حقایق ناگفته از وضعیت کرونا در دیگر کشورها
با توجه به مشکلات کشورهای غربی در مهار کرونا تقاضای اتباع ایرانی مقیم خارج برای بازگشت به کشورمان با افزایش قابل توجهی مواجه شده است.
روزهای اولی که موضوع کرونا در چین جدی شده بود، پدرم تعریف میکرد یکی از همکارانش نگران حال دختر و دامادش در چین است. بنده خدا میگفت «آنها قرار بود به ایران برگردند که بعد از ماجراهای آبان تصمیم گرفتند همان جا بمانند، اما بعد از کرونا میخواستند به ایران برگردند، ولی دیگر امکانش را نداشتند». آن موقع ما تصوری از اینکه کرونا قرار است جهان را دربر بگیرد نداشتیم، اما حالا خبر کرونا و مبتلایان و جانباختگان آن در همه جای جهان شنیده میشود. آن روز مسأله ذهنی من صرفا همین خانواده همکار پدرم بود، اما حالا یک سوال جدی که ما کمتر به آن توجه کردهایم وضعیت سلامتی و رسیدگی به ایرانیهای مقیم در سراسر جهان است؛ چند نفر مبتلا داریم؟ چند نفر از هموطنانمان در دیار غربت جان باختهاند و ما خبر آنها را نداریم؟ آیا خدمات و امکاناتی که کشورهای مختلف به اتباع خود میدهند به شهروندان غیربومیشان هم تعلق میگیرد؟ با این سوالها سراغ چند آشنا در کشورهای مختلف اروپایی و آمریکایی رفتم.
آمار سازمان ثبت احوال ایران نشان میدهد کانادا در کنار انگلستان، میزبان ۴۱۰ هزار ایرانی مهاجر است. بر اساس این آمار، آمریکا با یک میلیون و ۴۰۰ هزار ایرانی، رتبه یک ایرانیان خارج کشور را دارد. عمده ایرانیان در جنوب کالیفرنیا هستند با ۶۰۰ هزار نفر و بقیه بیشتر در ایالات تگزاس، ویرجینیا، مریلند، سیاتل، آتلانتا و نیویورکی هستند که امروز بیشترین آمار مبتلایان کرونا و مرگومیر ناشی از آن را در خود دارد.
دوستی قدیمی دارم که برای تحصیل به آمریکا رفت و حالا آنجا زندگی میکند. درباره وضعیت ایرانیهای آنجا پرسیدم؛ محمد میگفت: «شایعهای را در ایران به راه انداختهاند که پدر و مادرم هم دیروز در تماس تلفنی به من میگفتند و من خندهام گرفته بود. میگفتند در فضای مجازی میگویند در آمریکا به هر شهروند ۲۰۰۰ دلار تعلق میگیرد، این حرف واقعی نیست. آنچه دولت گفته ۱۲۰۰ دلار است که خرج یک ماه من هم نمیشود؛ تازه این در حالی است که این پول را بدهند، هنوز که چیزی ندادهاند. در ایران دلار را بر اساس ریال محاسبه میکنند و میگویند اوه چقدر به اینها میرسند در حالی که این پول برای اینجا و در این خرجها عددی نمیشود». درباره ایرانیها به صورت خاص خبری نداشت و میگفت: «اینجا اجازه نمیدهند اخبار براحتی پخش شود، اما به طور کلی آنچه اتفاق میافتد هم تفاوت قائل شدن بین آمریکایی و غیرآمریکایی است و هم تفاوت بین سفیدپوست و رنگینپوست. فشار روی غیرآمریکاییها و رنگینپوستان زیاد است، مخصوصا نسبت به چینیها که نگاه خصمانه دارند. نژادپرستی خیلی پررنگ شده و اخبار صف کشیدنها برای خرید اسلحه از همین حیث است».
