دعای امام سجاد (ع) در شکر
بار خدایا، کس هنوز سپاس نعمتت را چنان که باید به جاى نیاورده که نعمت دیگرش ارزانى دارى و شکرى دیگرش واجب گردانى.
به گزارش پارس به نقل از باشگاه خبرنگاران-
اللَّهُمَّ إِنَّ أَحَداً لَا یَبْلُغُ مِنْ شُکْرِکَ غَایَةً إِلَّا حَصَلَ عَلَیْهِ مِنْ إِحْسَانِکَ مَا یُلْزِمُهُ شُکْراً.
وَ لَا یَبْلُغُ مَبْلَغاً مِنْ طَاعَتِکَ وَ إِنِ اجْتَهَدَ إِلَّا کَانَ مُقَصِّراً دُونَ اسْتِحْقَاقِکَ بِفَضْلِکَ فَأَشْکَرُ عِبَادِکَ عَاجِزٌ عَنْ شُکْرِکَ، وَ أَعْبَدُهُمْ مُقَصِّرٌ عَنْ طَاعَتِکَ لَا یَجِبُ لِأَحَدٍ أَنْ تَغْفِرَ لَهُ بِاسْتِحْقَاقِهِ،
وَ لَا أَنْ تَرْضَى عَنْهُ بِاسْتِیجَابِهِ فَمَنْ غَفَرْتَ لَهُ فَبِطَوْلِکَ، وَ مَنْ رَضِیتَ عَنْهُ فَبِفَضْلِکَ تَشْکُرُ یَسِیرَ مَا شَکَرْتَهُ، وَ تُثِیبُ عَلَى قَلِیلِ مَا تُطَاعُ فِیهِ حَتَّى کَأَنَّ شُکْرَ عِبَادِکَ الَّذِی أَوْجَبْتَ عَلَیْهِ ثَوَابَهُمْ وَ أَعْظَمْتَ عَنْهُ جَزَاءَهُمْ أَمْرٌ مَلَکُوا اسْتِطَاعَةَ الِامْتِنَاعِ مِنْهُ دُونَکَ فَکَافَیْتَهُمْ،
أَوْ لَمْ یَکُنْ سَبَبُهُ بِیَدِکَ فَجَازَیْتَهُمْ بَلْ مَلَکْتَ یَا إِلَهِی أَمْرَهُمْ قَبْلَ أَنْ یَمْلِکُوا عِبَادَتَکَ، وَ أَعْدَدْتَ ثَوَابَهُمْ قَبْلَ أَنْ یُفِیضُوا فِی طَاعَتِکَ، وَ ذَلِکَ أَنَّ سُنَّتَکَ الْإِفْضَالُ، وَ عَادَتَکَ الْإِحْسَانُ، وَ سَبِیلَکَ الْعَفْوُ
فَکُلُّ الْبَرِیَّةِ مُعْتَرِفَةٌ بِأَنَّکَ غَیْرُ ظَالِمٍ لِمَنْ عَاقَبْتَ، وَ شَاهِدَةٌ بِأَنَّکَ مُتَفَضَّلٌ عَلَى مَنْ عَافَیْتَ، وَ کُلٌّ مُقِرٌّ عَلَى نَفْسِهِ بِالتَّقْصِیرِ عَمَّا اسْتَوْجَبْتَ فَلَوْ لَا أَنَّ الشَّیْطَانَ یَخْتَدِعُهُمْ عَنْ طَاعَتِکَ مَا عَصَاکَ عَاصٍ،
وَ لَوْ لَا أَنَّهُ صَوَّرَ لَهُمُ الْبَاطِلَ فِی مِثَالِ الْحَقِّ مَا ضَلَّ عَنْ طَرِیقِکَ ضَالٌّ فَسُبْحَانَکَ مَا أَبْیَنَ کَرَمَکَ فِی مُعَامَلَةِ مَنْ أَطَاعَکَ أَوْ عَصَاکَ تَشْکُرُ لِلْمُطِیعِ مَا أَنْتَ تَوَلَّیْتَهُ لَهُ، وَ تُمْلِی لِلْعَاصِی فِیمَا تَمْلِکُ مُعَاجَلَتَهُ فِیهِ. أَعْطَیْتَ کُلًّا مِنْهُمَا مَا لَمْ یَجِبْ لَهُ،
وَ تَفَضَّلْتَ عَلَى کُلٍّ مِنْهُمَا بِمَا یَقْصُرُ عَمَلُهُ عَنْهُ. وَ لَوْ کَافَأْتَ الْمُطِیعَ عَلَى مَا أَنْتَ تَوَلَّیْتَهُ لَأَوْشَکَ أَنْ یَفْقِدَ ثَوَابَکَ، وَ أَنْ تَزُولَ عَنْهُ نِعْمَتُکَ، وَ لَکِنَّکَ بِکَرَمِکَ جَازَیْتَهُ عَلَى الْمُدَّةِ الْقَصِیرَةِ الْفَانِیَةِ بِالْمُدَّةِ الطَّوِیلَةِ الْخَالِدَةِ،
