سید محمد صادق خرازی: آنها که شعار نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران را سر دادند، قدمی برای ایران برنداشتند
«سیدمحمدصادق خرازی» سفیر اسبق ایران در فرانسه معتقد است: «آنها که شعار نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران را سر دادهاند، قدمی برای ایران برنداشته و وضعیت کرونا نشان داد که همان افرادی پای کار هستند که به آرمان انقلاب اعتقاد دارند.»/خرازی، شهید سپهبد قاسم سلیمانی را فرزند فلسطین میداند و معتقد است: «حاج قاسم سلیمانی هیچگاه حق را نادیده نگرفت و به همین رو خداوند وی را نصرت میداد.»
آخرین جمعه رمضان هر سال مقارن با روزی است که به ابتکار تاریخی حضرت امام خمینی (ره) به عنوان روز قدس نامگذاری شده است و به آزادگان جهان آرمان فلسطین و آزادی قدس شریف را یادآوری میکند.
بسیاری معتقدند که پیش از انقلاب اسلامی و استقرار جمهوری اسلامی در ایران، عملاً موضوع فلسطین در عرصه بینالملل و جهان اسلام به حاشیه رفته بود و این اقدام تاریخی امام راحل بود که بار دیگر موضوع اشغال قدس توسط صهیونیستها را به عاملی برای وحدت جهان اسلام مبدل کرد.
البته در این میان هستند کسانی که نادانسته و ناآگاهانه نسبت به مواضع جمهوری اسلامی ایران در قبال موضوع فلسطین موضع میگیرند، حال آنکه اگر از آنها درباره اقدام برای منافع ملی بپرسید، حرفی برای گفتن ندارند.
«سیدمحمدصادق خرازی» سفیر اسبق ایران در فرانسه معتقد است: «آنها که شعار نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران را سر دادهاند، قدمی برای ایران برنداشته و وضعیت کرونا نشان داد که همان افرادی پای کار هستند که به آرمان انقلاب اعتقاد دارند.»
وی میگوید: «کشورهایی که با اسرائیل به عادی سازی روابط دست زدهاند، همچنان تهدید این رژیم پیش روی آنها است.»
خرازی، شهید سپهبد قاسم سلیمانی را فرزند فلسطین میداند و معتقد است: «حاج قاسم سلیمانی هیچگاه حق را نادیده نگرفت و به همین رو خداوند وی را نصرت میداد.»
متن کامل مصاحبه مهر با سیدمحمد صادق خرازی سفیر اسبق ایران در فرانسه و دبیرکل حزب ندای ایرانیان به شرح زیر است:
به نظر شما تأثیری که پیروزی انقلاب اسلامی بر موضوع فلسطین گذاشت، چیست؟
نخست باید آرمان فلسطین را درک کرد و سپس نسبت به حواشی آن سخن گفت. آرمان فلسطین در متن انقلاب اسلامی است. اگر مفهوم آرمان فلسطین را از انقلاب اسلامی بگیریم، انقلاب وجه مستقری برای اقدامات جهانی خود نمیبیند. از روز نخست شکلگیری انقلاب، این حرکت دارای دو بعد بود. بعد اول انقلاب اسلامی ضد استبدادی بودن و بعد دیگر آن ضد نظام سلطه و یا همان جبهه استکبار، بود. در بعد دوم که انقلاب مخالف نظام هژمونی سلطه بود، مبارزه با رژیم صهیونیستی رنگ و بوی ویژهای داشت.
یکی از خطرناکترین گامهایی که برداشته شد، این بود که تلاش داشتند تا ایران را از آرمان فلسطین جدا کنند و در این مسیر هم کنشگران داخلی به صورت ناخواسته و فکر نکرده و برخی عناصر خارجی تلاشهای بسیاری زیادی کردند. آرمان فلسطین پل ارتباطی جمهوری اسلامی با کل دنیای اسلام است و اگر نهضتهای سیاسی در دنیای اسلام بخواهند پا بگیرند و پیامشان را به جهان برسانند، ناچار هستند تا با آرمان فلسطین همآواز شوند. شما شاهد هستید که نهضتهایی در دنیای اسلام و بعد از انقلاب شکل گرفتند؛ ولی به این دلیل که در کوچه پس کوچههای مصلحت اندیشی گیر کردند، به فرجام نرسیدند.
