حفظ محرمانگی
هر کس با اندکی سواد رسانه ای میداند اولین و مهمترین منبع جاسوسی، جاسوسی از منابع آشکار و رسانه هاست و شبکه نفوذ، دقیقا ساده ترین و پیش پا افتاده ترین راه را برای خدمت به دشمن و افشای محرمانه های نظام انتخاب کرده اند.
محمد عبدالهی در یادداشتی نوشت: در آذرماه 1382 به ناگاه یک نماینده خائن مجلس (احمد شیرزاد) پشت تریبون مجلس رفت و در اظهاراتی دروغ و وطن فروشی عریان، اعلام کرد ایران 19 سال به غرب دروغ گفته و در تلاش برای دستیابی به بمب اتم است!!! اظهاراتی که فورا دستاویز قدرتهای استکباری شد و دو دهه کشور را تحت شدیدترین تحریم ها و فشارها قرار داد.
شیرزاد هیچگاه محاکمه و مجازات نشد. نه برای وطن فروشی و خیانت و ظلم به مردم ایران، نه حتی برای اظهارات دروغ و بی پایه اش.
هیچکس برای حفظ محرمانگی های نظام و کشور او را بازخواست نکرد. صنعت هسته ای پس از آن خیانت بزرگ، با تداوم فشارها و جوسازی های رسانه ای و سیاسی دوستان شیرزاد، پس از ده سال تعلیق و تعطیل شد. و میدانیم آنچه شد.
همین جریان نفوذ سپس با رنگ و لعاب وطن پرستانه و غرور ملی، کیک زرد دو را لو دادند و پس از آن ذبح دانشمندان هسته ای و تحریم های بیشتر را به تماشا نشستیم.
صنعت فضایی از دیگر حوزه های انحصاری همه کشورهای پیشرفته جهان، مورد بعدی بود. ایران نخستین بار در سال 84 ماهواره سینا را با کمک یک موشک روسی به فضا فرستاد. سال 87 نیز ماهواره امید به صورت بومی و با موشک داخلی پرتاب موفقیت آمیزی داشت. ماهواره نوید و فجر و .. ایضا. اما به ناگاه با روی کارامدن دولت روحانی، سازمان فضایی ایران به زیرمجموعه وزارت ارتباطات تنزل داده شد. حوزه هوا و فضا و ماهواره و ماهواره بر 5 سال در بی توجهی و بی اعتنایی و سرکوب کامل قرار گرفت. ماهواره ها با زحمات زیاد توسط نخبگان دانشگاههای برجسته ایران، ساخته میشد اما دولت روحانی از ترس آمریکا یا هر چه، مانع پرتاب میشد. تا جاییکه بعضی دانشمندان فضایی ایران اجبارا به دیگر کشورها مهاجرت کردند. پس از هشدارهای رهبر انقلاب و مطالبات رسانه ای بالاخره بعد از 5 سال سروصدای پرتاب ماهواره ها به گوش رسید. ماهواره پیام امیرکبیر به فضا پرتاب شد اما ناموفق. ماهواره پیام هم ناموفق. تحقیرآمیزترین و مشکوک ترین پروژه مربوط به ناکامی ماهواره ظفر در بهمن 98 بود. به یکباره چند روز قبل از پرتاب ماهواره، وزیر ارتباطات با غوغا و هیاهو در توئیتر خبر پرتاب را به اسم "غرور ملی" منتشر کرد. در اقدامی تحقیرآمیزتر لباسهای فضایی فتوشاپ شده از لباسهای هالوین را هم باز به اسم "غرور ملی" منتشر کرد که ساعاتی طول نکشید با تمسخر و استهزای کاربران خارجی مواجه شد. "تحقیر ملی" زیر اسم "غرور ملی".
اما بدترین نقطه ماجرا در روز پرتاب ظفر اتفاق افتاد. وقتی وزیر ارتباطات در توئیتر! شمارش معکوس برای پرتاب ماهواره به راه انداخت و بزرگترین حمله سایبری به شبکه زیرساختی کشور رخ داد.
