به گزارش پارس ، آرش نقیبیان، مترجم، کتاب فروش و مدیر انتشارات فرهنگ آرش، در گفت و گو با ایسنا، درباره ی ضرورت تبلیغ کتاب، گفت: ما امروز در دوره ای هستیم که همه چیز به کالا تبدیل شده است. محصولات فرهنگی باید به دست مخاطب برسند تا با برگرداندن نقدینگی به تولید دوباره ی این محصولات کمک کنند. تبلیغات هم به فروش کتاب کمک می کند.

او افزود: تعدادی از مجلات که هزینه ی تبلیغ شان زیاد نیست، بُرد ندارند و تبلیغ دادن به آن ها بی فایده است. تبلیغ دادن به روزنامه هایی مثل همشهری یا مجلات فرهنگی ای مثل همشهری داستان که بُرد خوبی دارند، مؤثر است، اما هزینه های شان بسیار بالاست و با اقتصاد ضعیف نشر نمی توان از عهده ی پرداخت این هزینه ها برآمد.

نقیبیان در ادامه درباره ی تجربه ی نشر فرهنگ آرش در تبلیغ کتاب، عنوان کرد: تا به حال تبلیغ به این معنا که پول بپردازیم و کتاب های مان تبلیغ شوند، نداشته ایم، اما احتمالا در آینده این کار را انجام خواهیم داد. هرچند ظاهرا هزینه ی تبلیغات بسیار بالاست. هزینه ی تبلیغات رادیویی و تلویزیونی آن چنان سنگین است که حتا ناشران دولتی هم کتاب های شان را با این روش تبلیغ نمی کنند. اگر این کار به صرفه بود، قطعا ناشران دولتی به آن روی می آوردند. البته ممکن است بعضی از کتاب ها از طریق کانال هایی در رادیو یا تلویزیون معرفی شوند.

او درباره ی کاربرد تبلیغاتی معرفی هایی که بخش های فرهنگی رسانه ها از کتاب انجام می دهند، اظهار کرد: به نظرم استفاده از مطبوعات مناسب ترین روش تبلیغاتی است. با این حال تجربه ی من در عرصه ی نشر در فرهنگ آرش و پیش از آن در انتشارات مروارید و کاروان این است که مطبوعات ما در این زمینه به صورت کاملا دوستانه عمل می کنند؛ مثلا وقتی اعضای تحریریه ی فرهنگی یک روزنامه ی وثیق، کارمند چند ناشر معروف ما هستند، طبیعتا کتاب های همان ناشران را معرفی می کنند؛ نه کارهای یک ناشر گم نام را.

نقیبیان سپس گفت: اگر فعالیت مطبوعاتی در حوزه ی کتاب، عادلانه و حرفه یی انجام شود، مؤثر خواهد بود؛ وگرنه دور باطل زدن است. در حال حاضر ما با پدیده ی « روزنامه نگار قلم به مزد» روبه رو هستیم. چند ناشر معروف هم تعدادی از روزنامه نگاران را به عضویت هیأت تحریریه ی خود درآورده اند. تا زمانی که فعالیت های مطبوعاتی ما خاله بازی و نان قرض دادن باشد و کتاب ها ناعادلانه معرفی شوند، تبلیغات مطبوعاتی هم مفید نخواهد بود. چندی پیش کتابی به نام « تشریفات» از سیس نوتِبوم، توسط سامگیس زندی از زبان هلندی به فارسی ترجمه و از سوی فرهنگ نشر نو منتشر شد. این کتاب شاهکار مسلم ادبیات است، اما در مجلات و روزنامه ها معرفی نشده است، در حالی که کتاب دست دومی به نام « اتحادیه ی ابلهان» ، که شاهکار هم نبوده، با بوق و کرنا در رسانه ها به عنوان شاهکار معرفی شده است.

او افزود: این مثال ها قابل تعمیم هستند. درباره ی ده ها کتاب دیگر هم به همین شیوه سکوت می شود، فقط به این دلیل که مترجم از اعضای هیأت تحریریه ی روزنامه ای نیست، یا ناشر از دوستان یک روزنامه نگار نبوده است. خود من بارها با هزینه ی شخصی کتاب هایی را خریده ام و بدون چشم داشت بر آن ها نقد نوشته ام و در روزنامه ها منتشر کرده ام. زمانی که در رأس امور فرهنگی نشر کاروان یا مروارید بودم، ۹۰ درصد کتاب هایی که معرفی می کردم، از سایر ناشران بودند. اما چند درصد از روزنامه نگاران ما به این شیوه عمل می کنند؟

نقیبیان در پایان اظهار کرد: به جز مسأله ی حب و بغض، مشکل دیگری که باعث این اتفاق ها می شود، کم اطلاعی است. بسیاری از کتاب های خوب منتشر می شوند، اما از جانب روزنامه نگاران پی گیری نمی شوند؛ به این دلیل که روزنامه نگاران درباره ی ادبیات جهان، نویسنده ها و کتاب های جدید دانش و مطالعه ندارند. بسیاری از کتاب های مهم در ایران شناخته نمی شوند و در مقابل، نام کتاب های کم اهمیت تر مرتب تکرار می شود.