آرمان فلسطین جزو لاینفک مبانی انقلاب اسلامی بود. البته ما اولویتهایی داریم و اولویت اصلی ما قدس شریف است. زمانی که انقلاب ایران به پیروزی رسید، نیروهای کنشگر وزارت امور خارجه خدمت حضرت امام پیشنهاد دادند و ایشان نیز پذیرفتند. من شنیدهام که پیشنهاد نامگذاری روز قدس، سال نخست انقلاب توسط آقایان ابراهیم یزدی و کمال خرازی مطرح و حضرت امام نیز بلافاصله با پذیرش آن، به ایده پردازی و نظریه سازی آن پرداخته و آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را بهعنوان روز قدس نامگذاری کردند.
ما شاهدیم که هر ساله روز قدس نسبت به سالهای گذشته پرشکوهتر برگزار میشود و دامنه آن وسیعتر میشود. بر خلاف آنچه برخی در داخل کشور ما سست شدهاند، در خارج از کشور، روز قدس روزی مبنایی است و شما شاهد هستید در اروپا و حتی آمریکا این راهپیمایی برگزار میشود. میتوان گفت که روز قدس تبدیل به یک فضیلت مسلم جدی برای امت اسلامی شده است و از دامن چنین روز و چنین شعاری در ۴۰ سال گذشته، استراتژیهای بزرگی خلق شده است. از همه مهمتر این است که در مقابل لیبرالیستی که بر جنبش آرمان فلسطین به دلیل وادادگی، پیری، فرتوتی و خستگی برخی از سران آنها مستولی شده بود، پیوند مردم با آرمان فلسطین در روز قدس احیا شد.
هدف از برگزاری کنفراس اسلو و نشستهای سیاسی مختلف تنها یک چیز بود؛ اینکه نهضت بیداری در مورد فلسطین را خاموش کنند؛ ولی موفق به این کار نشدند.
بسیاری معتقدند که حمایت از فلسطین برای جمهوری اسلامی ایران صرفاً موضوعی ایدئولوژیک بوده و آن را مخالف منافع ملی میدانند. در مقابل برخی وجود رژیم اسرائیل را تهدیدی ژئوپلیتیک برای خاورمیانه و خود ایران میدانند و معتقدند سیاست بحر تا نهر و همچنین تلاش رژیم صهیونیستی برای مبدل شدن به قدرت برتر در خاورمیانه، تهدیدی برای کشور و کل خارومیانه است. نظر شما در این باره چیست؟
اتفاقاً یکی از اشتباهات همین جریان فکری این است که نه به تاریخ و نه به واقعیتهای منطقه توجه دارند. اگر ما در مدیترانه نباشیم، مذاکرات ما برای گرفتن امتیاز باید لب مرزهای خودمان باشد. اما وقتی ما در مدیترانه هستیم، مذاکرات ما در لب مدیترانه خواهد بود و از همین رو میتوانیم برای هر قدمی یک امتیاز بگیریم. بخشی از تأمین منافع ملی ایران آرمان فلسطین است. ما سر آرمان فلسطین بازی نمیکنیم، هدف ما مشخص است، به پیش میرویم و در این مسیر تعارف هم با کسی نداریم.
چارچوب این موضوع را رهبر انقلاب مشخص کرده و هیچ بنبستی نیز وجود ندارد. در این مسیر میتوانیم برای آرمان فلسطین به فصل مشترکی با دنیا برسیم. اسرائیلیها میخواهند همیشه درگیر باشند و برای خود از غربیها امکانات بگیرند. صهیونیستها روی فرتوتی ملتها حساب باز کردهاند. همین تجربه را ما در برابر سازمان فتح هم داریم. همچنین آنها سراغ حماس نیز رفته بودند و ما تجربه آن را نیز داریم. پرسش بزرگی که وجود دارد و باید به آن پاسخ داد این است که آیا کشورهایی که در روابط خود با اسرائیل سیاست عادی سازی را دنبال کردند، تهدیدی از جانب رژیم صهیونیستی متوجه آنها نیست؟ یا اینکه تهدید اسرائیل بیشتر شده است.
