به گزارش پارس به نقل از تسنیم، جنگ تحمیلی هشت ساله علیه ایران فراز و نشیب های فراوان سیاسی و اقتصادی و نظامی داشت که در نهایت به پذیرش قطعنامه ۵۹۸ منتهی شد. دلایل پذیرش این قطعنامه و نقش مسئولین وقت در این موضوع خود یکی از چالش برانگیزترین موضوعات مربوط به دفاع مقدس است و بارها اندیشمندان مختلف و نظریه پردازان در زمینه جنگ به تشریح علل آن پرداخته اند. در سالگرد پذیرش این قطعنامه به برخی علل آن در راز قطعنامه پرداخته می شود.
 
روند تحمیل قطعنامه به امام خمینی (ره)
 
حسین علایی جریان ملاقات روز ۲۷ خرداد ۶۷ آقای هاشمی رفسنجانی با امام خمینی را از زبان آقای هاشمی چنین نقل می کند:
 
« به اتفاق رئیس جمهور و احمد آقا خدمت امام رفتیم. وضع جبهه ها، نیروها، امکانات کشور وضع دشمن را برای امام تشریح کردیم و دو راه بسیج نیروها و امکانات برای جنگ یا پذیرش ختم جنگ را برای امام مطرح کردیم. ایشان راه اول را انتخاب کردند… به امام گفتم برای ادامه جنگ، فرماندهان از ما امکانات و وسایلی می خواهند که ما در شرایط فعلی کشور، بودجه لازم برای تهیه آن ها را نداریم.

امام گفتند بروید از مردم مالیات بگیرید. به ایشان گفتم این کار را کرده ایم و دیگر گرفتن مالیات بیشتر از مردم برای دولت امکان ندارد و میزان آن به حداکثر خود رسیده است. امام گفتند خب استقراض کنید. پس از این مسئله به امام گفتم نیروهای مردمی به جبهه نمی آیند. امام گفتند من برای حل این مشکل به مردم حکم جهاد می دهم. گفتم در کشور ارز ندارم تا بعضی نیازهای جنگ را از خارج خریداری کنیم. امام گفتند برای آن راهی پیدا کنید. بروید نفت پیش فروش کنید. »
 
همه دشمنان انقلاب  فهمیدند که امام را نمی شود ترساند
 
برخی معتقدند که این سخنان نشان از آن داشت که امام خمینی (ره) با پذیرش صلح و قطعنامه مخالف بوده و تاکید بر ادامه روند جنگ داشتند. بگیرد. برخی این مخالفت را تعبیر به جنگ طلب بودن می کردند که آیت الله خامنه ای در بیان روحیه حضرت امام طی سخنان دیگری در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۳۷۵ می فرمایند:
 
« جنگ، تلفات دارد. جان یک انسان، برای امام خیلی عزیز بود. امام بزرگوار، گاهی برای انسانی که رنج می برد، اشک می ریخت و یا در چشمانش اشک جمع می شد. ما بارها این حالت را در امام مشاهده کرده بودیم. انسانی رحیم و عطوف، دارای دلی سرشار از محبت و انسانیت بود. اما همین دل سرشار از محبت، در مقابل تهدید شهرها به بمباران هوایی، پایش نلرزید و نلغزید. از راه برنگشت و عقب نشینی نکرد. همه دشمنان انقلاب در طول این ۱۰ سال فهمیدند و تجربه کردند که امام را نمی شود ترساند. »
 
موضع امام خمینی (ره) پس از قبول قطعنامه
 
پس از قبول قطعنامه ۵۹۸ توسط جمهوری اسلامی ایران، پیش بینی امام خمینی مبنی بر عدم پایبندی عراق بر تعهداتش به تحقق پیوست و سه روز پس از آن یعنی در تاریخ ۳۰ تیر ۱۳۶۷، صدام مجددا با قوای بسیاری به ایران حمله کرد.
 
محسن رفیق دوست در این باره می گوید: « بعد از پذیرش قطعنامه، در یک زمان کوتاهی، منافقین و ارتش عراق با همکاری یکدیگر از غرب و جنوب به ما حمله کردند که به لطف خدا شکستی که عراق از ما بعد از آتش بس خورد، افتضاح تر از شکست جنگ هشت ساله بود. لذا ما قدرت نظامی خوبی داشتیم. »
 
امام خمینی: اگر می دانستم مردم این گونه به جبهه می آیند، قطعنامه را قبول نمی کردم
 
بر خلاف ادعای برخی از مسئولان که از پایان جنگ با صلح احساس خوشحالی و رضایت می کردند، اکثر ملت مسلمان ایران آن را باعث سرشکستگی و شرمساری خود می دانستند. همان گونه که امام خمینی از آن تعبیر به سرکشیدن جام زهر کرد.
 
