مسعود پیرهادی
نقطه یا روند؛ مسئله این است
یکی از بهترین ابزارهای درک موقعیت و چگونگی اوضاع و احوال، مراجعه به تاریخ و رصد جریانهاست؛ برای این کار، لازم است چند بار بهاصطلاح زوماوت کنیم و صحنه را از دورتر یا بالاتر ببینیم؛ از اینجا نقطهها کمرنگتر و کوچکتر دیده میشوند اما روندها بهتر و دقیقتر به چشم میآیند.
میبینید در این سالها چند فرمانده و شخصیت بزرگ، شهید شدند؟ بهشتی و مطهری و مفتح و باهنر و رجایی و …؛ همت و باکری و خرازی و زینالدین و چمران و … .
شهادت فرماندهان و بزرگان، غم و درد دارد ولی ترس و یأس ندارد.
یکزمانی اساسا مقاومتی نبود چه رسد به اینکه محور و جبههای داشته باشد.
یک انقلاب اسلامی صورت گرفت و روح مقاومت، یک جسم تنومند پیدا کرد.
بعد از مدتی یک گروهی در لبنان هم به تأسی از انقلاب اسلامی شکل گرفت و آرامآرام قدرت پیدا کرد. سوریه حافظ و بشار هم مدام در معرض جنگ و تهدید بود.
عراقِ صدام را که نمیشد نگاه کرد؛ آمریکا که آمد برخی گمان کردند دیگر تمام شد؛ داعشِ متولدِ آمریکا که وارد شد آنها یقین کردند، عراق از دست رفت و خطر جدی دیگر برای تمامیت ارضی ایران است.
از یمن هم اگر سؤالی میشد انگار کسی امروز مثلا از کویت بپرسد؛ اصلا داخل معادلات نبود.
گروههای مقاومت سایر کشورهای همسایه که دیگر هیچ.
یکروز دغدغهمان این بود چطور با برادران عراقی بعد از هشت سال جنگ خونین در کربلا چشم در چشم شویم؛ حالا اما میگوییم «ایران و العراق لا یمکن الفراق».
یکروز در گروههای لبنانی، اختلاف به حدی بود که روی هم اسلحه میکشیدند اما حالا مسیحیان لبنان هم سید حسن نصرالله را میستایند و پشت سر او حرکت میکنند.
یکروز با عملیات روانی، فلسطینیان را دشمنان شیعه جا میزدند و القا میکردند خودشان زمینهایشان را فروختند و … حالا بزرگترین تشییع یک اهل سنت فلسطینی در مملکت شیعه اتفاق میافتد.
یکروز انتقاضه با سنگ بود و رژیم صهیونیستی جنوب لبنان را هم تسخیر کرده بود. امروز فلسطینیان در داخل فلسطین اشغالی، عملیات حرفهای نظامی میکنند. لبنان هم یکی بخورد دهتا میزند.
در آنطرف یک رژیمی بوده که ۶ روزه چند کشور عرب را زمینگیر کرده اما حالا پس از چند ماه از پس حماسههای شیربچههای حماس هم برنمیآیند.
از ایندست مثالها کم نیست. درنتیجه با دیدن یک حادثه و نقطه نباید از نگریستن به واقعه و روندها غافل شویم. اگر در نقطه بمانیم بیجهت مأیوس میشویم و اتفاقا اگر سِیر را ببینیم یک دل سیر امیدوار میشویم.
جنگندیدههایی مثل بنده باید تاریخ نبردها خصوصا جنگ تحمیلی را بخوانند تا فراز و فرودها خیلی متأثرشان نکند و ثبات رأی و قدم را از آنان نگیرد.
ارسال نظر