مصریها و اردنیها بسیار پیشتر از این با رژیم صهیونیستی عادی سازی کرده بودند، حالا شما ببینید که وضع اردن بهتر است یا سوریه؟ در ماجرای جنبش سازش (اگر آن را جنبش بنامیم) آمریکا از سرزمین دیگران به اسرائیلیها میبخشد. این حرف دونالد ترامپ بود که جامعه جهانی نیز از آن استقبال نکرد. یک بیانیهای را درست کرده و آن را خواندند؛ ولی حتی خودشان آن را نشنیدند و در هیچ کجای دنیا نیز پژواک نداشت و خیلی از کشورها آن را محکوم کردند و آن را بیانیه بیفایده نامیدند.
در ماجرای انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس، آیا کشوری آن را به رسمیت شناخت و کار آمریکا را تقلید کرد؟ برخی کنشگران سیاسی برای آنکه ذهن نسل جوان را تسخیر کنند، حرفهایی میزنند. کدام یک از افرادی که شعار نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران را میدهند، یک قطره خون برای ایران دادهاند که اینگونه از ایران صحبت میکنند؟ در موضوع کرونا کسانی که این قبیل شعارها را میدهند، حتی یک قدم برای مردم برنداشتند و شما دیدید کسانی در میدان بودند که به اصالتهای انقلاب ایمان داشته و دارند. این شعارها در اتمسفر ایران متولد نمیشود و ماندگار نیست.
شما به بحث شعار نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران اشاره کردید، چرا نتوانستیم منطق حمایت از فلسطین را به درستی برای مردم تبیین کنیم؟
ما مشکلات زیاد فرهنگی داریم. ما هنوز نتوانستهایم فرهنگ حماسه و دفاع مقدس را برای مردم به درستی تبیین کنیم. مجاهدتهایی که در دوران دفاع مقدس شکل گرفت، در هیچ دورهای از تاریخ ایران رخ نداده و اصلاً قابل مقایسه نیست. فردوسی از درگیریهای سلطان محمود غزنوی و ارتش نیمه شکست خورده وی، کتابی به نام شاهنامه میسراید که در آن تاریخ، حماسه و اسطوره است. ما هشت سال با تمامی قدرتهای جهانی جنگیدیم و حماسههایی آفریدیم که به هیچ وجه تکرار نشدنی است. اسطورههایی در طول این جنگ پدید آمدند که در طول تاریخ فقط یکبار ظهور و بروز مییابند که نمونه آن سردار سلیمانی عزیز بود.
ما هنوز نتوانستهایم که حماسه دفاع مقدس را به درستی تبیین کنیم. دلیل آن نیز فرهنگ دولتی است. اگر فرهنگ و هنر را از حالت انتزاعی درمیآوردیم و به صورت خودجوش در اختیار افراد فرهیخته قرار میدادیم، با این وضع روبرو نمیشدیم. بنده نقد عریان فرهنگی دارم و معتقدم نمیشود همیشه به تعریف و تمجید پرداخت. نتیجه تعریف و تمجیدها این میشود که ما فرهنگ اجتماعی خود را نتوانستهایم جا بزنیم و آن را درک کنیم. ما در هویت فرهنگی خودمان کم کار کردیم. مگر امام علی (ع) درد و دل خود را با چاه انجام نمیداد؟ مگر علی نمیگفت حاضرم که ۱۰ نفر از شما را بدهم و یک نفر از کفار را بگیرم، چرا که آنها در کفر خود متفق هستند؛ ولی شما در حق خود متفرق هستید.