هاشمی رفسنجانی طی مصاحبه ای در سال ۱۳۷۸ می گوید که خانواده شهدا و ایثارگران نیز با این گونه پایان جنگ موافق نبودند: « خیلی از خانواده های شهدا دلشان نمی خواست جنگ این گونه تمام شود. چون حداقل خواست ایثارگران این بود که مردم عراق از شر حزب بعث خلاص شوند. این جزو اهداف جنگ بود. »
 
در مورد موافقت مصلحتی امام با قطعنامه و خواست قلبی ایشان مبنی بر ادامه جهاد علیه دشمنان اسلام نیز اسنادی موجود است.
 
محسن رضایی نیز در این باره می گوید: « وقتی امام قطعنامه را پذیرفت، آنقدر مردم به سمت جبهه های جنگ هجوم بردند و به سمت جبهه ها نیرو فرستادند که ما دیگر قادر نبودیم آن ها را تدارک کنیم. »
 
مقام معظم رهبری نیز طی سخنانی در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۳۷۲ می فرمایند: « بعد از قضیه قبول قطعنامه، که دشمن فرصت طلبی می کرد و می خواست از موقعیت سواستفاده کند، شما دیدید ناگهان آن چنان جبهه ها پر شد که در طول جنگ کمتر سابقه داشت، یا هیچ سابقه نداشت. »
 
سردار غلامعلی رشید نیز در سخنانی عنوان می کند: « مرحوم سید احمد خمینی در یکی از سخنرانی های خود اعلام کردند که پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و حمله مجدد عراق به ایران و اعزام خیل بی شمار نیروهای مردمی به جبهه، امام فرمودند اگر می دانستم مردم این گونه به جبهه می آیند، قطعنامه را قبول نمی کردم»
 
امام خمینی: ما در جنگ برای یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم
 
حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان نیز در همین رابطه می گوید: « درست زمانی که جنگ تمام شد عده ای آمدند و با تعدادی از مسئولان مصاحبه کرده و از آن ها پرسیدند اگر شما به دوران بعد از فتح خرمشهر برمی گشتید چه می کردید؟ پاسخ آن زمان برخی مسئولان این بود که اگر به آن زمان برمی گشتیم یک محاسبه ای می کردیم و جنگ را تمام می کردیم. بعد از این حرکت حضرت امام در سخنرانی فرمودند که من از خانواده شهدا و مردم به خاطر تحلیل های غلط این روزها عذر می خواهم. »
 
عبارت دقیق امام خمینی در این باره چنین است:
 
« من در اینجا از مادران، پدران، خواهران، برادران، همسران و فرزندان شهدا و جانبازان به خاطر تحلیل های غلط این روزها رسما معذرت می خواهم و از خداوند می خواهم مرا در کنار شهدای جنگ تحمیلی بپذیرد. ما در جنگ برای یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم. راستی مگر فراموش کرده ایم که ما برای ادای تکلیف جنگیده ایم و نتیجه فرع آن بوده است. نباید برای رضایت چند لیبرال خودفروخته در اظهار نظرها و ابراز عقیده ها به گونه ای غلط عمل کنیم که حزب الله عزیز احساس کند جمهوری اسلامی دارد از مواضع اصولی اش عدول می کند. »
 
امام تا دو روز بعد از پذیرش قطعنامه چیزی نخوردند/بعد از قطعنامه دیگر خنده بر لب امام ندیدم
 
سردار سعید قاسمی در نقل قولی از اطرافیان امام نسبت به ناراحتی ایشان بعد از قبول قطعنامه می گوید:
 
« حاج عیسی (خادم امام خمینی) می گفت که امام تا دو روز بعد از پذیرش قطعنامه چیزی نخوردند و وقتی بعد از دو روز وارد اتاق شدم امام من را در بغل گرفت و یک ساعت گریه کرد و گفت حاج عیسی! شهدا به مقامی که بخواهند می رسند، جانبازان اجرشان را می گیرند، اسرا هم برمی گردند. اما من چه کار کنم؟ »
 
مرحوم حجت الاسلام محمدرضا توسلی از مسئولان دفتر امام خمینی نیز در این رابطه می گوید: « بعد از آنکه امام (ره) قطعنامه را پذیرفتند و گفتند جام زهر را نوشیدم من دیگر خنده بر لب ایشان ندیدم. »