همین تابستان پارسال بود که دغدغه آزاردهنده مشکل آب شرب در خوزستان، قلب و روان‌مان را راحت نمی‌گذاشت و درست پیش از محرم بود که دغدغه آب برای این استان با مصیبت عطش امام حسین علیه‌السلام و اصحاب و اولادش درآمیخته بود. آنچه زهر این مشکل را بیشتر می‌کرد هم اهمیت استان خوزستان بود و هم اهمیت عنصر حیات‌بخشی چون آب، که بی‌شک کمترین مطالبه و فقدان آن، بدترین محرومیت است. یک طرف خوزستان است؛ استانی غنی، پهناور و دارای جایگاهی بی‌نظیر در تاریخ این سرزمین. استانی گرم که مرکز آن، گاهی رکورد گرما را در جهان می‌شکند. استانی که مهم‌ترین ثروت مملکت از اعماق زمین آن می‌جوشد. استانی که خاک هم گه‌گاه نفسش را می‌گیرد و ای کاش مشکلش تنها آب بود. استانی که می‌دانیم مشکل آب، مشکل ذاتی آن استان نیست و اشتباهات مدیریتی عامل اصلی به وجود آمدن آن است. طرف دیگر نیز آب است؛ گوهری که هیچ‌کس نباید از آن محروم باشد یا به هر شکل مشکلی در آن داشته باشد. مشکلات سال گذشته خوزستان تقریبا فراموش شده بود، اما حس بد خبرها در ناخودآگاه ما ذخیره می‌شود و هرگز به کلی محو نمی‌گردد. 
در این میان یک همت مردانه و یک غیرت مسئولانه لازم بود تا بر این زخم کهنه، مرهم گذاشته شود و شیرینی مرتفع شدن یک مشکل ریشه‌ای و اساسی به کام مردم بیاید. اکنون پس از یک سال از تابستان تلخ سال گذشته، مشکل آب خوزستان عزیز با افتتاح ابرپروژه غدیر برطرف می‌شود؛ تا همانگونه که غدیر خم کافران را از غارت دین خدا ناامید کرد؛ غدیر خوزستان هم دشمنان را از رنج مردمان مستحکم این دیار ناامید سازد. هرچند که پیش از این، بصیرت، صبوری و استقامت خود این مردم نخل‌سیرت، بیگانگان را از آنان ناامید ساخته بود. می‌توان به جد امیدوار بود که دولت محترم فعلی، مشکلات را تنها در محدوده زمانی پررنگ بودن آن‌ها در فضای خبری و رسانه‌ای دنبال نمی‌کند؛ بلکه آن‌ها را تا رسیدن به وضعیت مطلوب تعقیب کرده و خبر فائق آمدن بر آن‌ها را به مردم می‌رساند. 
این مهم‌ترین اقدام برای احیای امید است؛ تعقیب خبرهای بد و تبدیل آن‌ها به اخبار خوب. آیت‌الله رئیسی در مراسم افتتاح طرح غدیر جمله‌ای گفت که تا به امروز، شاه‌بیت دوران ریاست اوست: «اگر لازم باشد هر ماه به خوزستان می آیم تا مشکلات خوزستان حل شود و تا زمانی که وعده‌های من به مردم خوزستان انجام نشود از پا نخواهیم نشست».
از یاد نخواهیم برد که دولت سابق، هشت سال تمام احیای دریاچه ارومیه را به عنوان یک شاهکار بزرگ به پیشانی چسباند و در نهایت هم کار آن دریاچه به وضعیت اسفناک و اضطراری کنونی رسید. اینکه در سال اول دولت کلک یک مشکل اساسی مملکت کنده شود، به مردم ثابت می‌کند که در کشور دارد کار انجام می‌شود. 
گذشته از تمام این‌ها باید گفت آنچه انجام شد، کمترین کاری است که می‌شود برای مردمی تا این پایه شریف و بزرگوار انجام داد؛ همانگونه که آب کمترین مطالبه آنان بود. مشکلات خوزستان محدود به آب نیست و مشکلات کشور نیز محدود به خوزستان نیست. آنچه امروز ما را خرسند ساخته است، نه رسیدن به اهداف نهضت و نظام و یا حتی بخش کوچکی از آن‌ها، بلکه تنها مشاهده تحرک و عزم رسیدن به اهداف و خاصه تحقق عدالت در میان متصدیان امور است. بیش باد!