تأملی بر اخلاق حکمرانی در مدیریت بحران کرونا
از همان اوایل شیوع بیماری کرونا، یکی از چالشهایی که در سطوح مختلف جامعه خود را نشان داد، چالشهای اخلاقی بود. اینکه مواجهه اخلاقی با مسائل این بیماری چگونه باید باشد و رفتار مبتنی بر اخلاق در مسائل گوناگونی که بیماری کرونا برای جامعه ایجاد کرده است، چیست؟
از همان اوایل شیوع بیماری کرونا ، یکی از چالشهایی که در سطوح مختلف جامعه خود را نشان داد، چالشهای اخلاقی بود. اینکه مواجهه اخلاقی با مسائل این بیماری چگونه باید باشد و رفتار مبتنی بر اخلاق در مسائل گوناگونی که بیماری کرونا برای جامعه ایجاد کرده است، چیست؟ این سوال، نه تنها در حوزههای فردی و اجتماعی، بلکه در حوزه حکمرانی هم مطرح شد. در این مجال کوتاه سعی میکنم نگاهی گذرا بیندازم به مسأله رفتار اخلاقی در مواجهه با مسائل بحران کرونا با تمرکز بیشتر بر موضوع «اخلاق حکمرانی در مدیریت بحران کرونا».
اولین سطح که در رأس هرم یک جامعه قرار دارد، سطح حکمرانی است. رفتار و رویکرد اخلاقی در قبال مواجهه با مسائل بیماری کرونا از سوی حکمرانان، نقش حیاتی و تعیینکنندهای در جهتدهی رفتار سایر سطوح دارد. در این بخش مشخصا به چند موضوع اخلاقی اشاره میکنم که جزو مسألههای سرآمد و مهم این حوزه است که باید مورد توجه ویژه حکمرانان قرار بگیرد.
اولین مساله، توجه ویژه به عدالت توزیعی است. اخلاق حکمرانی ایجاب میکند در حوزه درمان بیماران کرونایی ، تحقق عدالت توزیعی از سوی آحاد جامعه لمس شود. یعنی جامعه لمس کند امکانات درمانی برای بهبود بیماران، عادلانه توزیع شده است. کسی از حکمرانان صرفا به علت جایگاه ویژه و قدرت ویژه، از خدمات ویژه برخوردار نیست. اینطور نباشد که مردم احساس کنند اگر دارو، خدمات و لوازمی مورد نیاز بیماران کرونایی است، ابتدا یک قشر خاص به آن دسترسی پیدا میکنند و سپس اقشار مردمی به آن دسترسی پیدا خواهند کرد. احساس تحقق عدالت توزیعی باید در مردم ایجاد شود و این احساس هم با حرف ایجاد نمیشود، بلکه مردم باید آن را در عمل ببینند.
دومین مسأله در حوزه اخلاق حکمرانی، توجه ویژه به برقراری توازن در هنگام تزاحم ارزشهاست. به عنوان مثال حفظ جان و سلامت مردم یک ارزش است، از طرف دیگر معیشت " href="/fa/tags/%D9%85%D8%B9%DB%8C%D8%B4%D8%AA___">معیشت مردم و تامین مایحتاج آنها نیز یک ارزش است. گاهی ۲ ارزش در تزاحم و تداخل با هم قرار میگیرند؛ اینجا جایگاه هنر مدیریت است. اساسا مدیریت یعنی همین؛ یعنی تشخیص اولویتها و تدبیر حکیمانه یک سیستم طوری که ادامه حیات و بالندگی سیستم تضمین شود. مردم به مدیران رای میدهند که همین کار را کنند، اگرنه در بحرانهای اینچنینی، قربانی کردن یک ارزش پای ارزش دیگر که هنر خاصی نیست، از هر کسی هم برمیآید. هنر ایجاد توازن و بالانس بین این ارزشهاست به طوری که ارزشی قربانی ارزش دیگر نشود. برای مثال در همین بحث معیشت و سلامت، راهکارهای گوناگونی وجود دارد که توازن حفظ شود که شرح و بسط آنها مجال دیگری میطلبد.