با دوست دیگری در آمریکا تماس گرفتم. «عطیه ساکنی» در ایالت کنتاکی زندگی میکند. او درباره این کمک دولتی گفت: «کمکهای نقدی به کسانی که گرینکارت دارند یا سیتیزن هستند تعلق میگیرد، اما از دوستان ما که مشمول طرح کمک اضطراری میشوند، هنوز کسی کمکی دریافت نکرده است». پرسیدم وضعیت دانشجویان ایرانی چگونه است؟ گفت: «با توجه به اینکه این کمک به دانشجویانی که بیشتر از ۵ سال در آمریکا زندگی کردهاند و گذرنامه J یا F دارند تعلق میگیرد، اکثر دانشجویان مهاجر ایرانی (که اکثرا گرینکارت ندارند و سیتیزن نیستند) مشمول این طرح قرار نمیگیرند و کمک را دریافت نمیکنند. از طرف دیگر دوستانمان که دانشجو هستند و اواخر تحصیلشان است و طبق روال معمول از الان باید به فکر پیدا کردن کار باشند و برای شرکتها و کارخانههای مختلف درخواست خود برای کار را ارسال کنند، مشغول پیدا کردن کار هستند، اما اکثرا ریجکت میشوند، چون شرکتها الان با نیروهای قبلی خود هم به مشکل خوردهاند و در این وضعیت نیروی جدید نمیخواهند و این استرس بچهها و نگرانی نسبت به آیندهشان را بالا برده؛ دوستان دیگرمان هم که بتازگی (در یک سال اخیر) مشغول کار شدهاند استرس بیکار شدن دارند».
عطیه در ایالتی است که آمار کرونا در آن پایین است و به نسبت غرب آمریکا، ایرانی هم در آن کمتر است، اما میگفت: «در شهر لاسوگاس ایالت نوادا که ایرانی زیادتر است، چند مورد ایرانی مبتلا به کرونا داریم که به دستور اداره بهداشت در منزل قرنطینه شدهاند». او میگفت: «آمریکا مهاجران زیادی دارد، اما دولت آمار تفکیکیای درباره اینکه مبتلایان چه ملیتی دارند منتشر نمیکند و این باعث نگرانی ملیتهای مختلف شده، بویژه ما ایرانیها که علقه و ارتباط بیشتری با هم داریم در این ایام بیش از دیگران نگران حال همدیگریم».
درباره امکانات و دسترسی به کالاهای مصرفی هم سوال کردم که گفت: «ما روزهای اول قرنطینه و همان روزهایی که اوج بحران کمبود مواد غذایی و وسایل بهداشتی بود، مجبور شدیم برای تهیه بعضی اقلام مورد نیازمان به شهر دیگری در نزدیکی محل زندگیمان برویم که البته باز هم نتوانستیم بعضی چیزها را تهیه کنیم. الان وضعیت فروشگاهها بهتر است و قفسهها پر شدهاند، هر چند ما و دوستان ایرانیمان هنوز نتوانستهایم ماسک (حتی ماسک ساده) در فروشگاههای حضوری پیدا کنیم. استاد چینی همسرم وقتی فهمید نتوانستیم ماسک پیدا کنیم چند عدد ماسک برایمان آورد، و گذاشت پشت در خانهمان».
از طریق توئیتر با یکی از خبرنگاران حاضر در آمریکا که خواست اسمش فاش نشود هم صحبت کردم. او در روزهای ابتدای شیوع کرونا بیماری مشکوک به کرونا داشته که به بیمارستان استنفورد مراجعه کرده بود. میگفت: «در وهله اول از من درخواست کارت بیمه یا هزینه نکردند، معاینهام کردند و هیچ سوال و جوابی درباره بیمه و هزینه امور انجام نشد، اما وقتی میخواستم خارج شوم آدرسم را گرفتند و بعد صورتحساب را مثلا حدود یک هفته بعد به خانهام فرستادند؛ از آن صورتحسابها که تا مدتها دمار از روزگارت درمیآورد!» درباره مراکز درمانی میگفت: «از همان ابتدای اعلام کرونا کلیه مراکز درمانی بسته بود. در پارکینگ بیمارستانها تیمهایی مستقر کردند و گفتند هر کس مشکل یا علایمی دارد با ماشین بیاید پارکینگ و حق ورود به محوطه بیمارستان را ندارد و بعد از چکهای مورد نظر اجازه ورود میدادند. سایر خدمات درمانی هم تقریبا متوقف است».
وی درباره وضعیت ایرانیها و دیگر مهاجران هم گفت: «عمده مهاجران خدماتی و کارگر و کارمند این بخشاند. قانون کار، الزام و اجباری برای کارفرما نگذاشته که حتما مرخصی کرونا بدهد و البته اغلب کارفرماها داوطلبانه به این جنبش پیوستند، اما اگر کارفرما اراده نکرده باشد شما مجبور به حضور سر کارید. برای همین هم پیشبینی میشود بسیاری از کارگران با انکار علایم بیماری سر کار حاضر شوند و این موضوع منجر به شیوع گسترده شود. اینکه تعداد بیشتر کروناییها در آمریکا هم مربوط به رنگینپوستان و مهاجران است به همین موضوع مربوط میشود».
