آیا «هاشمی رفسنجانی» فرمان اجرای عملیات کربلای۴ را صادر کرد؟
حجتالاسلام روحانی روز گذشته در حالی عنوان کرد که مرحوم هاشمی رفسنجانی فرمان اجرای عملیات کربلای چهار را صادر کرد که خود در خاطراتش از زمان دقیق اجرای عملیات اظهار بی اطلاعی کرده است.
حجت الاسلام روحانی روز گذشته در آیین دومین سالگرد ارتحال آیت الله هاشمی رفسنجانی گفت: «فرمان عملیات کربلای چهار را هاشمی صادر کرد و من کنار ایشان بودم»؛ اما هاشمی در خاطرات خود از سال ۶۵ مینویسد: «معلوم نبود که امشب حمله آغاز میشود یا خیر؟ آقای سنجقی را به منطقه فرستادیم. نزدیک ساعت ۱۰ خبر دادند که عملیات با نام کربلای چهار آغاز شده است؛ غافلگیر شدیم.»
مرحوم هاشمی رفسنجانی در مصاحبهای هم که در سال ۹۴ با ایسنا داشته، ماجرای آن شب را اینگونه روایت میکند: «دو سه روز قبل از عملیات به بوشهر رفتم و به شکل کاملاً ناشناس، غروب شبی که قرار بود عملیات شود، زمینی به طرف خوزستان آمدم و از اهواز و سه راهی آبادان - خرمشهر به سوی امیدیه رفتم که آقایان رحیم صفوی و دکتر روحانی با من بودند. شب را در پایگاه امیدیه ماندم. آنجا بود که خبر لو رفتن عملیات را شنیدم.»
گرچه هاشمی گفته که رحیم صفوی با او بوده اما در روایتهای منتشر شده از سرداران رشید و رفیقدوست آمده که رحیم صفوی شب عملیات در قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء (ص) بوده و در امیدیه نبوده است.
همچنین محسن رضایی فرمانده سپاه در دوران دفاع مقدس در برنامه تلویزیونی حالا خورشید در تاریخ ۱۰ دی ۹۷ گفت: «همه از انجام عملیات کربلای چهار مطلع بودند؛ امام خمینی (ره)، شورای عالی دفاع که مقام معظم رهبری عضو آن بودند و هاشمی رفسنجانی از عملیات خبر داشتند؛ حتی هاشمی رفسنجانی همراه با آقای روحانی از بوشهر به صورت زمینی به منطقه آمدند. اینکه گفته میشود این تصمیم شخصی بوده؛ اینگونه نیست.»
حال سوال این است که آیا روایتهای فوق در تضاد با هم هستند؟ و به عبارتی دیگر کدام روایت معتبرتر است؟ برای یافتن پاسخ این سوالها باید نگاهی به راهبردها و شرایط سیاسی – نظامی حاکم بر جنگ در سالهای ۶۴ و ۶۵ انداخت.
مرحوم هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی در دوران جنگ تحمیلی
** تصمیم جمعی
مرحوم هاشمی رفسنجانی پس از اینکه مسئولیت جنگ را عهدهدار شد، به دنبال این بود تا با اجرای یک عملیات موفق، جنگ را به پایان برساند. به عقیده او عملیات خیبر در سال ۶۲، ما را به همه اهداف نرساند. عملیات بدر نیز در سال ۶۳ با ناکامی مواجه شد. هاشمی در خصوص عملیات والفجر ۸ (عملیات فاو) نیز معتقد بود که کامل نشد.
حسین علایی میگوید: «عملیات فاو موفقیت بسیار بزرگی بود، ولی این موفقیت بزرگ از سوی دستگاه دیپلماسی کشور تبدیل به یک دستاورد سیاسی نشد». هاشمی نیز معتقد بود که در آن سالها، دیپلماتهای ورزیده و باسابقه خیلی کم داشتیم. ضمن اینکه دیپلماسی خیلی فعالی نداشتیم، دست ما هم باز نبود.
به هر ترتیب با توجه به راهبرد اتخاذ شده از سوی فرمانده عالی جنگ، سال ۶۵، سال سرنوشت جنگ نام گرفت تا با اجرای عملیات گسترده و سرنوشتسازی، جنگ به خاتمه برسد. هاشمی در آن سال گفت: «در محاسباتی که تاکنون شده، به نظر ما هیچ شرایطی بهتر از اینکه تسریع کنیم در پیشبرد کار جنگ به چشم نمیخورد. وضع عمومی کشور و شرایط اقتصادی کشور هم ایجاب میکند که ما این مساله را اگر بتوانیم زودتر به نقطهای برسانیم.»