متأسفانه ما در این زمینه ضعف داریم و باید آن را بپذیریم و تا زمانی که ضعفهای خودمان را آسیب شناسی نکنیم، به جایی نخواهیم رسید. لذا نقد هویت فرهنگی و عملکرد فرهنگی ما یک واقعیت است و نتیجه آن را امروز میبینیم که کسانی در مسند مسئولیتها هستند که توانایی تشخیص نداشته و از این رو نمیتوانند کاری نیز انجام دهند.
تأثیر مواضع ایران بر موضوع مقاومت و موضوع فلسطین چه بوده است؟ شما تأثیر انقلاب را بر موضوع فلسطین بیان کردید، به واقع میخواهم توضیح دهید که جمهوری اسلامی چه تأثیری بر این موضوع گذاشته است؟
مقاومت از موضوع فلسطین جدا است. مقاومت با حرکت حزب الله، حرکت ضد استکبار، ضد استبداد و ضد اسرائیل شروع شد؛ ولی دامنه آن خیلی وسیع شد. امروز مقاومت در جنبشهای اسلامی نیست. در آمریکای لاتین جنبشهای چپ، عنصری از مقاومت هستند. در جنوب آسیا جنبشهای اجتماعی بخشی از مقاومت هستند. مفهوم مقاومت عدم سرسپردگی در مقابل قدرتهای بیگانه، استقامت در برابر نظام سلطه، خود آگاهی، خودسازی و آمادگی عمومی ملتها در برابر هر گونه تحمیل قدرت است. مفهوم مقاومت جهانی شده و راه خودش را پیدا کرد.
در تمامی اقصی نقاط سرزمین اسلامی از عراق و سوریه گرفته تا پاکستان، مقاومت نقش کلیدی خود را داشته و دارد. امروز جمهوری اسلامی به اندازه یکی از کشورهای تأثیرگذار در جنبش مقاومت نقش دارد. مقاومت دیگر تبدیل به ادبیات شده است. درست است که رهبری این جریان با ایران بوده است؛ ولی اگر امروز ایران خود را کنار بکشد، مطمئن باشید که مقاومت کم نمیشود. چرا که یک عقل خود بنیاد و خودجوش در صحنه مقاومت تأثیر میگذارد. مقاومت همچون تیری است که از چله کمان رها شده و در حال حرکت است.
حوزه فرهنگی و حوزه تأثیرگذاری نرم افزار و عقل و همچنین روح مردم سبب شده است تا مرزهای فرهنگی ایران امروز بسیار نسبت به مرز جغرافیایی آن گسترده شود. ایران مؤسس و بنیانگذار نهضت مقاومت بوده است و به همین دلیل میلیونها انسان دل در گرو آن دارند. بسیاری از کسانی که در نظام قدرت هستند، میگویند که مقاومت یک حرکت و جریانی مانند قرن بیستم است که حرکتها و جنبشهای چپ آن زمان تبدیل به اتفاقاتی شد که جهان را به دو قطب تبدیل کرد. آنها معتقدند که مقاومت در حال شکل دادن به یک دو قطبی به نام ملتها از یک سو و دولتها از سوی دیگر است.
روز به روز فلسفه مقاومت در اذهان و قلوب مردم بیشتر میشود. همین ماجرای شهادت شهید سلیمانی گواهی میدهد که چقدر مقاومت در میان مردم گسترده شده است. من که شخصاً ارتباط خوب و بسیار نزدیکی با حاج قاسم داشتم، تصور نمیکردم که قاسم تبدیل به یک فرایند و ادبیات مقاومت جهانی شده باشد. در هند ۸۰۰ شهر عزاداری کردند. در جایی از دنیای اسلام نبود که برای شهید سلیمانی عزاداری نکرده باشند. در کاراکاس برای بزرگداشت حاج قاسم مراسمی گرفته بودند و یکی از دیپلماتهای اروپایی به من میگفت که من در عمر خودم چنین مراسمی را ندیده بودم که برای یک ژنرال خارجی، مراسم اینچنینی گرفته شود.
