کلیپ جنیفر لوپز، محمد نوری و مسابقه آمریکایی در آگهیهای تلویزیون! !
تبلیغ یک برنج ایرانی در قالب فضای مسابقهای مشهور در تلویزیون آمریکا به تازگی در آگهیهای تلویزیون مجال پخش یافته است. بعد از گاف تلویزیون درباره کرم حلزون حالا تبلیغ با آهنگ محمد نوری و جنیفر لوپز هم به سوتیهای تلویزیون اضافه…
به گزارش پارس ، به نقل ازسیمرغ، حالا دیگر فقط در مناسبت های شاد مختلف نیست که تلویزیون برای چندمین بار دست به پخش کمدی های لورل و هاردی می زند، بلکه یک تیزر تبلیغاتی نیز به این موج اضافه شده و زوج معروف سینمای کلاسیک را برای شرکت در قرعه کشی یک کارخانه تولید مواد غذایی مشتاق نشان می دهد!
از سوی دیگر، تبلیغ یک برنج ایرانی در قالب فضای مسابقه ای مشهور در تلویزیون آمریکا به تازگی مجال پخش یافته است. اواخر سال گذشته نیز انبوهی از این شکل آگهی ها همچون اختراع تلفن تصویری توسط گراهام بل، حضور « دزدان دریایی کارائیب» و « سوپر من» در قرعه کشی یک بانک و… در تلویزیون به وفور دیده می شدند، اما آیا در قوانین، مقررات و مجموعه ضوابطی که برای تولید و پخش آگهی های رادیویی و تلویزیونی توسط اداره کل کل بازرگانی صدا وسیما تنظیم و تدوین شده، این چنین ایده هایی مجاز شمرده می شود؟ آیا صدا و سیما که مدام بر طبل انتقاد از فرهنگ منحط غرب و قهرمان پردازی های پوشالی هالیوودی می کوبد، به خاطر منافع مالی چشم بر این تشابهات آشکار بسته و قوانین خود نوشته را کنار گذاشته است؟
مسابقه آمریکایی، سوژه آگهی ایرانی!
اما جدا از کاراکترها و فیلم هایی چون جانی دپ در « دزدان دریایی کارائیب» ، « سوپر من» ، « جومانجی» ، هریسون فورد در سری فیلم های « ایندیانا جونز» و… که هر کدام به نوعی برای یک تبلیغ خرج شدند، حالا نوبت به تلویزیون آمریکا رسیده است. در تازه ترین نمونه، برای تبلیغ یک برنج، از حال و هوا و فضای مسابقه « امریکن گات تلنت» Americans Got Talent استفاده شده است. این مسابقه پرطرفدار که به نام اختصاری AGT نیز شناخته می شود، در واقع یک شوی واقعگرایانه است که شبکه ان بی سی آن را تهیه می کند. در هر قسمت این مسابقه هنرمندانی اعم از خواننده، شعبده باز، بازیگر و…
برای کسب جایزه ای یک میلیونی با یکدیگر رقابت می کنند و جالب آنکه اغلب اتفاقاتی که در این برنامه می افتد و جملاتی که میان داوران و شرکت کنندگان رد و بدل می شود، هیچ سنخیتی با فرهنگ ما و ضوابط صدا و سیما ندارد. با این وجود خیلی راحت در تبلیغ محصولی ایرانی از آن اقتباس می شود و احتمالاً خیلی ها هم که اهل ماهواره دیدن نیستند، هیچ اطلاعی از جزئیات این مسابقه ندارند تا به نکته آگهی مذکور پی ببرند.
توجه به این امر زمانی مهم به نظر می رسد که همین اواخر تلویزیون برای تبلیغ کرم حلزون با انتقادات بی شماری مواجه شد و در نهایت پاسخی نیز برای آن نداشت. محصولی بهداشتی که پس از رد و بدل شدن مبلغ هنگفتی میان واحد بازرگانی صدا و سیما و شرکت سازنده کرم، استاندارد بودن آن از سوی مسؤولان وزارت بهداشت رد شد. با دقیق تر شدن روی این موارد به نظر می رسد که صدا و سیما با وجود ارائه ۸۱ اصل به عنوان مجموعه ضوابط تولید آگهی های رادیویی و تلویزیونی و طراحی دستورالعملی مفصل در این باره، در بخش نظارت چندان با جدیت عمل نمی کند. در نتیجه این تساهل، تبلیغات غیرواقعی و اغراق آمیز یا مبتنی بر فرهنگ و رفتارهای غربی به آسانی راه به شبکه های سیما می یابند.