در سال ۶۵ ارتش و سپاه مامور شدند تا هر کدام طرحی را برای اجرای عملیات ارائه بدهند. احمد غلامپور فرمانده قرارگاه کربلا سپاه میگوید: «مسئولین سال ۱۳۶۵ را سال سرنوشت جنگ معرفی کردند و از ما و ارتش خواستند که طرح بیاوریم و آنها هم متعهد شدند که یک بسیج عمومی در کشور انجام دهند و نیرو و امکانات مورد نیاز ما را تامین کنند… طرحی را که ارتش تهیه کرده بود به منطقه غرب اختصاص داشت و طرح سپاه در منطقه جنوب بود.»
این مورد و موارد مشابه نشان میدهد که فرمانده عالی جنگ و مسئولان کشور در جریان طرحهای عملیاتی سپاه و ارتش به خصوص عملیاتهای گسترده قرار داشتند. محسن رضایی میگوید: «ما جلسات مشترکی با آقای هاشمی و آقا میگذاشتیم که بعضاٌ آقای میرحسین موسوی هم در جلسات بود. البته بیشتر دونفری (آیتالله خامنهای و آقای هاشمی) در جلسات مانورها شرکت میکردند.»
گفتههای فوق نشان میدهد که شورای عالی دفاع در جریان طرحهای عملیاتی ارتش و سپاه بوده و باتوجه به ساختار تشکیلاتی و فرماندهی عملیاتهای کربلای ۴ و ۵ که فرمانده عالی جنگ هاشمی رفسنجانی و فرمانده عملیات محسن رضایی بوده، رضایی بدون اجازه مافوق خود یعنی فرمانده عالی جنگ، اقدام به اجرای عملیات نکرده است؛ البته صدور فرمان آغاز عملیات از سوی آیتالله هاشمی ممکن است با ذکر جزئیاتی همچون زمان، اسم رمز و… نبوده باشد. غافلگیری هاشمی نیز میتواند مربوط به زمان دقیق اجرای عملیات باشد. انتشار اسناد مربوط به عملیات کربلای چهار میتواند پرده از اینگونه ابهامات بردارد.
سند منتشر شده از سوی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه
محسن رفیق دوست درخصوص زمان اعلام رمز عملیات از سوی قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء (ص) به یگانهای عمل کننده میگوید: «من از اول شروع کربلای ۴ در منطقه بودم… سی چهل نفر نماینده و ده بیست نفر امام جمعه و چند نفر از وزرا در سنگر بزرگی جمع شده بودند. پدر یکی از شهدا رمز عملیات را خواند و من رفتم». این گفتهها نشان میدهد که برخی از نمایندگان مجلسی که ریاست آن برعهده هاشمی رفسنجانی بوده نیز در جلسه اعلام رمز حضور داشتند. ضمن اینکه رسم بوده، گاهی اوقات رمز عملیاتها به نیابت از فرمانده عملیات توسط افرادی همچون امامان جمعه و پدران شهدا قرائت شود.
این گفتهها تاکید بر این دارند که مسئولان کشور از اجرای عملیات کربلای ۴ خبر داشتند و تصمیم شخصی نبوده است. ضمن اینکه مصاحبه هاشمی رفسنجانی در سال ۹۴ با ایسنا نشان میدهد که او به خوبی از طرح مانور و درگیری اطلاع داشته است.
** آیا فرماندهان از لو رفتن عملیات اطلاع داشتند؟
با مطرح شدن نام «کربلای چهار»، موضوع «لو رفتن عملیات» در فضای افکار عمومی شکل میگیرد. اما سوال اینجاست که لو رفتن عملیات چقدر موضوعیت دارد؟ به عقیده بسیاری از کارشناسان نظامی، استفاده از اصل غافلگیری (غافلگیری زمینی، زمانی یا تاکتیکی) در عملیاتهای گسترده به طور کامل امکانپذیر نیست و بلکه بسیاری از عملیاتهای نظامی با آگاهی کامل و یا نسبی دشمن صورت میگیرد و به موفقیت هم دست مییابد؛ مانند عملیات بیت المقدس (فتح خرمشهر) یا عملیات آزادسازی موصل.
