به گزارش پارس به نقل از قدس، او دانش آموخته رشته کارگردانی دانشگاه نیویورک آمریکا و دکترای پژوهش هنر از دانشگاه هنر ایران است. ازدیگرسریالهای او می توان به صاحبدلان، پاورچین، داستان یک شهر و فیلمهایی چون پرواز پنجم ژوئن، هامون، برخورد و… اشاره کرد. گفت و گوی ما بااین بازیگر پیشکسوت را بخوانید:

خانم حائری! مدتی است چندان فعالیت تصویری ندارید. چه می کنید این روزها؟

- نه چندان هم کم کار نشده ام، فقط واسطه ها زیاد شده است. الان چندین کانال مختلف داریم، فیلمهای تلویزیونی و شبکه خانگی هست؛ در گذشته یکی دو تا شبکه بود آدم به خوبی دیده می شد، در حالیکه الان این اتفاق نمی افتد. ازطرفی هم چون سالها مشغول تدریس بودم، چندان نمی توانستم فعالیت تصویری داشته باشم، ولی به هرحال فعالیتم کم نشده ولی همانطور که گفتم دیده نمی شود.

حتماً آگاه هستید، مدتی است که کار سریال سازی در تلویزیون کمی با مشکل مواجه شده است و ظاهراً دست اندرکاران هم چندان رغبتی به ساخت سریال ندارند. در کل باید بگویم که این روزها تابع سیاستهای کلی صدا و سیما هستم.

در یکی دو سال گذشته بیشتر فعالیت تئاتری داشتم که می دانید، کارخیلی زمان بری است؛ وضعیت تئاترها را هم که می دانید چون زمان کمی را برای بودن روی صحنه دارد، هم عامل دیگری است برای اینکه بازیگر دیده نشود. الان هم که مشغول تمرین تئاتر دانی وانیا به کارگردانی اکبرزنجانپورهستم که یکی از متنهای خوبی است که تا کنون مطالعه کرده ام.

از مشکلات سریال سازی گفتید. به نظر شما چرا تلویزیون این روزها یک سریال مطلوب و مخاطب پسند ندارد؟

- به نظر من یکی از دلایل مهمی که ما این روزها یا سریال خوب تلویزیونی نداریم یا خیلی کم داریم نبود تهیه کنندگان کاربلد است. تهیه کنندگان ما این روزها این کاره نیستند و وقتی در کارهای مختلف به اسم تهیه کننده می رسی می بینی که خیلی شناخته شده نیستند.

متاسفانه تلویزیون در سالهای اخیر یک رویکرد جدیدی پیدا کرده وآن هم سفارش یکسری کارها به تهیه کنندگانی است که از قضا هیچ شرط و شروطی و گزینشی هم برای آنها ندارد واصلاً کاری به این ندارد که فلان تهیه کننده اصلاً تجربه ای در این کاردارد یا نه.

ازآن طرف هم ما الان یکسری تهیه کنندگانی داریم که از بازنشستگان صدا و سیما هستند وبه خاطر آشنایی شان با سازمان می توانند بودجه بگیرند و کاربکنند وبرای آنها هم چندان مهم نیست که چه کاری بسازند. هرچه فیلمنامه ارزانترباشد، بازیگرکمتری بخواهد بهتر است. اصلاً گاهی دنبال بازیگرانی مثل ما نمی گردند، چون معتقدند که ما گران هستیم. بعد این می شود که می روند دنبال دخترخاله، پسرخاله شان و حاصل می شود ساخته هایی خانوادگی که تلویزیون هم با نشان دادن آنها مشکلی ندارد؛ اینها باعث می شود ما هرروز بیشتر از روز پیش شاهد سریالهای آبکی با حضور بازیگران جوان و ناشناخته و کارنابلد باشیم.

ورود پسرخاله ها و دختر خاله های بازیگر هم که یعنی باند بازی تهیه کننده و تولید یک سریال ارزان قیمت؟

- بله و متأسفانه این مشکل این روزها زیاد شده است؛ البته اگرمنظور از این باند بازی کاربا یک گروه ثابت دورهم جمع می شوند و برای منافعشان کارمی کنند باشد که چیز بدی نیست، ولی باند بازی هنگامی است که تهیه کننده برای ساخت یک سریال ارزان قیمت سراغ افراد مبتدی می رود.
بدبختانه مدتی است دیگر تلویزیون با تهیه کنندگان کاربلد کار نمی کند و وقتی هم که دست و دل این چند تهیه کننده خوب با توجه به مشکلات به کار نرود، دور می افتد دست همین تهیه کنندگان کارنابلد و نمی دانم دیگر ما که می خواهیم از شیوه هایی که قبلا جواب درستی نگرفته ایم استفاده نکنیم هی اشتباه پشت اشتباه… !

از تئاتر گفتید. حال و روز این روزهای تئاترچطور است؟

- می بینید که کلی تئاتر روی صحنه داریم، ولی پول نیست. متأسفانه وضعیت تئاتر خیلی اسفباراست؛ دلیلش هم نداشتن یک متولی درست و حسابی است. مرکزهنرهای نمایشی نه تنها راهگشا نیست، بلکه به خاطر اعمال سلیقه های شخصی و سانسورهای مختلف راه را می بندند وعمر ما هم به این شکل از بین می رود.

الان موضوع تئاتر است یا مسؤولان تئاتر؟

- نه اصلاً موضوع و مشکل ما تئاترنیست موضوع اشخاص هستند که متاسفانه به دلایل شرایط مختلف مدتی می آیند، مدیر مجموعه ای می شوند وتازه شروع می کنند به جا به جا کردن و رفع و رجوع کردن کارهای مدیر قبلی و اگرتازه بلد باشند تا می آیند یک کاری بکنند، باید بروند.

یعنی همه چیز دست به دست هم داده که وضعیت هنری ما در وضعیت نه چندان مطلوب قراربگیرد واگر الان هم کاری انجام می شود به قول آقای نصیریان بنا براستعدادهای ذاتی افراد است که پیگیرند تا بتوانند کارشان را به اجرا دربیاورند.

مگر مرکز هنرهای نمایشی بودجه ای برای تئاتر ندارد؟ این بودجه ها صرف چه چیزی می شود؟

- چرا بودجه دارد و متولی کل تئاتر کشور هم هست، ولی جشنواره ها همه بودجه را می خورند. جشنواره هایی که به هیچ کاری نمی آیند.

مثلاً جشنواره تئاتر فجر کارهایی را می آورد که هنوز اجرا نشده و دیده نشده و ارزش گذاری نشده است؛ به عنوان ویترین سال آینده نشان می دهد واین می شود کارنامه یک سال ما! در حالی که در تمام دنیا جشنواره بعد از یک سال هنری برگزار می شود و زمانی به اصطلاح ارزشگذاری می شود که مردم کارها را دیده و نظرداده باشند. این مشکلی است که ما هر سال داشته ایم و هر سال هم ادامه می دهیم. ما هنوز نمی خواهیم بعد از این همه سال از اشتباهاتمان درس بگیریم و بودجه را صرف یک خوراک ۱۰-۱۵ روزه نکنیم. از آن طرف سالن برای نمایش کم داریم، دایماً تعطیلی داریم واینها نمی گذارد، کارها درست پیش برود و تئاتر را به این روز کشانده است.