اگر مطلع باشید، در دنیا بیشترین عکسی که چاپ و فروخته میشود، عکس ارنستو چگوارا است. هنوز هم عکس چگوارا بیشترین میزان اقبال جهانی را دارد و بسیاری از مردم عکس وی را روی لباس خود طراحی میکنند. هیچ فردی در جهان از هنرمندان گرفته تا افراد مشهور و قدرتمند هنوز نتوانسته به جایگاهی که چگوارا دارد، برسد. چه گوارا، دردانه مبارزات مردم آمریکای لاتین علیه نظام سلطه بوده و هست. افرادی هستند که چگوارا را ندیدهاند؛ ولی عکس وی را روی سینه خود دارند. حالا عکس قاسم و چگوارا با هم روی سینه بسیاری از مردم نقش بسته است.
عکس حاج قاسم را روی تیشرت در نقاط مختلف جهان میفروشند. دنیای زور و سلطه گران بی منطق و دنیا ی نخبگان ژرف اندیش و آزادیخواه در مقابل هم قرار گرفته و تبدیل به مقاومت شده است. نارساییها و بیکفایتیها در کشور ما به موضوع حکمرانی بد بازمیگردد و عدم مدیریت درست سبب شده است که ما با این مشکلات روبرو باشیم. اگر در مدیریت اجرایی فردی مثل ماهاتیر محمد و یا پوتین داشتیم، آیا کشور ما اینگونه بود و تصرفات غیرقانونی در اقتصاد صورت میگرفت؟ چین مگر وادادگی سیاسی داشته که به پیشرفت رسیده است. امروز بیشترین مبارزه با نظام سلطه آمریکا را چین انجام میدهد.
شما به موضوع حاج قاسم اشاره کردید. وقتی صحبت از فلسطین میشود، نمیتوان به ابعاد این موضوع پرداخت و نقش شهید سپهبد سلیمانی را نادیده گرفت. حتی ما شاهد بودیم که در مراسم تشییع پیکر سردار سلیمانی، اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس به سخنرانی پرداخت. نقش حاج قاسم در موضوع فلسطین را بفرمائید.
حاج قاسم یکی از فرزندان انقلاب و امام و یکی از تأثیر گذاران جنبش فلسطین معاصر بود است و در کنار کسانی چون امام موسی صدر، شهید چمران و بسیاری از مبارزان بزرگ دیگر در سراسر دنیای اسلام، برای آزادی قدس شریف تلاش کرد. حاج قاسم از فرزندان این نهضت بود و خونش با این روند ترکیب شد. حاج قاسم یک پدیده و فرصت است که هرکس با آن همراه شود، برنده است.
رهبر انقلاب در نماز جمعه تاریخی که داشتند، بحث مکتب سلیمانی را مطرح کردند. آیا با جایگاهی که حاج قاسم در موضوع فلسطین و مقاومت داشتند، میتوان گفت که مکتب سلیمانی ادامه مسیری است که با ابتکار نام گذاری روز قدس توسط حضرت امام خمینی (ره) آغاز شده است.
مکتب سلیمانی مکتب مقاومت است. از این مکتب میتوان تفکر مقاومتی و مدیریتی سلیمانی را استخراج کرد. سلیمانی تفکر مدیریتی و فرماندهی داشت. حاج قاسم نمیگفت بروید، بلکه همیشه میگفت بیایید. سلیمانی میگفت با هم برویم. مکتب سلیمانی مکتب فضیلتها و ارزشهای فراموش شده است. سلیمانی ادبیاتی ساخت که مقاومت در آن در جریان بود. من ادبیات مقاومت و نقش سلیمانی را حدود پنج سال پیش در کرمان گفتم و چاپ شد. سلیمانی بهعنوان یک فرمانده، یک مکتب بود. حاج قاسم به عنوان یک اندیشه به نام مقاومت هم یک مکتب بود. همچنین وی بهعنوان ناسازگاری با نظام سلطه، یک مکتب بود. سردار سلیمانی به عنوان کسی که اخلاق را بر قدرت رجحان میداد نیز یک مکتب بود.