وَ عَلَى الْغَایَةِ الْقَرِیبَةِ الزَّائِلَةِ بِالْغَایَةِ الْمَدِیدَةِ الْبَاقِیَةِ. ثُمَّ لَمْ تَسُمْهُ الْقِصَاصَ فِیمَا أَکَلَ مِنْ رِزْقِکَ الَّذِی یَقْوَى بِهِ عَلَى طَاعَتِکَ، وَ لَمْ تَحْمِلْهُ عَلَى الْمُنَاقَشَاتِ فِی الْآلَاتِ الَّتِی تَسَبَّبَ بِاسْتِعْمَالِهَا إِلَى مَغْفِرَتِکَ،
وَ لَوْ فَعَلْتَ ذَلِکَ بِهِ لَذَهَبَ بِجَمِیعِ مَا کَدَحَ لَهُ وَ جُمْلَةِ مَا سَعَى فِیهِ جَزَاءً لِلصُّغْرَى مِنْ أَیَادِیکَ وَ مِنَنِکَ، وَ لَبَقِیَ رَهِیناً بَیْنَ یَدَیْکَ بِسَائِرِ نِعَمِکَ، فَمَتَى کَانَ یَسْتَحِقُّ شَیْئاً مِنْ ثَوَابِکَ لَا مَتَى هَذَا یَا إِلَهِی حَالُ مَنْ أَطَاعَکَ، وَ سَبِیلُ مَنْ تَعَبَّدَ لَکَ،
فَأَمَّا الْعَاصِی أَمْرَکَ وَ الْمُوَاقِعُ نَهْیَکَ فَلَمْ تُعَاجِلْهُ بِنَقِمَتِکَ لِکَیْ یَسْتَبْدِلَ بِحَالِهِ فِی مَعْصِیَتِکَ حَالَ الْإِنَابَةِ إِلَى طَاعَتِکَ، وَ لَقَدْ کَانَ یَسْتَحِقُّ فِی أَوَّلِ مَا هَمَّ بِعِصْیَانِکَ کُلَّ مَا أَعْدَدْتَ لِجَمِیعِ خَلْقِکَ مِنْ عُقُوبَتِکَ.
فَجَمِیعُ مَا أَخَّرْتَ عَنْهُ مِنَ الْعَذَابِ وَ أَبْطَأْتَ بِهِ عَلَیْهِ مِنْ سَطَوَاتِ النَّقِمَةِ وَ الْعِقَابِ تَرْکٌ مِنْ حَقِّکَ، وَ رِضًى بِدُونِ وَاجِبِکَ
فَمَنْ أَکْرَمُ یَا إِلَهِی مِنْکَ، وَ مَنْ أَشْقَى مِمَّنْ هَلَکَ عَلَیْکَ لَا مَنْ فَتَبَارَکْتَ أَنْ تُوصَفَ إِلَّا بِالْإِحْسَانِ، وَ کَرُمْتَ أَنْ یُخَافَ مِنْکَ إِلَّا الْعَدْلُ، لَا یُخْشَى جَوْرُکَ عَلَى مَنْ عَصَاکَ، وَ لَا یُخَافُ إِغْفَالُکَ ثَوَابَ مَنْ أَرْضَاکَ،
فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ هَبْ لِی أَمَلِی، وَ زِدْنِی مِنْ هُدَاکَ مَا أَصِلُ بِهِ إِلَى التَّوْفِیقِ فِی عَمَلِی، إِنَّکَ مَنَّانٌ کَرِیمٌ.
ترجمه:
بار خدایا، کس هنوز سپاس نعمتت را چنان که باید به جاى نیاورده که نعمت دیگرش ارزانى دارى و شکرى دیگرش واجب گردانى.
بار خدایا، بنده تو، هر چه در طاعت تو کوشد به جایى نرسد واز طاعت تو، آن سان که در خور فضل توست، قاصر آید.
بار خدایا، شکر گزارترین بندگان تو از سپاس تو عاجزاند و عبادت کننده ترین عابدان تو در عبادت خویش قاصر.
هیچ کس مستحق آن نیست که تواش بیامرزى و آمرزش تو به پاس شایستگى او باشد، و هیچ کس مستحق آن نیست که تو از او خشنودباشى و بحق سزاوار این خشنودى تو بود. پس هر که را آمرزیده اى ازانعام توست و از هر که خشنود گشته اى از فضل و احسان تو.