موضوع دیگری که در رابطه با اخلاق حکمرانی در مدیریت بحران کرونا وجود دارد، میزان و نوع مواجهه مدیران با موقعیتهایی است که خطر ابتلا به کرونا در آنها بالاست. برای توضیح بیشتر این موضوع باید بگویم یک مدیر به واسطه مسؤولیتی که قبول کرده و پذیرفته، طبیعتا نمیتواند در رعایت پروتکلهای بهداشتی مانند سایر مردمی که این مسؤولیتها را برعهده ندارند، رفتار کند. وقتی یک پرستار به علت مسؤولیتی که دارد، مجبور است در بخش بیماران کرونایی رفت و آمد کند، مدیر یک بیمارستان هم که باید از وضع خدمترسانی به بیماران بیمارستان اطلاع داشته باشد، مسؤولیت دارد بر این خدمات نظارت کند. نمیتواند به بهانه رعایت پروتکلها، نظارت را که وظیفه و مسؤولیتش است رها کند اما آن پرستار زیردست او بنا به مسؤولیتش در وسط میدان خطر باشد. شما همین هرم را بالا بروید تا مدیران حاکمیتی. مدیران ارشد اجرایی کشور نمیتوانند به بهانه رعایت پروتکلها از حضور در میدانی که وظیفه آنهاست، شانه خالی کنند. چگونه یک دانشآموز و یک معلم، باید با رعایت پروتکلها در کلاس درس حاضر شود اما یک مدیر اجرایی از حضور در جلسهای که قانونا وظیفه او است، به بهانه رعایت پروتکلها اجتناب کند؟ این عقلانیت نیست، یک رفتار غیراخلاقی است. امیرالمومنین میفرمایند: فی تقلب الاحوال علم جواهر الرجال. در دگرگونیها و زیر و رو شدنهای شرایط روزگار، گوهر و جواهر رجال مشخص میشود. مردم باید احساس کنند مدیران آنها مجاهدانی هستند که عقلانیت را نه بر اساس نفع شخصی، بلکه بر مدار بیشترین نفع به مردم تعریف میکنند.
مسأله آخری که در حوزه اخلاق حکمرانی باید به آن اشاره کرد، «صداقت» است. وقتی مردم شاهد اعلام سیاستهای متناقض هستند، چه احساسی پیدا میکنند؟ غیر از این است که احساس میکنند حکمرانان توانایی مدیریت و تصمیمگیری ندارند؟ غیر از این است که احساس میکنند حکمرانان در اعلام شرایط واقعی صداقت ندارند؟ اینها نه تنها به سرمایههای اجتماعی دولت، بلکه به سرمایه اجتماعی کلیت حاکمیت ضربه میزند.
در بخش دیگر، رفتار اخلاقی در سطح مشاغل حرفهای است. از بین همه مشاغل، کادر درمانی از همه مهمتر است. اینکه کادر درمان خود را متعهد به رعایت معیارهای اخلاقی بداند. بیماری کرونا بیماریای است که حفظ روحیه افراد در بهبود آن بسیار حائز اهمیت است. یک پزشک و پرستار با انسانی مواجه است که هم دچار اضطراب و استرس روحی و روانی است و هم از خانواده خود جدا شده و جامعه هم از او دوری میکند، به همین دلیل دچار یک شوک عاطفی میشود.
بدن انسان یک جسم مکانیکی نیست که نیاز به تعمیر سختافزاری محض داشته باشد، با تقویت روحیه بیماران و محبتورزی به آنان قطعاً نرخ بهبود مبتلایان به کرونا افزایش چشمگیری پیدا خواهد کرد.
البته باید این نکته را تاکید کنم که در جامعه ما رعایت استانداردهای اخلاقی از سوی کادر درمان سطح قابل قبولی دارد که شایسته سپاسگزاری است. در بخش بعدی میتوان به مساله رفتار اخلاقی در سطح فردی و سطح اجتماعی هم پرداخت. البته این را باید در نظر گرفت که اخلاق اجتماعی به گونهای حاصل جمع اخلاق در سطح فردی است؛ اینکه جامعه نسبت به مشاغل و خانوادههای آسیبدیده در جریان بحران کرونا حساسیت به خرج دهد و نسبت به رعایت نکردن پروتکلها توسط افراد حساسیت به خرج دهد؛ اینها مسائل و موضوعات رفتار اخلاقی در سطح اجتماعی است. این موضوعات بشدت با مساله مسؤولیتپذیری افراد جامعه در ارتباط است که این مسؤولیتپذیری در جریان فرآیند آموزشی و تربیتی توسط نهادهایی مثل خانواده، آموزش و پرورش، دین و رسانه شکل میگیرد. هرگونه خللی در فرآیند تربیتی، خودش را در رفتارهای یک فرد و یک جامعه نشان میدهد، از این رو سیاستگذاران باید بیش از پیش به دنبال ارزیابی نظام تربیتی جامعه و اصلاح نقاط ضعف آن باشند تا در چنین بلایای فراگیری هزینههای کمتری به ملت و دولت وارد شود.
دکتر سیدمحمدحسین هاشمیان
ارسال نظر