محمد دندانپزشکی است در ایالت کالیفرنیا؛ او درباره وضعیتشان میگوید: «ایرانیهایی که در ایالت کالیفرنیا زندگی میکنند، میگویند آمریکا دیر جنبید و اگر از اول مثل چین قرنطینه کرده بود و شل نمیگرفت آمار بالا نمیرفت؛ اما آنچه برای ما شانس بود این است که فرماندار ایالت کالیفرنیا از دولت مرکزی جلوتر رفت و وقتی ترامپ به کرونا و مردم بیتفاوتی کرد، اینجا کار را جدیتر گرفتند».
خود آمریکاییها حالا خیلی به آمارهای منتشره از سوی دولتمردانشان اعتماد ندارند و این نگرانی درباره افرادی که تابعیت آمریکایی ندارند دوچندان است. به گزارش گلوبال نیوز نتورک، اطلاعات مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریهای همهگیر درباره نژاد مبتلایان و قربانیان کرونا در آمریکا ناقص است، چرا که در ۳۰ درصد موارد نژاد قربانیان و مبتلایان مشخص نیست. همچنین شهردار شیکاگو اعلام کرد ۷۲درصد جانباختگان ناشی از کرونا در این شهر آمریکایی را سیاهپوستان شامل میشوند. «لوری لایت فوت» در مصاحبهای با شبکه سیبیاس گفت وی به مقامهای پزشکی دستور داده هنگام انجام آزمایش کرونا، اطلاعات جمعیتی افراد نیز گردآوری شود که طبق آمار، سفیدپوستان ۴۹ درصد و سیاهپوستان ۳۰درصد جمعیت شهر شیکاگو را تشکیل میدهند، اما شمار جانباختگان کرونا در میان سیاهپوستان ۷۲ درصد است. این وضعیت سیاهپوستان آمریکایی است. در حال حاضر دولت هیچ آماری از تابعیت افرادی که مبتلا میشوند و میمیرند نمیدهد، مانند اتفاقی که در انگلستان میافتد و نگرانیها تا حدی پیش رفته که گروهی از ایرانیان در لندن در حال سرشماری از وضعیت ایرانیهای ساکن انگلیس هستند.
فاطمه روشندل، عضو انجمن اسلامی لندن است. با او تماس گرفتم تا از وضعیت ایرانیهای مقیم انگلیس بپرسم. آنجا مسأله بسیار حیاتی است، چون سیاست غلط بوریس جانسون درباره مصونیت گلهای شیوع کرونا را بیشتر از کشورهای دیگر کرده است. میگفت: «چند بار از طریق انجمن اسلامی رجوع کردهایم که آمار تفکیکی ایرانیان مبتلا یا جانباخته را بگیریم، اما کسی آمار نمیدهد؛ حالا گروهی از مرکز اسلامی در انگلیس در حال جمعآوری اطلاعات ایرانیها و وضعیتشان درباره کرونا است». نگرانی خانوادههای ایرانیهای مقیم در کشورهای غربی هر روز بیشتر میشود و عدم اعلام اخبار و اطلاعات آنها از سوی دولتهای غربی هر روز این نگرانیها را بیشتر کرده است. علاوه بر آمریکا و انگلیس، تعداد ایرانیان حاضر در فرانسه، کانادا، آلمان و ایتالیا هم زیاد است، کشورهایی که وضعیتی بحرانی در شیوع کرونا دارند.
***
[اشتیاق ایرانیان برای بازگشت به وطن]سیدعباس موسوی*: برای وزارت امور خارجه مسأله دانشجویان و دیگر اتباع ایرانی که در کشورهای مختلف حضور دارند، بسیار مهم است. در شرایطی که کرونا به یک معضل جهانی تبدیل شده و کشورهای مختلف را درگیر خود کرده است، اهمیت سلامت جان هموطنانمان برای ما بسیار بیشتر از پیش هم شده است. همچنان که میدانید، با تلاش وزارت بهداشت و دیگر دستگاهها در ستاد ملی مبارزه با کرونا ایران کنترل خوبی در مهار کرونا داشته است؛ کنترلی که از بسیاری کشورهای مدعی بهتر بوده است. طبیعی است که در این حالت اتباع ایرانی دلشان بخواهد که به کشور بازگردند یا اینکه اگر خدای ناکرده بیمار شدهاند، بخواهند از امکانات درمانی کشور خودمان استفاده کنند؛ بنابراین تقاضا برای بازگشت اتباع ایرانی بویژه آنهایی که به شکل موقت جایی هستند یا دانشجو هستند، زیاد است.