سلیمانی حق را هیچگاه نادیده نمیگرفت و فضیلت مبارزات مردم را حق میدانست و با ایمان دنبال میکرد و از همین رو خداوند وی را نصرت میداد.
فلسطین جایگاه ویژهای از دید امام راحل و رهبر انقلاب دارد. لبیک به ندای مظلومین نیز در قانون اساسی تصریح شده است. در این میان اما برخی معتقدند که چرا ایران در موضوع دفاع از مظلومان، در موضوع مسلمانان چین، هند و یا میانمار ورود پیدا نمیکند؟
این موضوع را باید مدنظر داشت که بیت المقدس قبله گاه اولین مسلمانان است و وادی مقدسی بوده است. از همین رو نمیتوان موضوع فلسطین را در کنار دیگر مکانها و موضوعات قرار دهیم. البته باید این نکته را نیز مدنظر قرار داد که ایران در جاهای دیگر نیز ورود دارد و مشورتهایی میدهد. ما اولویت سنجی میکنیم. سیاست خارجی ایران منافع ملی محور است؛ ولی فلسطین غیرقابل افراز است. فلسطین در استراتژی پایدار ما قرار دارد. ما در موضوع مسلمانان با بسیاری از کشورها گفتگو داریم. اگر منابع ملی ما اجازه دهد، این گفتگوها صریحتر و در برخی نیز بدون سر و صدا است.
ما در بالکان گفتگو و همکاری کردیم. در روسیه و چچن برای حل مشکل مردم گفتگو و همکاری کردیم. در چین هم توصیههایی داریم و مذاکراتی داریم؛ ولی ما هیچ گاه منافع ملی خود را زیر پا نمیگذاریم. کسانی که اتفاقاً نقد میکنند که چرا سیاست خارجی ایران منافع ملی محور نیست، همانهایی هستند که در موضوع چین و روسیه میگویند که چرا ایران ساکت است. اتفاقاً ما منافع ملی کشور را مورد توجه داریم و در هر موضوعی به فراخور شرایط و مصالح ورود میکنیم.
نام شما با وزارت امور خارجه به دلیل مناصبی چون سفارت در فرانسه گره خورده است. اقداماتی که دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران طی ۴۲ سال اخیر در موضوع فلسطین انجام داده است را میتوانید بیان کنید؟
البته بنده مسئول موضوع فلسطین در دستگاه دیپلماسی نبودهام؛ اما وزارت امور خارجه اقدامات زیادی در این موضوع انجام داده است. در وزارت خارجه چند بخش داریم که به موضوع فلسطین رسیدگی میکند. در قسمت بینالملل بخشی داریم که موضوع فلسطین را در عرصه بینالمللی و سازمان ملل متحد دنبال میکند. در بخش دوجانبه، اداره کل خاورمیانه وزارت خارجه با اهتمام ویژه این موضوع را پیگیری میکند. خود وزیر نیز یک دستیار ویژه در امور فلسطین و موضوع قدس شریف دارد. وزارت خارجه در بسیاری از شئون درگیر موضوع فلسطین است.
اما باید این نکته را مدنظر قرار داد که وزارت خارجه بسیاری از اقدامات خود را نباید بیان کند. عمده کارهای دستگاه دیپلماسی دارای طبقه بندی است و از همین رو بسیاری از این اقدامات منعکس نمیشود. بنده بهعنوان فردی که در وزارت خارجه بوده و تجربه دیپلماسی در صف و ستاد دیپلماسی داشته عرض میکنم که این نهاد در موضوع فلسطین تلاشهای زیادی کرده و افراد بسیاری درگیر این موضوع بوده و هستند. مرحوم حسین شیخالاسلام با مقوله فلسطین و حزب الله شناخته میشد. در کوچه و پس کوچههای سوریه و لبنان مردم شیخ الاسلام را میشناختند. این موضوعات واقعیت جاری در دستگاه دیپلماسی است؛ ولی بسیاری از این اقدامات اعلان نمیشود.
