تصویرسازی کاذب دموکراتها
طی روزهای اخیر، برخی مقامات حزب دموکرات آمریکا، ازجمله عدهای از سناتورهای مطرح این حزب بهصورت غیرمستقیم از ایران خواستهاند تا با «خویشتنداری»در قبال ترور شهید«دکتر محسن فخری زاده»دانشمند هستهای کشورمان، زمان را بهگونهای هدایت و مدیریت کند تا آمریکا وارد«دوران ریاست جمهوری بایدن» شود.
طی روزهای اخیر، برخی مقامات حزب دموکرات آمریکا، ازجمله عدهای از سناتورهای مطرح این حزب بهصورت غیرمستقیم از ایران خواستهاند تا با «خویشتنداری»در قبال ترور شهید«دکتر محسن فخری زاده »دانشمند هستهای کشورمان، زمان را بهگونهای هدایت و مدیریت کند تا آمریکا وارد«دوران ریاست جمهوری بایدن» شود. این گزاره( تفاوت دموکراتها نسبت به جمهوریخواهان) بهمثابه یک گزاره تبلیغاتی و البته تاکتیکی، از سوی رسانهها و سیاستمداران وابسته به این حزب و فراتر از آن، شبکه متحدان اروپایی آمریکا در حال القا به افکار عمومی کشورمان است. متأسفانه در داخل کشورمان نیز برخی جریانات و افکار، بهصورت خواسته یا ناخواسته به این روند دامن زده و مشغول خلق دوگانهای به نام «جمهوریخواهان بد- دموکراتهای خوب» هستند.
واقعیت امر این است که حتی اگر بایدن در رأس معادلات سیاسی و اجرایی واشنگتن حضور داشت، در ترور ناجوانمردانه دانشمندانی بزرگوار و گرانقدر مانند شهید فخری زاده درنگ نمیکرد. فراموش نکنیم که باراک اوباما رئیسجمهور سابق آمریکا در مقایسه با بوش و ترامپ، رویکرد وقیحانهتر و کارنامه سیاهتری در قبال ترور دانشمندان هستهای کشورمان داشته است. نکته مهمتر اینکه سازمان سیا و دیگر نهادهای جاسوسی و امنیتی آمریکا بهصورت ماهوی «ساختار محور» هستند نه «فرد محور».
به عبارت بهتر،هیچیک از تحلیلگران مسائل امنیتی در غرب، میان«سازمان سیای دموکراتها» و « سازمان سیای جمهوریخواهان»تفاوتی قائل نمیشوند.آنچه مسلم است اینکه دو مؤلفه «اخلاق»و «عقلانیت»در دل «قدرت آمریکایی»مجالی برای بقا ندارد و سیاستمداران بیشتر از آنکه تابع قواعد و ایستارهای واقعبینانه باشد، تابع تفکرات مضحکانه کانونهای تصمیمگیرنده دائم یا موقت در رأس معادلات قدرت هستند،اما زمانی که سیاستمداران از قدرت فاصله میگیرند ناگهان «عقلانیت سیاسی»به افکار و نگرش آنها بازمیگردد.رئالیستها آرمانگرا میشوند و طرفداران دکترین مبارزه نامحدود با دشمنان آمریکا به حامیان احیای دکترین حقوق بشر مبدل میگردند.
در این میان، ترسیم دوگانه«بایدن-ترامپ»،« کبوتر-باز» یا « الاغ –فیل» چیزی جز یک «آدرس گمراهکننده»نیست.نکته جالبتوجه اینکه دولتها و رسانههای اروپایی، به القاکنندگان اصلی این گزارههای نادرست در کشور ما تبدیل شده و البته، برخی جریانات فکری نیز نسبت به القای این «تصویر کاذب»در اذهان بیمیل به نظر نمیرسند.
از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ تاکنون، ترور غیورمردان و پاکترین فرزندان مرزوبوم کشورمان در دستور کار «جیمی کارتر» تا « ترامپ» قرار گرفته و در دوران ریاست جمهوری بایدن نیز این روند ادامه خواهد داشت. خروجی دکترین «حقوق بشر کارتر» و «جنگ نامحدود بوش علیه تروریسم ادعایی» کاملا یکی است. مخرج مشترک دکترین سیاست خارجی ترامپ و اوباما نیز یکچیز بیشتر نیست: ترور و خشونت.
اکنون زمان مناسبی برای بازخوانی رفتارهای تروریستی دولتهای مختلف آمریکایی و سیاستمداران دموکرات و جمهوریخواه این کشور علیه ملت و نظام ایران میباشد، بهشرط آنکه مراقب آدرسهای انحرافی و دروغینی که باهدف تطهیر چهره دموکراتها و ایجاد دوگانه «آمریکایی خوب-آمریکاییبد» در کشورمان صورت میگیرد باشیم.
ارسال نظر