به گزارش پ ارس به نقل از باشگاه خبرنگاران، شکوفایی و درست زیستن را در کلمه به کلمه آیات قرآن معنی می کرد. مفهوم عمیقی از آیات الهی را در وجود پرورانده بود. هرچه بیشتر محو خلقت خداوند می شد زودتر به مسیر های سبز و روشن آینده دست پیدا می کرد.

روح زندگی جور دیگر در نگاهش رنگ گرفته بود انگار چشمانش رو به افقی نو باز شده بود. نگاهش به دریچه زندگی تصویری جدید گرفته بود. تا این که تصمیم گرفت قدم در راهی گذارد که فصل های زیبایی را در دفتر زندگی اش ثبت کند. نجمه ملک پور زاده متولد ۱۳۶۵ در شهر زرند کرمان است. او حافظ کل قرآن است و امسال در جشنواره حضرت علی اکبر (ع) در بخش قرآن و جوان مقام نخست را از آن خود کرد.

آغار یک راه بزرگ

در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد. وقتی زندگی در کنار خانواده را در ذهن مرور می کند، می گوید: هرچه دارم از پدر و مادرم است. مادرم زنی مذهبی است و همیشه سروقت نماز می خواند با این که خانواده ام پر جمعیت بود و امکانات زیادی در اختیار نداشتم اما مسیر درستی را در پیش گرفتم. در خانواده سرگرم مسائل مادی نبودم و همیشه با کمترین امکانات می ساختم.

همیشه برای ترقی و پیشرفت این فراز از نهج البلاغه را که حضرت علی (ع) در نامه ۳۱ به فرزندش سفارش کرده بود « گاهی اوقات نداشتن امکانات مادی و مشکلات باعث می شود تا انسان سریع تر به هدف و مقصود خود برسد» را می خواندم. پدرم کارگر معدن زغال سنگ است و هیچ وقت از او خواسته ای نداشته ام تنها ابزار کارم یک جلد قرآن با یک مداد نوکی بود حتی تفسیر نمونه را از امام جمعه روستا به امانت می گرفتم.

ملک پور زاده حافظ کل قرآن از روزهایی یاد می کند که با آیات الهی انس گرفت. وی ادامه می دهد: سال سوم راهنمایی بودم که از طرف آموزش و پرورش در مدرسه مسابقه حفظ قرآن گذاشته بودند، جایزه اش سفر به مشهد مقدس بود. من به عشق امام رضا (ع) انگیزه گرفتم و تلاش کردم تا یک جزء قرآن را حفظ کنم. پدرم همیشه اجازه شرکت در اردوهای مدرسه را نمی داد اما این بار هیچ مخالفتی نکرد.

ظرف یک هفته با علاقه ای که به قرآن داشتم جزء۳۰ را حفظ کردم و نمره ۱۷ را به دست آوردم و توانستم به پابوسی آقا بروم. آن سفر زیارتی بهترین سفری بود که همراه دوستانم بودم و از این که توانسته بودم نخستین قدم را برای حفظ کل قرآن بردارم خوشحال بودم. بعد از این که وارد دبیرستان شدم یک جزء دیگر هم حفظ کردم و دوباره زیارت امام رضا (ع) نصیبم شد.

قدم در مسیری هدفمند

رشته تحصیلی ام در دبیرستان ریاضی بود و می دانستم که شرکت و پذیرفته شدن در کنکور در این رشته بسیار سخت است و همه از من انتظار داشتند که رتبه ام تک رقمی شود. اما رشته ریاضی را رها کردم و فقط به حفظ قرآن مشغول شدم. با این که به ریاضی علاقه مند بودم اما حفظ قرآن را بیشتر دوست داشتم. هیچ استادی نداشتم و کلاس خاصی هم نمی رفتم و هیچ کس باور نمی کرد که یک روز بتوانم حافظ کل قرآن شوم.

این حافظ کل قرآن می گوید: هیچ محیط آماده ای برای خواندن و حفظ قرآن نداشتم. در حیات خانه مان راه می رفتم و آیات را حفظ می کردم، فقط به پیشرفت و هدفم فکر می کردم هر چه بیشتر پیش می رفتم عشق و علاقه ام بیشتر می شد تا این که در سال ۸۳،۱۱ ماه طول کشید تا کل قرآن را حفظ کنم. تحصیلاتم را در این زمینه ادامه دادم و در حال حاضر دانشجوی کارشناسی ارشد علوم قرآنی و معلم هستم.