چند سالی از فرمایش رهبر انقلاب در موضوع فروپاشی اسرائیل ظرف ۲۵ سال آینده میگذرد و ما شاهد هستیم که این رژیم درگیر بحرانهای فزایندهای است. از جمله آن میتوان به برگزاری چهار انتخابات ظرف یکسال، اتهامات متعدد فساد به شخص نخست وزیر و بحث معامله قرن و مخالفت جامعه بینالمللی با آن را اشاره کرد. به نظر شما وضعیت رژیم صهیونیستی در حال حاضر چگونه بوده و میخواستم بدانم که آیا فروپاشی این رژیم در حال تحقق است؟
فروپاشی اسرائیل به تدریج شروع شده است، زمان دقیق آن را البته من نمیدانم. این موضوع به شور و شعور ملتها مربوط است و اگر شور و شعور ملتهای اسلامی بتواند قدرت خود را بیشتر کند، قطعاً این فروپاشی زودتر محقق میشود. این موضوع یک بشارت تاریخی است. اگر ۵۰ سال پیش به شما میگفتند که اتحاد جماهیر شوری از هم میپاشد، کسی باور نمیکرد. یا اگر ۲۵ سال پیش میگفتند که هیمنه جهانی آمریکا مورد هدف و فرو میریزد، کسی آن را باور نمیکرد؛ ولی شما میبینید که این اتفاق افتاد. این موضوعات بشارت خدایی است و برخی افراد این موضوعات را درک میکنند و این در حالی است که ما افراد عادی از درک آن عاجزیم.
ما به این موضوع و تحقق این وعده امید داریم و داشتن امید بخشی از فرهنگ اجتماعی ما ایرانیان است.
ما امسال با بحران کرونا مواجه هستیم و این موضوع سبب شده است که راهپیمایی روز قدس برگزار نشود. آیا این موضوع باعث میشود که موضوع فلسطین و آرمان قدس به حاشیه برود و یا فراموش شود؟
شما سال بعد خواهید دید که روز قدس باشکوهتر از همیشه برگزار خواهد شد. این یک تدبیر سیاسی حکومت است تا راهپیمایی برگزار نشود. شما مطمئن باشد که اگر مسئولان نظام در روز ۲۰ بهمن میدانستند که کرونا وارد کشور شده، راهپیمایی روز ۲۲ بهمن و انتخابات را لغو میکردند. شاخصه تصمیم سازی حکومت همین اقدامات عقلانی است. شاید اسرائیل امسال خوشحال باشد که کرونا به دادش رسید؛ اما سال آینده چه کار میتواند بکند. اسرائیل جواب مقاومت مردم را چگونه میدهد. مطمئن باشید سال آینده مردم دو برابر در مراسم روز قدس شرکت خواهند کرد.
روز قدس سال جاری در کنار تفاوتی که به دلیل عدم برگزاری در مراسم راهپیمایی با دیگر سالها خواهد داشت، برای اولین بار رهبر انقلاب به صورت ارتباط زنده با امت مسلمان نیز صحبت خواهند کرد که این موضوع بینظیر است. شما به عنوان یک فرد سیاسی که تجربه کار دیپلماسی نیز دارید، چه نظری درباره فرمایشات رهبری در روز قدس دارید؟
تصورم این است که رهبری میخواهند آلام و دردهای جهان اسلام را مطرح کنند و در عین حال علت موجده جنبشهای اسلامی را در سخنان خودشان که موج آفرین است، تبیین کنند. سخنان رهبری در دنیای اسلام موج ایجاد میکند و به نظرم ایشان از این فرصت استفاده خواهند کرد تا با امت اسلامی صحبت کنند. سال جاری تمامی مردمی که برای راهپیمایی روز قدس به خیابان میرفتند، در خانه خواهند نشست و سخنان رهبری انقلاب را بهعنوان یکی از شاخص ترین سخنرانیهای رهبری خواهند شنید.
ارسال نظر