استالونه ۶۷ ساله برای بازسازی شخصیت جعلی برمی گردد
نبش قبر هالیوود از «راکی»
سیلوستر استالونه با نبش قبر مجموعه فیلم «راکی» ، در تدارک تولید و بازی در قسمت تازهای از آن است که با یک نام جدید جلوی دوربین خواهد رفت.
به گزارش پارس به نقل از فارس، این بازیگر ۶۷ساله سینما در حالی اکشن ورزشی « کرید» را تولید و بازی می کند که منتقدان سینمایی می گویند کاراکتر راکی بالبوآ سال هاست که به آخر خط رسیده و مرده است.
از قرار معلوم خود استالونه هم این واقعیت را پذیرفته و به همین دلیل است که نام مجموعه فیلم « راکی» را به « کرید» تغییر داده و خودش هم در آن در نقش مکمل ظاهر خواهد شد و نه نقش اصلی. با این حال، اهل فن و منتقدان سینمایی این پرسش را مطرح می کنند که چرا این بازیگر سن و سال دار سینما (که زمانی قهرمان اکشن و بزن بهادر فیلم های هالیوودی بود) هنوز هم اصرار دارد پرچم شکسته راکی را بلند کند و با آن به کسب و کار بپردازد.
تحلیل گران سینمایی تولید « کرید» را به منزله قبول شکست از سوی استالونه مطرح می کنند و نه حرکتی در ادامه موفقیت های او. آنها با اشاره به قصه و حال و هوای فیلم می گویند از قرار معلوم خود این بازیگر هم پذیرفته که به پایان راه رسیده و به قول اهالی حرفه مشت زنی، باید دست کش هایش را به دیوار آویزان کند! اشاره تحلیل گران سینمایی به قصه « کرید» است که در آن استالونه در نقش مکمل بازی می کند و دیگر میدان دار اصلی ماجراهای آن نیست. برخلاف « راکی» های قبلی سینما که استالونه نویسنده فیلمنامه آن ها بود، فیلمنامه « کرید» را رایان کوگلر با همکاری آرون کاروینگتون نوشته است.
کوگلر که وظیفه کارگردانی فیلم را نیز به عهده دارد، رسما گفته است استالونه نقشی در نگارش فیلمنامه و روند پیدایش آن نداشته و طرح اصلی فیلمنامه هم متعلق به خود اوست. این فیلم ساز اعلام کرده پس از نوشتن طرح اصلی فیلم نامه با استالونه تماس گرفته و موضوع ساخت یک فیلم جدید را با وی مطرح کرده است. استالونه هم طرح را پسندیده و گفته هیچ دخالتی در کار نگارش فیلم نامه و امر فیلمبرداری آن نخواهد کرد. شایعات تائید نشده حکایت از آن می کند که این بازیگر از دیدار و گفت وگو با کوگلر بسیار خوشحال بوده و از وی برای این که دنباله ای بر « راکی» نوشته (هرچند که ارتباط نزدیکی با قصه این مجموعه فیلم ندارد) تشکر کرده است.
در حقیقت، « کرید» با وام گیری از قصه مجموعه فیلم « راکی» به سراغ یکی از کارکتر های دیگر این قصه می رود و با آن که از آن به عنوان دنباله ای به مجموعه فیلم « راکی» اسم برده می شود، ولی قصه ای مستقل دارد. قصه « کرید» بر روی نوه پسری آپولو کرید تمرکز می کند. آیولو کرید در نسخه اصلی « راکی» در سال ۱۹۷۶ توسط کارل ویترز بازی شد.