سال ۱۳۶۵ از سوی مسئولان کشور، سال سرنوشت جنگ تعیین شده بود و باتوجه به اجرای عملیاتهای بزرگ ایران در زمستان هر سال (عملیات خیبر در زمستان ۶۲، عملیات بدر در زمستان ۶۳ و عملیات والفجر هشت در زمستان ۶۴) رژیم بعث عراق انتظار داشت که عملیات گسترده ایران در زمستان سال ۶۵ اجرا شود. ضمن اینکه از عملیات خیبر، عملیاتهای بزرگ ایران به صورت آبی – خاکی اجرا شده بود؛ از این رو آنان انتظار داشتند که با عبور از رودخانه یا هور، به اجرای عملیات بپردازیم.
همچنین اجرای عملیات گسترده نیازمند نیروی انسانی بسیار است، به طوری که برای عملیات کربلای چهار ۲۶۰ گردان از سراسر کشور به جبههها اعزام شدند. اجرای عملیاتهای مهندسی و رفت و آمدهای خودروها نیز میتواند جاسوسان عراقی را از اجرای یک عملیات بزرگ و مهم مطمئن سازد. سرلشکر سلیمانی معتقد است که ما در همه عملیاتهای دفاع مقدس نسبتی از لو رفتگی را داشتیم. در عملیات والفجر هشت که به عنوان عملیاتی با بالاترین شاخص غافلگیری و حفاظت اطلاعاتی در تاریخ دفاع مقدس شناخته میشود، رژیم بعث عراق فریب عملیاتی خورد و فریب اطلاعاتی نخورد؛ چرا که بعثیها علیرغم دریافتی اطلاعاتی مبنی بر تحرکات ایران در ساحل اروند، معتقد بودند که ایرانیها نمیتوانند از اروند عبور کنند.
سردار قاسم سلیمانی فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله در دوران دفاع مقدس
عبور رزمندگان در عملیات والفجر هشت از اروند، عراقیها را هوشیار ساخت که ایرانیها ممکن است دوباره از اروند عبور کنند. ضمن اینکه تکِ پشتیبانی عملیات والفجر ۸، به فرماندهی عزیز جعفری در منطقه ام الرصاص و ابوالخصیب انجام گرفت و رزمندگان یگانهای تحت امر این قرارگاه توانستند به مدت ۲ تا ۳ روز نیروهای بعثی را به خود مشغول سازند تا رزمندگان در فاو پیشروی داشته باشند تا خود را به کارخانه نمک برسانند. پس حتی آنان به ام الرصاص هم حساس شده بودند.
از این رو عراقیها در سال ۶۵ اقدام به اجرای حملههایی علیه ایران کردند تا مانع از اجرای عملیات گسترده ایرانیان بشوند یا اینکه عملیات مهم ایران را به تاخیر بیاندازند که مهمترین حمله آنان منجر به اشغال مهران شد که با اجرای عملیات کربلای یک توسط ایران، مهران بازپس گرفته شد.
در مورد عملیات کربلای چهار، علاوه بر تمام مواردی که ذکر شد و محتمل است؛ فرماندهان معتقدند که اطلاعات عملیات به دست عراقیها افتاد. رحیم صفوی در جمع راویان دفاع مقدس در اصفهان گفت: «عملیات کربلای ۴ توسط یکی از خودیها لو رفته بود که کالک عملیات را برداشت و رفت پناهنده عراقیها شد». شهید سوداگر نیز در کتاب خاطرات خود با عنوان «جادههای سربی» به این موضوع اشاره و عنوان کرده است: «…عجیب اینکه به اسناد دسترسی پیدا کردیم که گویای اطلاع عراق از چگونگی استقرار و گسترش یگانهای ما بود. معلوم شد که اخبار ستون پنجم دشمن است.»
در این خصوص که آیا فرماندهان پیش از آغاز عملیات اطلاع داشتند که عملیات لو رفته است و با آگاهی به لورفتگی عملیات فرمان اجرای عملیات را صادر کردند، سندی منتشر نشده است و حتی در عملیات کربلای چهار برخی از یگانها توانستند وارد ابوالخصیب بشوند و خود را به جاده اول و دوم پس از ساحل غربی اروند برسانند.