رییس شرکت زیرساختهای مخابراتی ایران از یک حمله سایبری بی سابقه خبر داد و 75 درصد اینترنت ایران تحت حملات دی داس قطع شد. ماهواره سقوط کرد! علیرغم ماستمالی خود جهرمی و دیگر دولتی ها، مجله فوربس این حمله سایبری را علت شکست پرتاب ماهواره اعلام کرد.
برخلاف یک هفته ماساژ خبری و غوغای رسانه ای قبل از پرتاب، خبر سقوط به سرعت خاموش شد و به اسم حفظ "غرور ملی" توجیه شد. هیچکس آذری جهرمی را برای این خطای راهبردی محاکمه، مواخذه و مجازات نکرد.
اما ماهواره نور و ماهواره بر قاصد، موفق شد. برای اولین بار نیروهای نظامی ما در حوزه فضایی به یک موفقیت خیره کننده دست یافتند. و این دقیقا در زمانی بود که حفاظت اطلاعات را رعایت کردیم. درست در زمانی بود که دست و زبان نفوذی ها را از جار زدن برنامه هایمان کوتاه کردیم. و این یعنی رمز موفقیت های بزرگ، حفظ محرمانگی پروژه های بزرگ است.
حفظ محرمانگی پروژه های بزرگ نظام، اصل اول موفقیت آنهاست. سالهاست بسیاری از پروژه های استراتژیک و راهبردی کشور، با عبور از اصل حفظ محرمانگی به زمین خورده و هر جا ضربه خورده ایم از این نشت اطلاعاتی فجیعانه بوده است. در همه حوزه های مرتبط با پیشرفت و قوی شدن کشور، نفوذی ها به بهانه حس غرور و افتخار ملی و بالا بردن پرچم ایران، موضوع را رسانه ای و کوچه خیابانی کردند و دشمن دقیقا بر همین نشت اطلاعاتی ما برنامه ریزی تخریبی خودش را عملیاتی کرده است.
«حس غرور ملی» در بسیاری موارد رمز جریان نفوذ است.
هر کس با اندکی سواد رسانه ای میداند اولین و مهمترین منبع جاسوسی، جاسوسی از منابع آشکار و رسانه هاست. و شبکه نفوذ، دقیقا ساده ترین و پیش پا افتاده ترین راه را برای خدمت به دشمن و افشای محرمانه های نظام انتخاب کرده اند. یا میتوان گفت از این راه هم نگذشته اند. جاسوسی نامحسوس رسانه ای با اسم رمز غرور ملی!
شاید بعدها در تاریخ بنویسند تک تک تحریم های آمریکا علیه ارگانها و اشخاص کشورمان، با فلان خبرچینی رسمی و آشکار، با مصاحبه غرورآمیز فلان مسئول روابط عمومی و کنفرانس خبری مشاور رسانه ای فلان وزیر و وکیل در صداوسیمای ملی، بر ایران تحمیل شد.
125 سال است مردم دنیا نوشابه می نوشند، اما آمریکاییها هنوز فرمول مخفی کوکاکولا را به دنیا نگفته اند. پس چرا باید ریزترین جزئیات صنایع حساس ایران از هسته ای تا موشکی و فضایی و دیگر تکنولوژی ها و صنایع ما کف دست خبرنگاران باشد! به اسم «شفافیت با مردم» و «غرور ملی»!!! این شفافیت با دشمن است، نه مردم.
پشت سر را نگاه کنید چه ضربه ها و شهید هایی پشت این پروژه های جاسوسی نامحسوس رسانه ای با اسم رمز غرور ملی به نظام وارد کرده ایم. ادامه این روند که هر روز درحال تکرار است سبب میشود دشمن مفت و رایگان، از رسانه های داخلی و رسمی کشور، بازخوردهای جاسوسی بگیرد و راهکارهای جاسوسی و خبرگیری اش را بر ابزارهای داخلی لود کند. همه اینها ضرورت وجود یک "نهاد بازدارنده" در نظام را نشان میدهد که جلوی تعرض رسانه ای به پروژه های حساس ملی را بگیرد. در قبال درز و نشت اطلاعات پروژه های نظام قانون دقیق و روشهای پیشگیری و پیگیری تمهید کند و در مقابل رسانه ها و بخش رسانه ای دولت که از کانونهای خبرپراکنی هستند، مانع حفاظتی بگذارد.
ارسال نظر