نامادری بی رحم پسر ۵ ساله را با دندان پاره پاره کرد +عکس
نامادری در بوکان پس از آنکه بدن کودک ۵ ساله را با دندان پاره پاره کرد با جسم سختی به سر او زد که باعث مرگ مغزی شدن وی شد.
هفدهم مردادماه امسال کودک ۵ ساله بوکانی در بیمارستان مهاباد در پی شکنجه های وحشیانه نامادری تسلیم مرگ شد.
عموی ژیوان در شرح این جنایت Crime تلخ میگوید: پس از آنکه محمدامین، پدر ژیوان از همسرش جدا شد ژیوان همراه پدر و مادرم، یعنی پدربزرگ و مادربزرگ خودش زندگی کرد. این ماجرا پنج سال طول کشید تا اینکه برادرم آذرماه سال گذشته با دختری از یکی از روستاهای اطراف بوکان آشنا شد که او هم در ازدواج اولش با شکست مواجه شده بود.
وی ادامه داد: زمانی که متوجه علاقه برادرم به آرزو شدیم برای او یک تاکسی خریدیم و یک خانه در اختیارش گذاشتیم تا بتواند زندگی جدیدش را در آرامش شروع کند، اما با این حال خودشان اصرار کردند که همراه پدر و مادرم زندگی کنند.
عموی ژیوان میافزاید: مدتی از آغاز زندگی مشترک برادرم با آرزو نگذشته بود که آرزو از برادرم خواست تا برای دیدار با برادرش به ترکیه بروند، پدر و مادرم نیز تمامی مخارج سفر آنها را تقبل کردند؛ پس از بازگشت از سفر ترکیه آرزو به خانواده ام گفت که میخواهد به دیدار عمویش برود، چند روزی از برادرم و همسرش خبری نبود تا اینکه برادرم با ما تماس گرفت و گفت که میخواهند مستقل زندگی کنند، به همین دلیل دیگر به خانه پدری بازنخواهند گشت. چند روز بعد برادرم به دنبال ژیوان آمد و گفت که همسرش گفته است که باید ژیوان را با خود ببرم و اگر نبرد آرزو خودکشی میکند.
وی در ادامه میگوید: روابط برادرم با خانواده اش قطع شد، مدتی بعد فهمیدیم که در یکی از محلههای بوکان خانهای کرایه کرده است، این شرایط فقط سه ماه دوام داشت.
عموی ژیوان میگوید: عصر روز حادثه Incident آرزو با برادرم تماس گرفت و از او خواست تا به دنبالش بیاید تا با زنان همسایه به پارک شهر بروند، برادرم با تاکسی به دنبال آنها رفت و آنها را به پارک رساند، زمانی که آنها به خانه باز میگردند یکی از زنان همسایه به برادرم میگوید که کلیدهایش را در پارک جاگذاشته است و از او میخواهد که او را تا پارک ببرد تا کلیدهایش را بردارد. برادرم او را به پارک میبرد و به خانه اش بازمی گرداند سپس به خانه خودش میرود و میبیند که آرزو در حال تنبیه بدنی ژیوان است، برادرم با همسرش بحث میکند و به او میگوید که اگر نمیتوانی از او نگهداری کنی بگذار تا او را به خانواده خودم بسپارم.
وی ادامه میدهد: آرزو نیز در جواب او میگوید که ژیوان مانند بچه نداشته خودم است و من او را دوست دارم. برادرم پس از این ماجرا به بیرون از خانه میرود تا با تاکسی چند مسافر را جابه جا کند، شب هنگام، زمانی که به خانه بازگشت چند بار زنگ در را زد، اما کسی در را بازنکرد تا اینکه پس از ۲۰ دقیقه آرزو در را باز کرد و گفت: ژیوان تشنج کرده است. برادرم همراه او به داخل خانه رفت و دید که ژیوان در حالی که برهنه و بیهوش بود زیر دوش آب یخ در حمام قرار دارد.
عموی ژیوان اظهار میدارد: برادرم ژیوان را به بیمارستان شهر برد که در آنجا متوجه آثار گازگرفتگی روی بدن ژیوان شد، به همین دلیل به آرزو مشکوک شد، این در حالی بود که آرزو از برادرم خواسته بود تا او را به ترکیه بفرستد و یا خودکشی میکند. محمدامین از او خواست تا حقیقت را بگوید، آرزو نیز گفت که من او را کتک زدم، اما به کسی چیزی نگو، خانواده آرزو نیز او را تحت فشار گذاشتند تا به ما و پلیس Police چیزی نگوید. در ادامه ژیوان به بیمارستان مهاباد منتقل شد و در آنجا مرگ مغری او تایید شد.
وی ادامه میدهد: آرزو زمانی که متوجه مرگ مغزی ژیوان شد قصد داشت از مهاباد فرار Escape کند و به ترکیه برود، اما توسط ماموران پلیس دستگیر شد. در نهایت ژیوان در روز هفدهم مردادماه ساعت ۲۳ تسلیم مرگ شد. در تحقیقات مشخص شد که آرزو با جسم سختی به سر او زده است و همین باعث شد که او مرگ مغزی شود.
عموی ژیوان در ادامه میگوید: دو ماه پیش نیز دست ژیوان شکسته بود و آرزو به برادرم گفته بود که او روی سرامیک افتاده و همین باعث شکستن دستش شده است، اکنون مشخص شده است که آرزو دست ژیوان را هنگامی که مشغول کتک زدن او بوده شکسته است.
وی میافزاید: او برادرمان را خام خود کرده بود، او حتی به دروغ به برادرمان گفته بود که شوهر اولش دو جنسه بوده و او همچنان دوشیزه است.
عموی ژیوان با گمانه زنی در خصوص انگیزه آرزو برای کشتن ژیوان میگوید: با توجه به وضعیت مالی مناسب خانواده ما این احتمال وجود دارد که آرزو بخاطر دستیابی به ثروت خانوادگی ما دست به چنین اقدامی بزند، زیرا روز گذشته برادرم متوجه شد که آرزو باردار است؛ بنابراین گزارش، پرونده این جنایت با توجه به محل وقوع آن به دادستانی بوکان ارجاع شد. این زن به جرم خودش اعتراف کرده است و هم اکنون در مهاباد زندانی است. روز گذشته پیکر ژیوان در بوکان به خاک سپرده شد.
ارسال نظر