این کاراکتر در قصه فیلم یک قهرمان مشت زن سنگین وزن بود که راهی یک دیدار کاری در فیلادلفیا می شود. مدیر برنامه کرید در تدارک یک مبارزه نمایشی بین او و یک مشت زن جوان و جویای نام است. هدف وی از ترتیب دادن این مبارزه، تبدیل کردن این آدم گمنام به یک آدم مشهور است (در فیلم دیالوگی هست که گفته می شود، قصد داریم از هیچ کس یک آدم سرشناس بسازیم که همه او را به خاطر بسپارند. ) قرار است در این مسابقه کرید خیلی زود حریف را ضربه فنی کند و مسابقه در چند راند اول به پایان برسد. اما راکی بالبوآ که قرار است در مقابل آپولو کرید وارد رینگ شود، تصمیم می گیرد از تنها و بزرگترین شانس زندگی اش استفاده کرده و مبارزه را به سادگی به حریف قدرتمند خود واگذار نکند.
در قصه « کرید» ، نوه آپولو کرید در ناز و نعمت زندگی می کند و همه چیز برای او رو به راه است. اما این جوان در رویای مشت زن شدن است و می خواهد راه پدربزرگ خود را برود. اما هم آپولو کرید و هم بقیه اعضای خانواده مایل نیستند وی وارد حرفه مشت زنی شود و انتظار دارند وی در رشته تحصیلی خود یعنی علوم فعالیت کند. اما کرید جوان تصمیم نهایی خود را می گیرد و با وجود مخالفت های خانواده به سراغ ورزش بوکس می رود.
راکی بالبوآ که حالا بازنشسته شده و به عنوان مربی در یک باشگاه کار می کند، تعلیم کرید جوان را به عهده می گیرد و تصمیم می گیرد از او یک قهرمان بسازد. مایکل بی جردن قرار است در فیلم سینمایی « کری» د در نقش کرید جوان بازی کند. کارل ویترز که در ۴ قسمت اول مجموعه فیلم« راکی» بازی کرد، در این فیلم هم دوباره نقش قبلی خود را تکرار می کند. استالونه هم برای هفتمین بار دوباره در نقش راکی بالیوآ ظاهر خواهد شد.
هنوز زمانی برای شروع کار فیلمبرداری « کری» د اعلام نشده است. اما منتقدان و تحلیلگران سینمایی که چندان اهمیتی به زمان شروع تولید فیلم نمی دهند، می پرسند چرا باید این فیلم ساخته شود و استالونه دوباره دست به نبش قبر موضوعی بزند که خودش هم می داند دوران و اعتبار آن مدت هاست به پایان رسیده است. آنها می گویند پدیده « راکی» یک اتفاق زود گذر بود که پس از موفقیت نسخه اصلی آن در سال ۱۹۷۶ باید به پایان می رسید و استالونه با زیرکی آن را وارد دنیای سیاست کردو باعث ادامه بقای آن شد. اما این ادامه بقا به قیمت بی آبرویی کاراکتر راکی شد. هرچند که بسیاری برا ین باور هستند که برای استالونه ۳۰ ساله و جویای نام در آن سالها، پول و شهرت ارزشی بالاتر از آبرو و خوش نامی داشت.
منتقدان می گویند موفقیت مالی « راکی» در سال ۱۹۷۶ و استقبال تماشاگران از آن، دلایل خاص خود را داشت. در آن دوران اقتصاد آمریکا در وضعیت بدی قرار داشت و مشکلات اقتصادی باعث بدبینی و سرخوردگی مردم عادی (به ویژه قشر متوسط جامعه) شده بود. ناامیدی تنها لفظی بود که می شد در آن ایام به اوضاع مردم داد. در چنین شرایطی فیلم « راکی» بارقه ای از امید را در دل مردم عادی ایجاد کرد. فیلم به طرح این مسئله می پرداخت که اگر هیچ کسی نباشی اما سخت کوشش کنی، می توانی به آن چه که می خواهی دست پیدا کنی.
