چرا فاضل نظری نامزد انتخابات شورای شهر شد؟
فاضل نظری دربارهی حضورش در انتخابات شورای شهر تهران، میگوید، به خاطر شاعر بودن وارد این حوزه نشده است.
به گزارش پارس ، این شاعر و نامزد چهارمین دوره ی انتخابات شورای شهر تهران در گفت و گو با ایسنا، عنوان کرد: من برای فعالیت های شورای شهر در دوره ی جدید سه ضلع اساسی را می بینم و تأکیدم بر این سه ضلع است؛ یکی ایجاد یا بهبود زیرساخت های زندگی شهری، دو دیگر توجه به فرهنگ در معنی واقعی اش در همه ی حوزه های تصمیم گیری و سوم رفع مشکلات اصلی موجود.
او افزود: برنامه ی اصلی شورای شهر شامل برنامه ریزی برای آینده و رفع مشکلات موجود است. باید با استفاده از قوانین و مقررات و اسناد بالادستی کمک کنیم که این سه ضلع بتوانند به طور منسجم و کامل کار کنند. در حوزه ی مدیریت شهری ریل هایی گذاشته شده و قرار نیست شورای جدید مسیر را متحول کند. هنر شورای جدید این است که با توجه به اسناد بالادستی و راهبرد و چشم اندازی که برای آینده ی تهران طراحی و ترسیم شده، ریل هایی را در ادامه ی این مسیر و بهتر از گذشته برای حرکت به سمت فردایی مطلوب و از پیش تعیین شده ایجاد کند.
نظری که دارای دکترا در رشته ی مدیریت صنعتی است، در ادامه تأکید کرد: من به خاطر شاعر بودن وارد این حوزه نشده ام؛ بلکه با توجه به تحصیلات و تجربیاتی که در این زمینه داشتم، احساس کردم می توانم کاری انجام دهم و ممکن است تحصیلات و تجربه ام برای این حوزه مفید باشد. شورای شهر یک مجموعه است که باید نگاه ها و تخصص های مختلف را در کنار هم جمع کند. غفلت از یک وجه به کل آسیب می رساند. امروزه سازمان را یک سیستم می بینند که خلل در یکی از اجزای آن منجر به اشکال در کل سیستم می شود. تخصص های مختلف در شوراها منجر به هم افزایی می شود و این سینرژی (هم افزایی) هم در زندگی شهری شتاب و سرعت لازم را برای بهبود ایجاد می کند.
او همچنین اظهار کرد: این جمله ی معروف که ما مأمور به تکلیف هستیم؛ نه نتیجه، بسیاری از مواقع، خصوصا جایی که با انتخاب مردم مواجه هستیم، معنادار است. مردم باید بدانند چه کسانی آمده اند و بعد انتخاب کنند. انتخاب بین دوهزار اسم، آن هم براساس ملاک های دقیق، بسیار دشوار است. معمولا مردم تهران به نظر کارشناسان و لیست هایی که تخصص های متنوع را در کنار هم جمع کرده اند، اعتماد می کنند.
نظری سپس گفت: رأی آوردن و نیاوردن ربطی به پیروزی ندارد. پیروزی این است که ما احساس کنیم که می توانیم کمک کنیم. مهم این است که به مردم فکر و مخاطره و ریسک کنیم و البته هزینه ای نپردازیم که بعدها همیشه به خاطر آن افسوس بخوریم و بخواهیم آن را جبران کنیم. اگر این فعالیت ها در یک بستر اخلاقی رخ بدهد، کسی نگران رأی آوردن و نیاوردن نخواهد بود که بخواهد به هر قیمتی جلب نظر کند.
این شاعر همچنین درباره ی برنامه های خود پس از پیروزی احتمالی در انتخابات شورای شهر تهران، اظهار کرد: اگر خدا بخواهد و امکان این خدمت برایم میسر شود، سعی می کنم از صمیم جان کار کنم و نقش مؤثری داشته باشم. البته اگر در هر دوره ای ببنیم که امکان فعالیت ندارم، فرصت را به کس دیگری واگذار می کنم، پیش از این هم همین طور بوده ام. حضور در شورا یک واجب کفایی است. من احساس وظیفه کردم که داشته ها و دانسته هایم را عرضه کنم. اگر امکان حضور در این شورا محقق شود، این کار را خواهم کرد، وگرنه در جای دیگری به کشور خدمت می کنم. ما به وطن مان بدهکاریم و هر قدر هم کار کنیم، این بدهکاری صاف نمی شود.
نظری در ادامه گفت: هنر و ادبیات یکی از ابزارهای تغییر فرهنگ است. در این جا منظور من از فرهنگ، تعریف رایج آن به عنوان فرهنگ و هنر نیست. البته سینما، موسیقی، شعر و ادبیات همه می توانند به ترسیم یک جهان آرمانی، اصلاح خلق وخوی مردم، بهبود وضع تفکر و حتا معیشت مردم کمک کنند، اما باید فرهنگ را وسیع تر از امروز تعریف کنیم؛ مثلا اگر یک اقدام اجرایی مثل آوردن مترو در شهر انجام می دهیم، به تأثیرش در رفتار، فرهنگ، باورها و ارزش های مردم توجه کنیم. همین مردمی که با احترام و تعارف از درهای خانه ها خارج می شوند، ممکن است وقتی زیرساخت درستی برای مترو و حمل ونقل عمومی نداشته باشیم، بیش از دیگران به خود فکر کنند. بنابراین ما باید به تأثیرات فرهنگی تصمیم های اجرایی توجه کنیم.
او افزود: باید به فرهنگ به معنای مصطلح آن نیز فکر کرد. هنرمندان ریه های جامعه هستند که جامعه با آن ها نفس می کشد. تمدنی که هنرمند ندارد، محکوم به فراموش شدن است و مسیر فراموشی را طی می کند. باید به فرهنگ و هنر توجه داشت و زمینه های حضور مردم را فراهم کرد. ما اعضای احتمالی شورا خود مردم هستیم و نباید پس از انتخاب شدن فراموش کنیم که جزوی از مردم بوده و هستیم و برای آن هاست که سر کار آمده ایم. قطعا رضای خدا نیز در بهبود زندگی مردم است.
نظری همچنین تأکید کرد: پرچم فرهنگ و هنر رفیع ترین پرچم تاریخی ماست و شاید همه ی ثروت باستانی ما با نقش فرهنگ و هنر در حال اهتزاز است. به عنوان آخرین سنگرهای دفاع از تفکر اسلامی و ایرانی باید به آن اهتمام شود، بنابراین خود مردم می توانند زمینه ی تعالی وضعیت فرهنگ و هنر را ایجاد کنند و خود با همه ی دقت، این قطار در حال حرکت را به سمتی که باید برود، برسانند.
ارسال نظر