بار خدایا، در برابر اندک سپاسى جزاى فراوان دهى و در برابر اندک طاعتى ثواب بسیار، چنان که گویى شکرگزارى بندگانتبا آنکه در برابر آن برایشان ثوابى مقرر داشته اى و اجرى عظیم داده اى چیزى است که آنان را در برابر تو یاراى سر بر تافتن از آن بوده است که پاداششان مى دهى، یا آنکه خود سبب آن نبوده اى که اکنون جز ایشان عطا مى فرمایى! نه چنین استاى خداوند منکه زمام کار بندگان تو به دست تو بوده پیش از آنکه توان عبادتشان باشد و ثواب ایشان رامهیا کرده اى پیش از آنکه به اطاعتت روى آرند. زیرا شیوه توبخشندگى است و خوى تو نیکوکارى است و راه و آیین توبخشایندگى.
بار خدایا، همه آفریدگان معترفند که هر که را عقوبت کنى بر او ستم نکرده اى و همگان بر این گواهند که هر که را از عذاب رهایى بخشى در حق او احسان کرده اى و همه اقرار مى کنند که حق عبادت و شکر تورا آن چنان که در خور آن هستى به جاى نیاورده اند.
بار خدایا، اگر آدمیان را شیطان نفریفته و از طاعت تو باز نداشته بود، هیچ گنهکارى جامه جان به گناه نمى آلود و اگر باطل را در چهره حق جلوه نمى داد، هیچ گمگشته اى راه تو گم نمى کرد.
خداوندا، منزهى تو. وه که چه آشکار است نشان کرم تو در معامله باآن که اطاعتت کند یا معصیت ورزد: فرمانبردار را پاداش نیکو مى دهى و حال آنکه تو خود توان فرمانبردارى اش داده اى و کیفر گناهکار را باآنکه در موآخذتش قدرت دارى به تأخیر مى افکنى. هر دو را چیزى عنایت مى کنى که نه سزاوار آن بوده اند و اعمالشان از احسانى که در حقشان روا مى دارى قاصر است.
بار خدایا، اگر آن را که فرمانبردار توست، به مقتضاى عملشکه تو خود بر آنش گماشته اىپاداش مى دادى، بیم آن بود که ثواب تو ازدست بدهد و نعمتى که عنایتش داشته اى زایل گردد. ولى تو به کرم خود، در برابر اندک زمانى عبادت در این دنیاى فانى، پاداشى طولانى و جاویدان مى دهى و در برابر اعمالى زود گذر ثوابى بى پایان و بى زوال عطا مى فرمایى. فراتر از این، از بنده خود که از روزى تو خورده است و هم بدان توان طاعتش بود عوض مطالبه نکرده اى. براى رسیدن به آمرزش تو ابزارى به کار داشته که تو برسر آن بر او تنگ نگرفته اى.
بار خدایا، اگر نه چنین کرده بودى، بنده تو همه آنچه را به رنج فراهم کرده و به کوشش فرا چنگ آورده بود در برابر کمترین انعام و احسانت از دست مى داد و خود در گرو دیگر نعمتهایت در نزد تو باقى مى ماند. پس در این حال چه وقت مستحق چیزى از ثواب تو مى بود؟ هیچ گاه.
اى خداى من، این حال کسى است که تو را فرمان برده باشد و راه کسى است که تو را عبادت کرده باشد. اما در کیفر آن کس که در امر توعصیان ورزیده و مرتکب مناهى شده، تعجیل نکردى، باشد که ازمعصیت تو دست بردارد و به طاعت تو باز گردد، حال آنکه در همان نخستین گناه مستحق همه عقوبتهایى بود که براى همه آفریدگانت مهیا داشته اى.
بار خدایا، اگر کیفر گناهان را به تأخیر افکنده اى و در خشم و انتقام وعقاب درنگ کرده اى چشم پوشى توست از حق تو، و خشنودى توست، بى آنکه چنین خشنودى بر تو لازم آمده باشد.
پس اى خداوند، چه کسى از تو کریم تر است؟ چه کسى شقى تراست از آن شوربخت که پاى در راه خلاف رضاى تو نهد و خود را به هلاکت رساند. نه، هیچ کس. بار خدایا، تو فراتر از آن هستى که جز به احسانت وصف کنند و کریم تر از آن هستى که جز به سبب دادگرى، ازتو بیمناک شوند. از جور تو بر کسى که عصیان مى کند حیفى نیست وکسى که به راه رضاى تو مى رود از آن بیم ندارد که در پاداش او غفلت ورزى. پس بر محمد و خاندانش درود بفرست و آنچه مرا آرزوست برمن ارزانى دار و بر هدایت من بیفزاى تا توفیق عملم نصیب گردد.
ارسال نظر