سردار جعفر اسدی فرمانده یگان ۳۳ المهدی در دفاع مقدس در کتاب خاطرات خود با عنوان هدایت سوم گفته است: «ما اولین یگانی بودیم که از اروند عبور کردیم و رسیدیم به جادهی آسفالته. لشکر ۷ ولیعصر هم که سمت چپ ما بود، خودش را رساند آن طرف رود. تماس گرفتیم و گزارش وضعیتمان را به حسین علایی دادیم… بچههای گردان فجر و ابوذر رفتند تا جایی که دوباره تماس گرفتند که ما جادهی دوم را هم گرفتهایم. از نوارهایی که هنوز هم هست شنیده میشود که رشید به علایی میگوید: «شما المهدی رو خط مقدم خودت بدون. اگه عراقیها صبح برای پاتک پیداشون بشه، لشکر ۷ رو صاف میکنن. واسه همین نیروی کمکی و مهمات برای المهدی پیش بینی کن.» معنی حرفش این بود که آنها مطمئن شدهاند ما مواضع تصرف شده را حفظ میکنیم و همه یگانها تا قبل از روشن شدن هوا به هم میرسند. اما خیلی زود فهمیدیم که لشکر ۱۴ امام حسین (ع)، ۸ نجف و سایر یگانها در منطقهی ام الرصاص ماندهاند و نمیتوانند خط عراق را بشکنند.»
این روایت از سردار اسدی نشان میدهد که فرماندهان قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء (ص) یعنی رضایی، شمخانی، رحیم صفوی و رشید در ساعتهای اولیه امید به پیشروی نیرو داشتند اما پس از گذشت چند ساعت پس از آغاز عملیات محسن رضایی میگوید: «عملیات در رده به کلی سری لو رفته است» و سپس دستور بازگشت نیروها را میدهد.
سردار جعفر اسدی فرمانده لشکر المهدی در کنار محمدباقر قالیباف فرمانده لشکر نصر در عملیاتهای کربلای ۴ و ۵
**مُصر به اجرای عملیات
حجتالاسلام روحانی همچنین روز گذشته در خصوص عملیات کربلای پنج گفت: بعد کربلای ۴ ناموفق، تصمیم گرفت عملیات دیگری انجام دهد و با صبر و حوصله و خستگیناپذیری این کار را انجام داد.
در گزارشی دو روز پیش با عنوان «۲ هفته سرنوشتساز در تاریخ جنگ؛ «کربلای ۵» چرا و چگونه انجام شد؟» در خبرگزاری تسنیم منتشر شد، بر اساس اسناد منتشر شده از سوی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه و مشروح جلسات فرماندهان سپاه با هاشمی رفسنجانی از پنجم تا هفدهم دی ماه، محسن رضایی از ابتدا تا انتها مٌصر به اجرای عملیات، هاشمی رفسنجانی ابتدا مصر اما در نهایت مردد بود و پس از شور محرمانه با محسن رضایی، تصمیم را به او واگذار کرد و برخی از فرماندهان ابهاماتی داشتند.
همچنین سردار رشید در اسفند ماه ۹۲ در جمع پیشکسوتان دفاع مقدس در مسجد ولیعصر (عج) تهران گفت: «شواهد و قرائنی که ما در آستانه عملیات کربلای چهار و پنج داشتیم مشخص میکرد که دشمن به دنبال طراحی و حمله به فاو است، در یک چنین شرایطی تصمیمگیری برای انجام عملیات با تضمین پیروزی، با تردید و دشواریهای بسیار زیادی روبرو بود و سرانجام آقامحسن رضایی این تصمیم را گرفت. حالا گفته شده و عزیزی هم که الان در راس یکی از قوای ممکلت است چند سال قبل فرمودند که این تصمیم را آقای هاشمی رفسنجانی گرفت، من احترام قائلم برای آقای هاشمی رفسنجانی، ولی حقیقتاً آن تصمیم را آقامحسن گرفت.»
سردار غلامعلی رشید و سردار یحیی رحیم صفوی
** انتشار اسناد
انتشار اسناد عملیات کربلای چهار همچون نوارهای صوتی، دفترچههای راویان، گزارشهای عملیات، کالکها و فیش کمکهای زیادی خواهد کرد تا ابهامات و برخی تناقضات در خصوص این عملیات پر سر و صدا و همچنین دیگر عملیاتها را رفع کند. سردار رودکی که از فرماندهان عملیات کربلای ۴ بوده و هم اکنون رئیس پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس است، در مصاحبهای عنوان کرده که اسناد این عملیات در آینده منتشر خواهد شد.
همچنین انتشار اسناد و مذاکرات شورای عالی دفاع به یافتن پاسخ ابهامات دفاع مقدس کمک خواهد کرد. سردار صفوی در آذرماه سال ۹۲ از پیادهسازی تمام نوارهای مربوط به شورا خبر داد و گفت: «بنده بر این کار نظارت میکنم. آنها در واقع تماماً حقایق جنگ است.»
ارسال نظر