تهران امن میشود؟
داشتن امنیت، داشتن سرپناه و این که بتوانی بدون مشکلی از مکانها و فضاهای شهری استفاده کنی، یکی از ابتداییترین خواستههای شهروندان هر شهری است. آیا تهران جوابگوی این نیازها هست؟
تهران با همه ویژگی های مثبتش و با وجود اینکه در مجموع کلان شهر زنده و نسبتاً امنی به شمار می رود، کاستی هایی دارد؛ کم نبودهاند زنان و کودکانی که به خاطر نبود امنیت در برخی فضاهای شهری دچار آسیب شدهاند. تجاوزها، آزارهای خیابانی و... در کوچههای تاریک و باریک، در ساختمانهای متروک و خالی، در جایی که هیچ ناظری نیست اتفاق افتاده. این ناامنی حتی توانیان(معلولان ) و سالمندان را هم تهدید کرده، گروههایی که به خاطر مناسب نبودن فضا، نبود وسیله نقلیه مناسب برای آنها و برخی خشونت های شهری و ...ترجیح دادهاند خانهنشین شوند. در بیشتر مواقع این چهار گروه معترضان اصلی به مدل طراحی شهر و نادیده گرفتنشان در برنامههای شهری بوده، گروههایی هم که بیشتر از همه در معرض آسیب بودهاند. گروهی از زنان و مردانی هم هستند که تعریفی از شهروندی برای آنها نشده، بیسرپناهانی که شب و روزشان در خیابانها میگذرد و شاید کمتر کسی از آنها پرسیده باشد که شب را کجا میخوابد.
در برنامه سوم توسعه شهر تهران که به تازگی به تصویب شواری شهر رسیده، خواسته های این گروهها به خوبی دیده شدهاند و یکی از مواردی که کمیسیون فرهنگی و اجتماعی و به خصوص کمیته اجتماعی پیگیر آن برای گنجاندن آن در این برنامه و تصویب آن بوده، ماده 71 این برنامه است. این ماده شهرداری را موظف کرده است در مواجهه با مسایل اجتماعی در فضای شهری، تغییر رویکرد از «طرد اجتماعی» به «پذیریش اجتماعی» داشته باشد و با فراهم کردن زیرساختها، به شهروندان آسیبدیده و در معرض آسیب، خدمات رسانی کند و این خدمت باید با توجه به همه گروه های سنی (از کودکان تا سالمندان) و همه گروه های جنسیتی به ویژه زنان فراهم شود. این خدمات رسانی در دو بند تعریف و مشخص شده است.
تهران گرمخانه و مددسرا دارد. اما در این گرمخانه ها و مددسراها دو نکته مهم نادیده گرفته شدهاند،؛ گروههای سنی و زنان. از 17 گرمخانهای که تهران دارد، فقط یک گرم خانه متعلق به زنان بود که ماه گذشته با پیگیری الهام فخاری، رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر و نایب رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی دومین گرمخانه هم برای زنان راهاندازی شد. اما این دو گرمخانه جوابگوی زنان کارتنخواب تهران است؟ بدون شک جواب منفی است. کمیته اجتماعی شورا، در حال پیگیری برای راهاندازی گرمخانههای بیشتر است. در این گرمخانه باید به گروههای سنی هم توجه شود. با توجه به این که سن خیابانخوابی به زیر بیست سال رسیده است، به نظرمیرسد در پناه دادن کارتنخوابها باید گروههای سنی را جدا از هم دید. با توجه به این نیازهاست که بند یک ماده 71 شهرداری را موظف میکند برای ایجاد، توسعه و تجهیز مراکز ارائه خدمات اجتماعی از قبیل مددسرای منطقهای و فرامنطقهای و گرمخانه برای اسکان افراد بیسرپناه و آسیب دیده به تفکیک گروه سنی و جنسیتی همکاری کند. این بند، تاکید دارد که اداره این مراکز باید با اولویت به سازمان مردم نهادی که صلاحیتشان تایید شده است، سپرده شود.
فضاهای بیدفاع امن شوند
این که در خیابان راه بروی و احساس امنیت کنی، مهم است. یکی از مسایلی که شهروندان به خصوص زنان بعضی از مناطق و محلات هر روز با آن مواجه میشوند در میان تنوع مسأله های شهری کمتر دیده شده است، فضاهای بیدفاع شهر است. فضای بیدفاع، فضایی است که پنجرهای به آن باز نمیشود، یعنی این که نظارتی روی آن وجود ندارد، نه ناظر رسمی پلیس در این فضا حضور دارد و نه در دید ناظر غیررسمی مردم است.
زهرا مالکی، طراح و مجری طرح «کاهش خطر پذیری فضاهای شهری برای زنان» پیش از این در شناسایی فضاهای ناامن شهر، به این نتیجه رسیده بود که فضاهای بیدفاع شهر یکی از فضاهای ناامن است. او برای شناسایی این فضاها از خود مردم و به ویژه زنان کمک گرفته بود. زنان به خاطر تردد بیشتری که در محلات دارند و با توجه به این که آسیبها متوجه آنها میشود، بهتر میتوانند فضاهای ناامن را شناسایی کنند. تهران کم از این فضاها ندارد. خیابان سیتیر قبل از این که محل استقرار کافهونها باشد، فضای بیدفاع بود. جداره نواب، یا بخشی از پارکهایی که با دیوارهایی محصور شدهاند، کوچههای تاریک، خانههایی که صاحبانشان آنها را رها کردهاند و ... فضاهای بیدفاع شهر هستند. در بعضی از محلاتی هم که پروژههای بزرگی برایشان تعریف شده، مثل محلههای پیرامون دانشگاه تهران با این معضل روبهرو شدهاند. در این محلهها که ملکها فریز شدهاند، نیمی از خانهها را خریدهاند و تخریب کردهاند ولی نیمی دیگر از خانهها هنوز محل زندگیاند، فضاهای خالی بین خانهها، فضاهای بیدفاع و ناامنی را ایجاد کرده است.
برای بعضی از این فضاها با همکاری شهرداریها پروژههای کوچکی تعریف شده؛ راهاندازی پارکهای کوچک محلی، ایجاد پاتوقهایی که زنان هم در آن حضور داشته باشند، روشنایی و نورپردازی و... اما هنوز خیلی از این فضاهابدون هیچ تغییری ماندهاند و کانون یا کمین بزه، پاتوق معتادان، خرید و فروش مواد و در کل فضایی ناامن برای قشر در معرض خطر شدهاند. زهرا مالکی پیشتر معترض شده بود که فقدان سیاستهای حمایتی برای زنان در برنامههای کلان شهری، اقدامات در مناطق را با چاش مواجه میکند و موجب مواجهه سلیقهای مناطق در برنامهها میشود. اما حالا با تصویب برنامه توسعه سوم به نظر میرسد که این مواجهه سلیقهای کمرنگ شود. در بند دو ماده 71 شناسایی و بهسازی اجتماعی فضاهای بیدفاع شهری، نقاط کور و ناامن با همکاری سایر نهادها و سازمانهای ذیربط، برای ارتقا امنیت اجتماعی در فضاهای شهری و ایجاد احساس امنیت در شهروندان به ویژه زنان، کودکان، توانیابان و سالمندان دیده شده است. شهرداری در شش ماه اول سال اول برنامه سوم باید آئین نامه ضوابط و معیارهای طراحی شهری و محیطی مناسب تدوین و زمینههای الزامآوری این آئیننامه را فراهم کند.
این نشانه ای از حرکت به سوی تغییری است که مردم می خواستند و می خواهند انجام شود و امید بخش است.
ارسال نظر