هریس و دموکرات‌ها در شوک سختی به سر  می‌برند. حتی برخی نزدیکان و مشاوران هریس که تا قبل از برگزاری انتخابات پنجم نوامبر تصوری مبهم از شکست در انتخابات داشتند، قدرت هضم این کابوس واقعی را ندارند. دموکرات‌ها هم در آرای عمومی و هم الکترال، بازی را به جمهوری‌خواهان و ترامپ واگذار کردند.فراتر از آن، جمهوری‌خواهان توانسته‌اند  با کسب اکثریت نسبی کرسی‌های سنا، حاشیه امنیت مناسبی را برای رئیس‌جمهور جدید این کشور در بین سال‌های ۲۰۲۴ تا ۲۰۲۸ میلادی تضمین کنند. اکنون محافل داخلی آمریکا، بر روی یک مسئله اتفاق‌نظر دارند:خطای محاسباتی بزرگ اکثر مؤسسات نظرسنجی و عدم توانایی آن‌ها در پیش‌بینی نسبی نتایج انتخابات! 
اما به نظر می‌رسد ماجرا فراتر از یک اشتباه محاسباتی و تحقیقاتی است. طی روزهای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری، نتایج برخی مؤسسات نظرسنجی ظاهرا مستقل، هریس را نسبت به پیروزی بزرگ‌تری نسبت به آنچه بایدن در سال ۲۰۲۰ کسب کرده بود، امیدوار ساخت. کارولینای شمالی و آیووا، دو ایالتی بودند که طی روزهای  پایانی انتخابات، برخی مؤسسات نظرسنجی آن‌ها را به نقاط آشکارساز پیروزی نهایی دموکرات‌ها در انتخابات پنجم نوامبر تلقی می‌کردند. این نظرسنجی‌ها ازآن‌جهت حائز اهمیت بود که ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ در هر دو ایالت مذکور پیروز شده بود. به عبارتی بهتر، اگر هریس آرای الکترال کارولینای شمالی و آیووا را تصاحب می‌کرد، دیگر شکست در دو ایالت غرب میانه( ویسکانسین و میشیگان) برای او کمترین اهمیتی نداشت.همین مسئله، منجر به تمرکززدایی کمپین انتخاباتی هریس از دو ایالت ویسکانسین و میشیگان شد. هریس در روزهای پایانی انتخابات،اصلی‌ترین دغدغه خود را پیروزی در پنسیلوانیا می‌دانست. اگرچه ترامپ نیز بر روی پیروزی در پنسیلوانیا تأکید داشت، اما به‌صورت محسوس و غیر اعلامی، تبلیغات هم‌زمان و گسترده‌ای را در میشیگان و ویسکانسین صورت داد.او در آخرین روز مبارزات انتخاباتی، مسلمانان ایالت میشیگان را خطاب قرارداد و به آن‌ها از عزم خود در پایان دادن به جنگ در منطقه غرب آسیا ( غزه و لبنان ) خبر داد. 
اکنون، پس از مشخص شدن نتایج انتخابات، یک فرضیه پررنگ به ذهن متبادر می شود: اینکه برخی نظرسنجی های ظاهرا مستقل که پیروزی دموکرات‌ها در ایالاتی غیر از غرب میانه ( میشیگان، پنسیلوانیا و ویسکانسین) را پیش بینی می کردند، در زمین جمهوری‌خواهان و ترامپ بازی کرده اند! به عبارت بهتر، مسئولیت و وظیفه آنها ارائه آدرس‌های نادرست به حزب دموکرات با هدف تمرکززدایی از مبارزات فشرده انتخاباتی آن‌ها در ایالات غرب میانه بوده است. همان گونه که اشاره شد، خصوصا طی سه انتخابات اخیر در آمریکا، خطای محاسباتی مؤسسات نظرسنجی ( که بخشی از آن‌ها نیز متأثر از جهت گیری های سیاسی و انتخاب جامعه هدف بر اساس آن ) بوده، تبدیل به مسئله ای مرسوم و عادی شده است. اما نظرسنجی هایی که در نقطه اوج مبارزات لحظه آخری، در خصوص 
پیشی گرفتن هریس از ترامپ در دو ایالت کارولینای شمالی و آیووا منتشر شده، قطعا مشمول این قاعده محاسباتی ( حتی بر اساس جهت گیری سیاسی ذاتی مؤسسات نظرسنجی) نمی شود. در آینده ای نزدیک احتمالا مشخص می شود که کمپین انتخاباتی ترامپ، با برخی نظرسازی های لحظه آخری، بازی تمرکززدایی از کمپین انتخاباتی رقیب به خوبی مدیریت کرده است. انتشار نتایج این نظرسنجی ها در نگاه اول، منجر به خرسندی هریس و همراهانش و حتی خشم ظاهری ترامپ و جمهوری‌خواهان شد اما ماهیت این خشم ، قطعا طبیعی نبوده است! بدون شک در آینده ای نه چندان دور،نقش برخی نظرسنجی های فیک،  در تنظیم رفتارهای انتخاباتی لحظه آخری هریس که منجر به شکست او در برابر ترامپ و جمهوری‌خواهان شد، بیش از پیش افشا خواهد شد.