قصه فیلم جوانی را نشان می داد که هیچ چیزی ندارد و ناگهان یک فرصت طلایی برایش مهیا می شود. بسیاری از تماشاگران ناامید فیلم خودشان را به جای کاراکتر راکی قرار دادند و با او هم ذات پنداری می کند. اما فقط تماشاگران فیلم نبودند که چنین رویایی را در سر داشتند و خواب چنین موقعیت طلایی را می دیدند. خود استالونه هم یکی از همین رویاپرداز ها بود که وضعیتی کاملا شبیه کاراکتر راکی داشت. به مدد موفقیت های « راکی» ، او هم یک شبه از هیچ کس تبدیل به همه کس شد و به شهرت رسد. اما در ارتباط متقابل استالونه و تماشاگران، فقط او بود که توانست برنده شود و هم ذات پنداری اش با راکی بالبوآ به ثمر نشست. استالونه بر روی شانه های تماشاگران نردبان ترقی را طی کرد و بالا رفت و تماشاگران سینما فقط خاطره فیلم را همراه خود به خانه های سرد و بی برکت بردند.
اما موفقیت « راکی» را نباید به پای استالونه نوشت. ایروین وینکلر تهیه کننده فیلم بعدها گفت طرح فیلم نامه استالونه را همکاران او سیزده بار دوباره نویسی کردند تا به شکل امروزی رسید و امتیاز مربوط به آن را نباید به نام استالونه ثبت کرد. ولی استالونه که می دانست « راکی» تنها برگ برنده اوست، اعلام کرد امتیاز تولید فیلم را تنها به شرطی می فروشد که خودش در نقش اصلی آن بازی کند. استالونه با آنکه در آن زمان فقط ۱۰۰ دلار در بانک داشت، حاضر نشد رقم پیشنهادی بالای ۳۵۰ هزار دلاری وینکلر برای فروش امتیاز فیلم نامه را قبول کند. کمپانی یونایند آرتیست هم که می خواست فیلم را با هزینه ای ۲ میلیون دلاری (که برای آن زمان رقم بالایی محسوب می شد) تهیه کند، اصرار داشت یک بازیگر سرشناس و درجه یک مثل رابرت ردفورد، رایان اونیل، برت رینولدز و یا جیمز کان نقش اصلی را بازی کند. یونایتد آرتیست هم وقتی متوجه شد استالونه قصد دارد نقش اصلی را بازی کند، هزینه تولید را تا یک میلیون دلار پائین آورد.
بعدها مشخص شد فیلمنامه استالونه هم اصیل نبوده و او سوژه اش را از مسابقه سال ۱۹۷۴ محمدعلی کی و ر چاک و پنر گرفته است. در آن زمان وپنر یک مشت زن مستعد بود، ولی کسی انتظار نداشت که او بتواند در مقابل محمد علی مقاومت کند. باور همگان این بود که وی در راند سوم مسابقه ضربه خواهد شد، اما این مسابقه بیش از ده راند ادامه یافت.
سیلوستر استالونه در سال ۱۹۷۹ در قسمت دوم « راکی» بازی کرد. این بار او خودش فیلم را کارگردانی کرد. اما منتقدان سینمایی هم فیلمنامه و هم کارگردانی او را کم ارزش ارزیابی کردند و گفتند این فیلم در حال تکرار کردن ناشیانه و احمقانه همان چیز هایی است که جان آویلدسن در قسمت اول فیلم به شکل بهتر و منطقی تری تعریف کرد. دومین قسمت « راکی» با هزینه ای ۷ میلیون دلاری (شش برابر هزینه تولید نسخه اصلی) ساخته شد و فروشی معمولی در جدول گیشه نمایش سینماهای آمریکای شمالی کرد. شاید به همین دلیل بود که استالونه در سال ۱۹۸۲ سومین قسمت فیلم را با ایجاد تغییراتی جدی کارگردانی و بازی کرد. در دهه هشتاد میلادی تضاد و درگیری بین دو بلوک شرق و غرب به اوج خود رسید و دیدگاه های ضد کمونیستی و ضد شوروی در بین مقامات دولتی در آمریکا به اوج خود رسید. سردمدار این دیدگاه رونالد ریگان بازیگر درجه دو فیلم های سینمایی بود که به عنوان رئیس جمهور به کاخ سفید راه پیدا کرده بود.
