مرزهای ممنوعه!
رهبر معظم انقلاب اسلامی روز شنبه در دیدار با ستاد ملی مقابله با کرونا ضمن برشمردن راهکارهای مؤثر و توصیههای گرهگشا برای مبارزه با این ویروس فراگیر، به موضوعی نیز پرداختند که ارتباط معنایی مستقیمی با موضوع جلسه یعنی بررسی وضعیت و راهکارهای مقابله موثرتر با همهگیری کرونا نداشت.
رهبر معظم انقلاب اسلامی روز شنبه در دیدار با ستاد ملی مقابله با کرونا ضمن برشمردن راهکارهای مؤثر و توصیههای گرهگشا برای مبارزه با این ویروس فراگیر، به موضوعی نیز پرداختند که ارتباط معنایی مستقیمی با موضوع جلسه یعنی بررسی وضعیت و راهکارهای مقابله موثرتر با همهگیری کرونا نداشت. ایشان در این دیدار به اقدام اخیر برخیها در مواجهه با دولت و شخص رئیسجمهور اشاره کردند و گفتند: «اگرچه در میان این برادران، افراد خوبی هم هستند، اما این کار غلط بود و این موضوع را بهطور صریح اعلام میکنم.» درباره این بخش از بیانات رهبر معظم انقلاب چند نکته گفتنی است؛
1- واکنش منفی و صریح رهبر انقلاب نسبت به چنین برخوردهایی با مسئولان دولت فعلی منحصر به تذکر صریح روز شنبه نیست. ایشان 22 تیر امسال در ارتباط تصویری با نمایندگان مجلس تذکر مشابهی داده و فرموده بودند؛ «روابط مجلس با دولتمردان باید مطابق قانون و شرع باشد، یعنی سؤال و تفحص به عنوان حق مجلس وجود داشته باشد اما توهین و دشنام و نسبتِ بدون علم به دولتمردان به هیچ وجه جایز نیست و برخی از این نسبتها حرام شرعی است.» واضح است که مخاطب این انذار و هشدار تنها نمایندگان مجلس نبودند و همه آحاد جامعه را شامل میشود. اگر به آن توصیه عمل شده بود، نیازی به تذکر مجدد روز شنبه نبود.
2- حساسیت رهبر انقلاب نسبت به هتک حرمت افراد و دستزدن به اعمال و بیان مواضع مغایر با اخلاق و منشاسلامی
- و در عین حال تأکید بر ضرورت نقد- منحصر به دولت و رئیسجمهور فعلی نیست. مروری بر مواضع سابق ایشان نشان میدهد مسئله رعایت اخلاق در موضعگیریهای سیاسی همیشه برای ایشان موضوعیت داشته و نسبت به آن حساس بودهاند. نمونهها و مصادیق این قضیه متعدد است. پس از مناظرههای جنجالی انتخابات سال 88 و طرح مباحثی درباره فساد مالی اطرافیان آقای هاشمی رفسنجانی و آقای ناطق نوری از سوی احمدینژاد، فرمودند: «البته کسی، خود این آقایان را به فساد مالی متهم نکرد اما هر کس هر ادعایی در مورد بستگان آنها نیز دارد نباید قبل از اثبات در مراجع و مجاری قانونی، در رسانهها بیان کند، چرا که اینگونه اقدامات در جامعه و بویژه در اذهان جوانان، تلقی نادرست ایجاد میکند.» ایشان در همان سخنرانی (خطبههای نماز جمعه 29 خرداد) نسبت به برخوردهای تخریبی با رئیسجمهور وقت هم واکنش نشان داده و بهشدت از آن انتقاد کردند؛ «از یک طرف صریحترین اهانتها به رئیسجمهور قانونی کشور شد. حتی از دو سه ماه قبل از مناظرات هم این سخنرانیها را برای من میآوردند و من میدیدم یا گاهی میشنیدم؛ تهمتهایی زدند، حرفهایی گفتند... فحاشی کردند؛ رئیسجمهور را خرافاتی، رمال، از این نسبتهای خجالتآور دادند؛ اخلاق و قانون و انصاف را زیر پا گذاشتند.» این مصادیق و سایر موارد نشان میدهد نفس عمل هتاکی و بداخلاقی، مذموم و مورد انتقاد ایشان است، اینطور نیست که هتاکی نسبت به کسی مذموم و نسبت به دیگری مقبول و مورد تایید باشد.
3- هتاکی و بداخلاقی از سوی هرکسی و نسبت به هر شخصیتی غیرقابل قبول است اما اگر این عمل خلاف از کسانی سر بزند که در طیف انقلابیون و حزباللهیها حضور دارند، بیشک ناپسندتر است. جریان انقلابی و حزباللهی باید نسبت به این قضیه
بیش از دیگران حساس باشد. در تذکر روز شنبه، رهبر انقلاب فرمودند
«در میان این برادران، افراد خوبی هم هستند»، که نشان میدهد افراد مورد اشاره بدخواه و بداندیش نیستند و بر این نکته نیز تأکید دارند که افراد خوب نیز ممکن است به دلایل مختلفی گرفتار این عمل ناروا شوند. ایشان ده سال پیش نیز همین مضمون را فرموده بودند؛ «فضاى اهانت و هتک حرمت در جامعه، یکى از آن چیزهایى است که اسلام مانع از آن است؛ نباید این اتفاق بیفتد. فضاى هتک حرمت، هم خلاف شرع است، هم خلاف اخلاق است، هم خلاف عقل سیاسى است.... من بهخصوص به جوانها توصیه میکنم. بعضى از این جوانها بلاشک مردمان بااخلاص و مؤمن و خوبى هم هستند، اما خیال میکنند این وظیفه است؛ نه، من عرض میکنم این خلاف وظیفه است، عکس این وظیفه است.» متاسفانه امروزه فضای مجازی بستری برای اینگونه برخوردهای ناروا شده و بخشی از بدنه جریان انقلابی نیز گرفتار این آفت شدهاند. از ضدانقلاب و معاند و سکولار و لائیک انتظاری نبوده و نیست که در مواجهه با مخالف خود، اخلاق را رعایت کنند -که نمیکنند- اما بیشک از جریان انقلابی این انتظار میرود که در دام عصبیسازی و چرخه توهین و هتاکی نیفتاده و با متانت و حفظ اصول پیش رود.
