمين مانده را احيا کرد ولي هم اکنون برخي استخرها در شهرهاي مختلف کشور، نيمه کاره رها شده اند. مجموع اين مشکلات در شهرهاي فاقد استخر موجب شده است که ورزش شنا به عنوان يک ورزش قهرماني و مدال آور، جايگاه درخوري در اين مناطق نداشته باشد و عملا اين ورزش در کشور ما از ظرفيت و استعدادهاي ساکنان شهرستان هاي کم جمعيت، بي نصيب باقي بماند.
ارسال نظر