واکاوی ادعای دولتمردان آمریکایی برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران؛ از حرف تا عمل
دولت آمریکا در تلاش است میزان صادرات نفت ایران را به صفر برساند، اما شواهد حاکی از آن است که راه سختی برای پیاده سازی هدفش در پیش دارد.
از زمان خروج ایالات متحده از برجام دولتمردان این کشور ضمن تهدید به اعمال تحریم های سنگین اقتصادی به ایران، ادعا کردند که قصد دارند سهم فروش ایران در بازار جهانی نفت را تا ماه نوامبر 2018 به صفر برسانند. این مسئله در حالی مطرح شده است که صادرات نفت ایران در ماه آوریل سال جاری به رکورد 2.617 میلیون بشکه در روز رسید. هدف آنها نیز از اعمال تحریم های جدید –بر طبق آنچه مقاماتشان اظهار می کنند- تشدید فشارهای اقتصادی و تلاش برای فروپاشیدن حکومت ایران است. به زعم سیاستمدارن این کشور، با توجه به برخی نابسامانی های اقتصادی در داخل ایران، دولت آمریکا می تواند با فشار بیشتر موجب فروپاشی داخلی شود.
اما علیرغم لفاظی های دولتمردان آمریکایی، حقایقی وجود دارد که عملی شدن اظهارات مقامات این کشور را غیرممکن می سازد. در ادامه این تحلیل برخی از موانع موجود معرفی و تشریح خواهد شد.
افزایش قیمت نفت
اگرچه آمریکایی ها مدعی شده اند که می خواهند فروش تمام نفت ایران را قطع کنند، اما شواهد حاکی از آن است که چنین اقدامی –حداقل در کوتاه مدت- تاثیر مستقیمی بر افزایش بهای جهانی آن خواهد داشت. از آنجایی که فروش نفت ایران در اوایل سال جاری میلادی به حدود 2.7 میلیون بشکه در روز رسیده است، بدون تردید جایگزین کردن این میزان نه تنها کار ساده ای نخواهد بود، بلکه موجب تنش شدید در بازار انرژی، نوسانات شدید و هزینه های قابل توجه به اقتصاد جهانی خواهد شد.
آشفتگی بازارهای اقتصادی جهان
دونالد ترامپ در حالی سخن از سیاست قطع فروش نفت ایران به میان آورد که به صورت همزمان جنگ تجاری با کشورهای اروپایی و به ویژه چین –به عنوان یکی از تاثیرگذارترین بازیگران اقتصادی جهان- را نیز آغاز کرده است. حتی به اذعان تحلیلگران خود کشور آمریکا از جمله «سوزان مالونی» -تحلیلگر ارشد موسسه بروکینگز- همزمانی چنین رویدادهایی می تواند تاثیر فاجعه آمیزی بر اقتصاد جهانی داشته باشد. بعلاوه اینکه عرضه نفت ونزوئلا به دلیل بحران اقتصادی کاهش یافته است. همزمانی تمام این رویدادها می تواند علاوه بر تاثیر بر قیمت نفت، اقتصاد جهان را با چالش مواجه کند.
سازگاری برخی پالایشگاه های دنیا با نفت ایران
چین و هند دو خریدار اصلی نفت از ایران هستند و بیش از 75 درصد نفت ایران به این دو کشور و چند کشور دیگر آسیایی صادر می شود. یک واقعیت انکارناپدیر در حوزه نفت وجود دارد که ادعای ترامپ و دیگر دولتمردان آمریکایی را غیرممکن می سازد. ساختار پالایشگاه های مختلف جهان متناسب با ترکیبات نفت کشورهایی تنظیم می شود که نفت به آن کشورها صادر می کنند. به بیان ساده تر، ساختار پالایشگاه های کشورهایی که از ایران نفت خریداری می کنند با توجه به ویژگی های نفت ایران طراحی و تنظیم شده است. لذا در صورت اینکه آن کشورها بخواهند نفت کشور دیگری را جایگزین کنند، باید هزینه های بسیار هنگفتی در ساختار پالایشگاه های خود صرف کنند و به نظر نمی رسد هیچ یک از قدرت های بزرگ اقتصادی ذکر شده تمایل به چنین اقدامی داشته باشند.
علاوه بر این، نفت یکی از اجزای مهم رشد اقتصادی و امنیت ملی در هر دو کشور چین و هند به حساب می آید و هیچ یک از آنها علاقه ندارند با تبعیت از اقدام یک جانبه و نسنجیده آمریکا، آسیبی جدی به منافع ملی خود وارد کنند. اگرچه ممکن است کشورهای ذکر شده با بهره برداری از شرایط تحریمی سعی در امتیازگیری از ایران در بهای نفت و یا نوع بازپرداخت آن نمایند، اما به نظر نمی رسد خرید خود را از ایران متوقف نمایند. طبق آمار جهانی، تنها هند و چین تا ماه آوریل سال 2018 میزان 1.4 میلیون بشکه در روز از ایران نفت وارد می کردند.
تنهایی ایالات متحده در تحریم ایران
علیرغم اینکه در دوره قبلی که باراک اوباما –رییس جمهور وقت ایالات متحده- به منظور کاهش فروش نفت ایران (2012-2013) از راهبرد همراه ساختن متحدان اروپایی خود و همچنین تهدید و ترغیب سایر کشورهای جهان به منظور کاهش خرید نفت از ایران استفاده می کرد، اما دونالد ترامپ این اقدام را به تنهایی آغاز کرده و متحدان این کشور نیز موضعی رسمی در این خصوص اتخاذ نکرده اند. با وجود اینکه در زمان اوباما همکاری بسیار قوی بین آمریکا و اروپا وجود داشت هم چند سال طول کشید که فروش نفت ایران به یک چهارم کاهش یابد، حال اینکه دولت ترامپ قصد دارد به تنهایی و در یک بازه چند ماه فروش نفت ایران را به صفر برساند؛ کاری که حتی اوباما با دیپلماسی به مراتب قوی تر نتوانست انجام دهد.
بهره سخن
با توجه به شواهد اشاره شده به نظر می رسد که ادعای دولتمردان آمریکایی قابل تحقق نبوده و چنین اظهاراتی صرفا با هدف تبلیغاتی و بهره برداری از شرایط داخلی کشور ایران باشد؛ علاوه بر این، به نظر می رسد آمریکایی ها قصد دارند با فشار اقتصادی و ایجاد رعب و وحشت در بین مردم ایران، از دولتمردان ایران امتیازات بیشتری در عرصه سیاسی بگیرند.
عدم همراهی سایر کشورها با سیاست تحریمی اتخاذ شده توسط آمریکا، تحقق خواسته آمریکایی ها را غیرممکن می سازد. بدون تردید، در حالی که اروپایی ها فعلا موضعی مبنی بر همراهی ایالات متحده اتخاذ نکرده اند و از طرف دیگر کشورهایی همچون روسیه و چین همراهی خود را با جمهوری اسلامی اعلام کرده اند، نه تنها به صفر رساندن فروش نفت ایران امری محال به نظر می رسد، حتی کاهش محسوس آن نیز دور از ذهن است. اگر ایالات متحده از همان شیوه سال 2012 برای تحریم نفت ایران استفاده کند –که به نظر می رسد الگویی غیر از آن نداشته باشد- هر شش ماه یک بار 20 درصد فروش نفت ایران –یعنی رقمی حدود 400 الی 500 هزار بشکه در روز- کاهش خواهد یافت.
ارسال نظر