جواد شاملو
مبارزه با تعمیق ریشهها
در چندماه گذشته یکی از محورهای عملیات دشمن، مبارزه با شاخصها و نمادهای دینی بود. دشمن اتفاقات پیشآمده را فرصتی برای مبارزه با دین شناخت و از آن استفاده کرد. این اتفاقی بود که سال ۸۸ هم رخ داد و یک اعتراض سیاسی، به یک دینستیزی تبدیل شد که در روز عاشورا یکی از محترمترین مؤلفههای دینی مردم یعنی حضرت سیدالشهدا علیهالسلام را مورد هجمه و وهن قرار داد. این تلاش عیان و عریان دشمن در جهت مبارزه با دین در جامعه ایرانی، بیشک باید پاسخهای فردی و اجتماعی مناسبی نیز دریافت کند. منظور از این پاسخها الزاما مقابله به مثل یا برخوردهای قضائی نیست. پاسخهایی است عمیقتر.
پیامبر خدا صلوات الله علیه فرمایشی دارند که فکر میطلبد. حضرت میفرمایند: «أعنّى بکثرة السجود». یعنی مرا با زیاد سجده کردن یاری کن. این فرمایش خطاب بلیغی است به مردی که از پیامبر خواسته بود حضرت دعا کند او به بهشت برود. پیامبر با این جواب خواست بگوید من دعا میکنم اما تو هم با زیاد سجده کردن، خودت را بساز تا به بهشت نزدیک شوی و دعای من، از اسباب و مسببات استجابت را بیابد. اما این حدیث بهتنهایی هم میتواند دال بر معنایی بهخصوص باشد. آیا میشود پیامبر خدا را با سجدههای طولانی یاری کرد؟ آیا غیر از شمشیر، غیر از شعر، غیر از خطابه، راههای شخصی و فردی هم برای یاری رسولالله هست؟
توجه به جنبههای اجتماعی اسلام و انذار از اسلام صرفا فردی، یکی از نکاتی است که در روزگار ما زیاد به آن توجه میشود و از اساس یکی از نقاط قوت این عصر بهشمار میرود. انقلاب، زائیده اسلامی است که از حجرهها و محرابها بیرون آمده و به سطح خیابان و عرصه جامعه کشیده شده است. اما اسلام اجتماعی تنها زمینهای است برای این که فرد به فرد جامعه به سلوک دینی و ارتباط شخصی با خداوند عالم دست پیدا کنند. مقصد، فراهم کردن امکان هدایت و دستیابی به مسلک خدایی برای افراد است و اصلاح جامعه مسیر و ابزار است. نمیتوانیم مقصدمان را اصلاح تک تک انسانها بدانیم و نسبت به ارتباط کاملا شخصی خودمان با خدا، چیزی که مقصد راه است بیتفاوت باشیم.
چند وقت پیش قرار بود یک کتابفروشی در تهران تعطیل شود که در آخر هم تعطیل نشد. باری از مدیر کتابفروشی پرسیدیم چه کنیم کتابفروشی تعطیل نشود؟ گفت کتاب بخوانید! راست میگفت. کتابفروشی قرار است کتابخواندن را ممکن کند و اشاعه بدهد؛ پس مهمترین مبارزه با تعطیلی آن باید کتاب خواندن باشد. وقتی به تنه درختی تبر زدند، باید ریشههای آن را تعمیق و تقویت کنیم. آن وقت حتی اگر آن تنه قطع شد، ریشه دوباره کار خود را خواهد کرد. جهانآرا در مورد سقوط خرمشهر چه میگفت؟
اگر به مظاهر دین در جامعه حمله شد، فردیات ما نیز باید فرق کند. این فردیات، ریشههای دین هستند. به موازات این فردیات، باید اجتماعیات را نیز گسترش داد. آنها شاخ و برگ هستند. باید بیشتر مسجد برویم. اگر عمران و ساخت مساجد خدا مهم است؛ این عمران تنها به خشت و گل نیست. مسجد آدم میخواهد و حضور در مسجد، بخشی از عمران مسجد است. پر و بال دادن به مؤلفههای اجتماعی اسلام، یعنی مبارزه با سبک زندگی غلط، مبارزه به وسیله نحوه بودن و زیست ما. روشی که سالها ائمه اطهار با آن جنگیدند. روشی که آخر آنها را به شهادت رساند.
ارسال نظر