در چنین شرایطی عجیب نیست که کارکرد مارکوپولو تا حد حضور در تبلیغ یک شامپو نزول می یابد و خانم مارپل و شرلوک هلمز با همه محبوبیت و اهمیتشان در ادبیات پلیسی به دنبال سارقان یک شامپو می گردند. قطعاً یادتان هست این روند تا حدی با چاشنی وقاحت همراه شده بود که سازندگان یک تیزر، دست به کپی کاری کلیپی از جنیفرلوپز زدند و از قضا تلویزیون هم اجازه پخش آن را داد و روی آنتن رفت! در مقطعی که این تیزر تبلیغاتی که متعلق به یک بانک هم بود مدام در میان آگهی های رنگ و وارنگ مشاهده می شد، با افشاگری رسانه ها درباره این تشابه علنی و سودجویانه، تازه مسؤولان تلویزیون به صرافت افتادند تا مانع نمایش آن شوند!
ضوابط موشکافانه و تبلیغات رندانه!
اما در متن ضوابط بالا بلند پخش و تولید آگهی ها و اصول ۸۱ گانه آن، هر چند به ریزترین موارد ممکن نیز پرداخته شده است، اما اثری از ممنوع بودن اقتباس از آثار خارجی دیده نمی شود. شاید همین خلا نیز موجب شده تا سازندگان تبلیغات دست خود را برای هر نوع تعرض و بهره گیری سود جویانه باز ببینند. البته اگر این شکل از ساخت آگهی در کنار اقتباس، با ایده های مناسب و خلاقانه همراه باشد، چه بسا جای تحسین دارد و به حظ بصری مخاطب نیز می انجامد، اما واقع امر آن است که دست اندازی های مذکور اغلب ناشیانه و به سطحی ترین شکل نیز صورت می گیرد.
از سوی دیگر بیشتر موارد که در اصول مورد نظر تلویزیون به چشم می خورند، در تبلیغات محلی از اعراب ندارند. به طور مثال در اصل ۲۴ آمده آگهی نباید به گونه ای طراحی و ساخته شود که در آن مردم با مصرف بیش از نیاز و اسراف در استفاده از امکانات تشویق شوند. یا در اصل ۳۱ می خوانیم که در آگهی های تولید شده با موضوع کالاها و لوازم بهداشتی، بازیگر آگهی نباید در نقشی غیرواقعی مانند پزشک ظاهر شود، حال آنکه این اصل بارها در آگهی های مختلف نادیده گرفته می شود و زن خانه داری که در یک تیزر مشغول خرید مایحتاج است، در آگهی دیگر خود را دکتر جا می زند!
همچنین اصل ۴۹ که در آن به صراحت گفته شده در آگهی ها نباید از آهنگ ها و آثار متعلق به صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران بدون مجوز استفاده شود، با این حال مشخص نیست شرکتی که محصول خود را با ملودی ترانه مرحوم محمد نوری (جان مریم) معرفی می کند و شأن او را در نظر نمی گیرد، بر چه اساسی اجازه این کار را گرفته است. اگر مروری دیگر بر سایر اصول مذکور داشته باشید، می توانید به انواع تناقضات در آگهی ها و مبانی مورد اشاره صدا و سیما پی ببرید.
با این وصف، همچنان هر از چندی یک تبلیغ بدون توجه به اصول اعلام شده ساخته می شود و روی آنتن هم می رود و اصولاً صدا و سیما و واحد بازرگانی این سازمان نیز بدون آنکه به تبعات نمایش این قبیل تیزرها بیندیشند، منافع مادی را در اولویت قرار می دهند. در این شرایط چندان هم نباید عجیب باشد که یک مسابقه آمریکایی، سوژه یک آگهی بازرگانی ایرانی شود.
ارسال نظر