دلمشغولیهای دولت پیرامون وحدت
روز گذشته، سخنگوی دولت در پاسخ به سؤال یکی از خبرنگاران گفته است: «من و همه اعضای دولت فکر میکنیم که امروز انسجام بین ارکان و قوا بیشترین دلمشغولی ما باید باشد، این حرفها (علیه دولت) مثل نمک به زخم است؛ این نزاعها نه آمریکا را به عقب میراند و نه از سختی تحریم کم میکند و نه سختی مردم را کاهش میدهد.»
روز گذشته، سخنگوی دولت در پاسخ به سؤال یکی از خبرنگاران گفته است: «من و همه اعضای دولت فکر میکنیم که امروز انسجام بین ارکان و قوا بیشترین دلمشغولی ما باید باشد، این حرفها (علیه دولت) مثل نمک به زخم است؛ این نزاعها نه آمریکا را به عقب میراند و نه از سختی تحریم کم میکند و نه سختی مردم را کاهش میدهد.» این سخنان از چند جهت قابلتأمل است:
یک. اولا توصیه به وحدت و انسجام و همدلی از سوی سخنگوی دولت با رفتارهای پیشین دولت همخوان نیست. دولتی که رئیس آن در شرایط حساس نظامی و امنیتی در منطقه غرب آسیا، صراحتا به دستگاههای نظامی و نیروهای مسلح کشور حمله میکند و سخن از «دولت بی تفنگ» و «دولت با تفنگ» میگوید، چگونه میتواند مدعی وحدت و انسجام باشد؟ دولتی که مسئولان آن، منتقدان خود را با الفاظی چون بیسواد و بی شناسنامه و القاب زشت دیگر خطاب میکنند، حقیقتا چگونه دم از همدلی میزند؟ مگر ممکن است رسما علیه دستگاه قضا، مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای نگهبان، مجلس شورای اسلامی، صداوسیما، نیروهای مسلح و سایر ارکان نظام، موضعگیری شود، اما از آنها برای همدلی و یکپارچگی دعوت به عمل آید؟
دو. این سخنان جناب سخنگو با بخش نخست حرفهای خودشان هم در تناقض است. ایشان در جایی برای اثبات دولت یازدهم و دوازدهم، آن را در برابر دولت قبل قرار داده و گفته است: «صادرات کالاهای غیرنفتی در دولتهای نهم و دهم در سالهای بدون تحریم یا تحریم سست، در جمع ۲۱۷ میلیارد دلار بود ولی در دولت یازدهم حدود ۱۸۰ میلیارد دلار و دولت دوازدهم به ۱۵۰ میلیارد دلار رسید که مجموعا با ۳۳۰ میلیارد دلار بیشترین میزان صادرات انجام شده است. این آمار بدون احتساب مدت باقیمانده از دولت دوازدهم است که قطعا آمار نهایی را بهبود خواهد بخشید.»
این گفتهها دو پاسخ دارد، یکی عقلی و یکی علمی. پاسخ عقلی آن است که دولت پیش نیز همچون این دولت، منتخب مردم بود و صرف اینکه از جناح و خط فکری دولت فعلی نیست، حمله به آن قابلقبول نیست و با ادعای وحدت هم نمیخواند.
جواب علمی هم آن است که افزایش چشمگیر صادرات غیرنفتی ، در مدت کوتاه شدنی نیست و بخش عمده این افزایش، ناشی از افتتاح طرحها و پروژههایی است که در دولت پیش آغازشدهاند. از سوی دیگر، بخش دیگری از این افزایش، ناشی از بیارزش شدن پول ملی و تشدید انگیزه کشورهای دیگر برای واردات کالا از ایران است که مسلما مزیت محسوب نمیشود. مؤید این ادعا، شکلگیری روند قاچاق معکوس انواع کالا از داخل به خارج به دلیل ضعیف بودن ریال ایران در برابر ارز کشورهای همسایه و ارزان بودن این محصولات در کشورهای هدف است.
سه. چندی پیش، جناب رئیسجمهور نیز در واکنش به انتقادات گفته بود که «این دولت و آن دولت نداریم» و سخن از یکپارچگی و وحدت رانده بود. این سخنان از کسی که سه بار قسم جلاله یاد میکرد که «والله بالله تالله سالهای ۸۴ تا ۹۲ تمام شد و تکرار نخواهد شد» عجیب است. ماجرا آن است که دولت در سالهای ابتدایی و میانی، سرمست برجام بود و حتی به دنبال آن بود تا برجامهای دوم و سوم را به اجرا گذارد، اما این روزها در تمام حوزههای حکمرانی ازجمله سیاست خارجی، سیاست داخلی و امور اقتصادی و اجتماعی با شکست مواجه شده است. لوکوموتیوران باید بفهمد که سوار کردن مسافران در دوره سالم بودن قطار، هنر است و زمانی که قطار از ریل خارج شد، دیگر تبلیغ برای همراه کردن مسافر معنا ندارد. سخن از وحدت در عصر قدرت و عزت، ارزش است، اگرنه هر شکستخوردهای به دنبال پیدا کردن شریک برای شکستهای خود و آویزان شدن به دیگران است.
مسعود پیرهادی
ارسال نظر