فیلم های جعلی؛ابزار سیاستمداران آمریکایی
ریگان که دنیای واقعی سیاست را با اکشن کاری های خیالی فیلم های سینمایی اشتباه گرفته بود، با پروژه جنگ های ستاره ای خود و موضوع استقرار موشک های هسته ای در مدار کره زمین، جهان را تا یک قدمی یک جنگ ویرانگر جدید برد. استالونه که آدمی فرصت طلب و در عین حال زیرک بود، از موقعیت پدید آمده به نفع خود بهره گرفت و در « راکی ۴» کاراکتر اصلی را به مصاف مبارزه با یک مشت زن روسی برد. کاراکتر راکی در این فیلم حریف روسی را در خانه اش ضربه می کند و با این کار، حتی تحسین اعضای دفتر سیاسی حزب کمونیست شوروی را هم بر می انگیزد و آنها را ایستاده به تشویق وا می دارد! اما در دنیای واقعی، این مسئولان پنتاگون و وزارت دفاع آمریکا بودند که خشنودی خود را از تولید « راکی ۴» (۱۹۸۵) اعلام کردند. این فیلم همسو با دیدگاه های جنگ طلبانه و تجاوز گرانه آنها ساخته شده بود. استالونه در مقابل انتقاد های شدیدی که به سیاسی کردن مجموعه فیلم « راکی» شد، ادعا کرد از وزارت دفاع برای تولید فیلم خود کمک مالی و مشورتی نگرفته است، در همین ایام بود که استالونه در فیلم اکشن دیگر خود « رامبو» راهی جنگل های ویتنام شد تا با ویتنامی ها و روسی های مستقر در آن کشور مبارزه کند. بازی در این دو فیلم، استالونه را تبدیل به یک بازیگر ارتجاعی کرد که فیلم هایش همسو با دیدگاه های جنگ طلبانه و واپس گرای اعضای دولت مرکزی آمریکا هستند.
منتقدان می گویند مجموعه انتقاداتی که به استالونه شد وی را وادار کرد در سال ۱۹۹۰ کارگردانی پنجمین قسمت « راکی» را به دست جان آویلدسن کارگردان نسخه اصلی آن بسپارد این فیلم تلاش زیادی کرد تا راکی را به همان دوران و حال و هوای نسخه سال ۱۹۷۶ برگرداند. ولی قسمت چهارم فیلم بلایی بر سر کلیت آن آورده بود که حتی فیلم سازی مثل آویلد سن هم نمی توانست کمکی به بهبود وضعیت آن کند. پس از آن، استالونه برای ۱۶سال دور کاراکتر راکی را خط کشید و به سراغ آن نرفت.
در سال ۲۰۰۶، این بازیگر یک بار دیگر تلاش کرد راکی را مطرح کند. راکی بالبوآی وی که حالا بازنشسته شده، تصمیم می گیرد آخرین مبارزه ورزشی اش را انجام دهد. فیلم را خود استالونه کارگردانی کرد. اما راکی این فیلم یک موجود از پاافتاده، درهم شکسته و پیر بود که هیچ شباهتی به قهرمان جوان سال نداشت. منتقدان سینمایی در نقدهای خود بر روی این فیلم نوشتند راکی بالبوآ همان زمانی که خودش را درگیر سیاست های ارتجاعی دولت مردان آمریکا کرد، مرگ هنری اش را رقم زد، آنها این سوال را مطرح کردند که چرا استالونه اصرار دارد به مرده چوب بزند و کاراکتر راکی را به زور راهی پرده سینما کند. این پرسشی است که آنها هنوز هم مطرح می کنند و منتظر دریافت پاسخ مناسب و قابل قبولی برای آن هستند.
ارسال نظر