4- چرا هتک حرمت خلاف عقل سیاسی است؟ به سه دلیل؛ اولاً مسائل مردم و کشور را به حاشیه میراند. انرژی و توانی که باید مصروف بررسی مشکلات و راهحلها شود، وارد بیراهه جدالهای بیپایان شده و تنها نتیجه آن دلسردی و ناامیدی مردم خواهد بود. نکته دوم آنکه حتی از منظر سیاسی صرف نیز این برخورد غلط است، چرا که دولت و فرد مورد توهین قرارگرفته را در موضع مظلوم مینشاند. کمتر کسی امروز در کشور درباره ضعفهای متعدد و عمیق دولت فعلی شک و تردید دارد، تا جایی که حتی طیف اصلاحطلب که خود بارها اذعان کردهاند باعث و بانی روی کار آمدن دولت تدبیر و امید بودهاند، مدتهاست میکوشند با انواع و اقسام ترفندها و لطایفالحیل حساب خود را از دولت مستقر جدا کرده و حتی برخی از آنان ایده استعفای دولت را نیز مطرح کردهاند. یکی از ترفندهای سیاسی دولت نیز درخصوص ناکارآمدیها و وعدههای برزمین مانده، اتهامزنی به دیگران و ادعای سنگاندازی رقبا و منتقدان است. با چنین نگاه واقعگرایانهای نسبت به اوضاع کشور، فحاشی و هتاکی به رئیسجمهور و مسئولان دولتی -علاوه بر غیراخلاقی و غیراسلامیبودن- نشانگر ضعف تحلیل سیاسی نیز هست. چرا که با این کار ابزاری را به طرف مقابل اعطا میکنید که در به در دنبال آن میگردد؛ مظلومنمایی و حاشیهسازی برای فرار از پاسخگویی.
نکته سوم و البته مهمتر آنکه اگر از دایره رقابتها و اختلافات درونی کشور بیرون آمده و از منظری بالاتر به صحنه بنگریم، امروز کشور درگیر یک جنگ چندوجهی، تمامعیار، پیچیده و تحمیلی است. بدون شک در چنین شرایطی بیش از همیشه نیاز به اتحاد و انسجام داریم. توهین و هتاکی به مقامات کشور را میتوان به شلیک در سنگر خودی در بحبوحه نبرد تشبیه کرد. شلیکی که همسنگران عاقل را نگران و آشفته و دشمن را خرسند و امیدوار میکند.
5- بیشک هتاکی به رئیسجمهور و دیگر مسئولان کشور مذموم است اما بد نیست جناب رئیسجمهور هم نگاهی به ادبیات خود طی این سالها نسبت به منتقدان داشته باشند. لیست عبارات تند و هتاکانه در این ادبیات شامل دهها مورد میشود؛ بزدل، بروید به جهنم، دیننشناس، جیببر، بیشناسنامه، هوچیگر، متوهم، عصر حجری، بیعقل، ترسو و... اینها مشتی نمونه خروار است که جناب آقای روحانی طی این سالها نثار منتقدان کرده است. و در میان منتقدان هیچ نمونهای را نمیتوان آدرس داد که از این الفاظ رکیک علیه رئیسجمهور و یا دولتمردان ایشان استفاده کرده باشد. البته که این ادبیات غیرقابل قبول، مجوزی برای استفاده از عبارات مشابه برای منتقدان فراهم نمیکند و پاسخِ «های»، «هوی» نیست.
۶- نهی رهبر انقلاب از هتاکی نسبت به دولت و رئیسجمهور و سایر مسئولان نظام، همانطور که ایشان نیز تاکید کردند به معنای بستن راه نقد نیست. نقد مسئلهمحور است و بر موضوع تمرکز دارد و از این روی با هتک حرمت فاصله فراوانی دارد. اسلام همانقدر که از توهین و هتاکی برحذر داشته، بر امر به معروف و نهی از منکر تاکید داشته و حتی آن را واجب میداند. اگرچه با کمال تأسف باید گفت، دولت محترم نسبت به نقدهای دلسوزانه و کارشناسانه بسیاری از منتقدان نه فقط بیتوجه بوده است بلکه در مواردی نیز نقدها را با ناسزاگویی به منتقدان پاسخ داده است و این در حالی است که گذر ایام درستی و صحت نظر منتقدان را تأیید کرده و دولت نیز در پارهای از موارد به همان نقطهای بازگشته است که منتقدان عبور ازآن را ناصواب و خسارتبار میدانند، نظیر اتکاء به خارج، اغراق درباره برجام، سرانجام اعتماد به دشمنان بیرونی و یا در اینسوی، مخالفت با مسکن مهر، حذف کارت سوخت، بیتوجهی به
تولید داخلی، واردات بیرویه و... این همه اما، بدیهی است که قابل نقد است بیآنکه در انتقاد از مرزهای ممنوعه عبور شود.
محمد صرفی
ارسال نظر