در این وضعیت وزارت امور خارجه تلاش کرده است شرایط را برای بازگشت اتباع ایرانی فراهم کند. ما به اتباع ایرانی اعلام کردهایم به سفارتخانههای ما در کشور محل اقامتشان بروند و ثبتنام کنند تا آمار بگیریم. از سوی دیگر با ستاد فرماندهی مبارزه با کرونا که مرکزیت آن وزارت بهداشت است، هماهنگیها را برای آمدن آنها انجام میدهیم. روند بازگشت اتباع ایرانی درباره بعضی کشورها از جمله کشورهای همسایه، حاشیه خلیجفارس و هند اتفاق افتاده است.
از سوی دیگر ما تلاش کردیم خیلی از اتباع خارجی که کارگر یا تکنیسین بودند یا به عنوان توریست سیاحتی و زیارتی وارد ایران شده بودند، با هماهنگیهایی که با دولتهای آنها شده است، با رعایت مسائل و پروتکلها بازگردند که بعضی بازگشتهاند و برخی هم هنوز در مسیر انجام اقدامات بازگشتند.
در این شرایط که هم در ایران کرونا وجود دارد و هم در کشورهای دیگر بویژه کشورهای اروپایی که کانون شیوع هستند و وضعیت آنها قرمز است، یکسری مقررات و پروتکلهای بهداشتی از سوی ستاد ملی مبارزه با کرونا تبیین و تعیین شده است که اتباع ایرانی متقاضی بازگشت به کشور باید آنها را رعایت کنند. بخشی از این پروتکلها ناظر به خروج از کشور مبدا است و بعد از رعایت آن باید سوار هواپیما شوند و هنگام پیاده شدن از هواپیما در ایران نیز یکسری پروتکلها اعم از تست مجدد، غربالگری و در صورت لزوم قرنطینه انجام میشود. تا آنجا که مطلعیم برخی از این عزیزان این پروتکلها را رعایت نکردند و حتی شنیده شده سری اول از دانشجویانی که وارد کشور شدند، تمکین نکردند و رفتارهای نامناسبی داشتند، اما باید بدانند این برای سلامتی خودشان و دیگر هموطنان الزامی است.
وزارت بهداشت باید نگران حفظ جان و سلامت ملت ایران باشد و بدرستی در برابر عدم رعایت پروتکلها میایستد. تحقیقات نشان داده هر فرد میتواند تا بیش از ۴۰۰ نفر را آلوده کند. اگر یک نفر بدون رعایت پروتکلها وارد جامعه شود، هم به خودش و خانوادهاش لطمه میزند و هم سلامت مردم ایران را به خطر میاندازد و طبیعی است وزارت بهداشت این ریسک را نکند و در برابر دانشجویان و اتباع ایرانی که هر جا هستند، اگر این مقررات را تمکین نکنند، اجازه ورود ندهد تا این اقدام انجام شود.
در مسیر سلامتی جان هموطنان ایرانی داخل و خارج از ایران وزارت امور خارجه نقش تسهیلکننده دارد، با دولتهای محل اقامت اتباع ایرانی رایزنیهای لازم را انجام میدهد، مجوزهای بهداشتی و مسافرتی و پرواز را اخذ میکند و دانشجویان و اتباع ایرانی را گروه گروه بازمیگرداند و همه اینها منوط به رعایت پروتکلهای مصوب وزارت بهداشت است و پس از انتقال هموطنان عزیز به داخل کشور، وزارت امور خارجه هیچ دخالتی در اعمال پروتکلهای بهداشتی ندارد و حفظ جان و سلامت مردم ایران به عهده وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است و تمام اتباع کشور در هر شرایطی باید مقررات و پروتکلهای بهداشتی آن وزارتخانه را رعایت کنند.
ارسال نظر