به گزارش پارس به نقل از فارس، همواره پرسش های بسیاری درخصوص آیات مختلف قرآن کریم در ذهن افراد بسیاری نقش می بندد که پاسخ های مناسبی باید برای آنها داده شود. از این پس قرار است برای بالا بردن سطح آگاهی و معرفت دینی و قرآنی مخاطبان ارجمند، پرسش هایی را از آیات مختلف، طرح و پاسخ آنها را از محضر علامه شعرانی ذکر کنیم البته ترتیب سؤالات براساس سوره های قرآن کریم خواهد بود.

*** سوره مبارکه « بقره»

آیا قرآن در زمان پیامبر اکرم (ع) تدوین شده است؟

جواب: محی الدین عربی در فتوحات مکیه می گوید: پیامبر اکرم (ص) در یکی از جنگل ها حضرت امیر را به فرماندهی لشکر انتخاب کرد و دلیل آن را دانستن سوره بقره و عدم آگاه دیگران از آن سوره مطرح فرمود. پس حضرت امیر (ع) در خلافت مقدم بر دیگران است. از این مطلب دو نکته می توان بدست آورد؟

۱ - این سوره در زمان پیامبر (ص) تدوین یافته است.

۲ - محی الدین عربی با تظاهر شدید به مخالفت، تمایل به تشیع داشته است

« ذَلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِینَ»

آیا می توان گفت که منظور از « ذَلِکَ الْکِتَابُ» تورات و یا انجیل است و اگر ممکن است چگونه می تواند کتابی که تحریف شده متصف به عدم ریب و شک باشد؟

جواب: این قول می تواند درست باشد، چرا که به اعتبار اصل و غالب، این دو کتاب آسمانی ستایش شده اند، چنانکه احادیث اهل بیت (ع) و سنت پیامبر (ص) هادی و متمسک امت اسلام هستند، در عین حال که مجهول و ضعیف در آن وجود دارد در تورات و انجیل هم گرچه تحریف و ضلال فراوان است ولی مواعظ و نصایح و سخنان انبیا و اخبار غیب منجمله خبر ظهور پیامبر اسلام (ص) و ادله نبوت و رد مادیّین نیز فراوان در آنها وجود دارد.

« الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ»

منظور از غیب در این آیه چیست؟ و آیا تفسیر آن به غیبت حضرت مهدی (عج) صحیح است؟

جواب: تفسیر گاهی راجع به بیان مفهوم است و گاهی درباره مصداق، در عین معلوم بودن مفهوم، تفسیر غیب به آنچه که از انسان غایب و غیر قابل مشاهده است؛ مثل خداوند و فرشتگان و تمام پیامبران و احوال قیامت و بهشت و دوزخ و معادل جسمانی، تفسیر مفهومی است. و تفسیر غیب به غیبت حضرت مهدی (عج) و امثال آن تفسیر مصداقی است و جمع هر دو ممکن است.

منظور از ایمان چیست و آیا عمل شرط تحقق آن است؟

جواب: ایمان عبارت از اعتقاد به قلب است و بدون عمل تحقق می یابد، چرا که فاسق کافر نیست با اینکه عمل ندارد و منافق کافر است با آنکه به زبان اظهار ایمان می کند. و عقیده شیعه آن است که منویات و معتقدات تا به زبان آورده نشوند گویا وجود ندارند، خواه ایمانِ کافر باشد و یا ارتدادِ مسلمان.

با اینکه در آیه قبل ایمان به غیب مطرح است، و با اینکه ایمان به پیامبران و قیامت جزو ایمان به غیبت است، چرا بار دیگر در این آیه مطرح شده است؟

جواب: برخی گمان کرده اند که ذکر خاص بعد از عام و برای تأکید است، ولی چنین نیست، چرا که اعتقاد به خدا و نماز و انفاق برای مسلمان بودن کافی نیست، زیرا فلاسفه و عقلای هند و روم و یونان نیز به غیبت و خداوند اعتقاد داشتند و ستایش الهی و انفاق را هم نیکو می دانستند. و نیز گروهی از یهودیان قدیم معروف به صادقیان اعتقاد به خدا و جزا و پاداش داشتند. پس مسلمان باید علاوه بر ایمان به غیبت، به گفتار انبیاء و به آخرت نیز اعتقاد داشته باشد.

البته می توان گفت که در آیه قبل اجمالاً فرمود که ایمان به غیب دارند و در اینجا تفصیل داد و نام آخرت را برد. پس تکرار نیست بلکه اجمال و تفصیل است.

« وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء کُلَّهَا»

منظور از تعلیم تمامی اسماء چیست؟

جواب: منظور الهام نام ها و اسامی مخلوقات عالم بالا و پایین است که مفاد آیه « خَلَقَ الْإِنسَانَ عَلَّمَهُ الْبَیَانَ» بر آن دلالت دارد.

و این از بزرگترین آیات قدرت پروردگار است که انسان معانی نامتناهی را با روح قدسی خود بفهمد و با خروج نفس و تقطیع آن، همه آن معانی را برای دیگران اظهار کرده و برای هر معنا یکی از اسم های مرکب از بیست و چند حرف را به کار ببرد. اینها همه نتیجه تعلیم اسماء به آدم (ع) است.

« فَلَمَّا أَنبَأَهُمْ بِأَسْمَآئِهِمْ»

اگر علم و کمالات فرشتگان قابل افزایش نیست و مقام معلوم دارند، چگونه علم آنها به واسطه تعلیم آدم (ع) افزایش یافت؟

جواب: اشراقیون علم فرشتگان را حضوری می دانند و می گویند، هر موجودی که به این جهان افزوده شود، بر علم آنها نیز افزوده می شود، چرا که موجودات خارجی، همان صورت علمی فرشتگان هستند و نیز هر نقش و صورتی که در ذهن انسان خلجان می کند آن صورت نزد فرشتگان حاضر می گردد. و اما آن علمی که قابل افزایش نیست علم به کلیات است.