همچنین در سال ۹۰ از سوی سازمان تبلیغات اسلامی مدرک بین المللی حفظ کل قرآن گرفتم. خوشحالم از این که می توانم روزانه چند جزء قرآن بخوانم و تقریباً هر روز حداقل سه جزء می خوانم. تلاوت قرآن هر روز برایم تازگی دارد. حتی اگر هر روز یک ختم کامل قرآن بخوانم برایم لذت بخش است چون شعف خاصی دارد.

آموختن درس زندگی

ملک زاده پور از درس هایی که از قرآن آموخته است، می گوید: درس صبر بهترین درسی بود که از تلاوت و حفظ قرآن آموختم. همیشه در طول زندگی تلاش کرده ام ایمان و تقوایم را نگه دارم و برایم خیلی مهم است که در کنار عبادت خداوند به پدر و مادرم نیکی کنم تمام عزت و شعف مقام انسان به این است که والدین را از خود راضی نگه دارد.

اغلب وقت ها ترجمه و تفسیر قرآن را می خواندم چون جذابیت خاصی برایم داشت. آیات قرآن مانند یک دستورالعمل راه زندگی را نشانم داد و پناه به قرآن باعث شد هدفم را گم نکرده و هیچ وقت اهدافم را فراموش نکنم. توانسته ام جایگاه خودم رادر این دنیا پیدا کنم و بدانم که به کجا آمده ام و به کجا می روم.

در این بین چیزی که برای انسان می ماند عمل صالح اوست. خوشحالم از این که توانسته ام تا به امروز مشوق بسیاری از جوانان باشم. برخی از جوانان انگار در این دنیا گم شده اند و به دنبال یک هدف خاصی در زندگی نیستند. سعی کرده ام با راهنمایی و حرف زدن آن ها را به مسیری روشن هدایت کنم.

این دختر، جوان برتر قرآن را هدیه الهی می داند و بزرگترین سرمایه اش این است که توانسته است افرادی را در این راه دینی تربیت کند و خود را عضو کوچکی از این جامعه می داند که توانسته قدمی بردارد. وی ادامه می دهد: از خواندن قرآن هیچگاه خسته نمی شوم حتی شب ها هنگام خواب هم قرآن می خوانم و یاد خدا را زیر لب زمزمه می کنم. هر چه بیشتر تفسیر می خوانم به حفظ و ماندگاری آیات در ذهنم بیشترکمک می کند.

حفظ آیات قرآن بهترین و باارزش ترین سرمایه ای بود که خداوند شامل حالم کرد. از خدا همیشه خواسته ام که توانی به من دهد که تمام وقت های تلف شده ام را قرآن بخوانم تا بتوانم از این نعمت الهی بیشتر بهره مند شوم. اگر صدبار هم به دنیا بیایم باز در زندگی تصمیم می گیرم که حفظ قرآن را در اولویت کارهایم قرار دهم.

دلتنگی ها

هر زمان دلم می گیرد و تنها هستم قرآن می خوانم و هر روز به این امید از خواب بر می خیزم و زندگی ام را شروع می کنم که بتوانم قرآن بخوانم. سوره مریم، یوسف و کهف را دوست دارم هر زمان سوره کهف آیه ۹ را می خوانم ناخودآگاه گریه ام می گیرد این آیات نشانه افرادی است که از دست پادشاه مغرور فرار کرده اند و به یک غار پناه برده اند و توانسته اند در آن غار به عبادت خداوند بپردازند.

وی ادامه می دهد: همیشه برای حل مشکلاتم خداوند را به آیه آیه قرآنش قسم می دهم و تنها یک چیز از او می خواهم و آن عاقبت به خیری است تا به امروز که به من لطف و عنایت داشته امیدوارم تا آخر هم ختم به خیر شود. آرزو دارم فرد مفیدی برای جامعه ام باشم و در زمینه فعالیت های قرآنی همیشه موفق عمل کنم و قدرت کافی برای درک و فهم قرآن داشته باشم.