به گزارش پارس به نقل از ایسنا، رسانه ها با توجه به گستردگی شان مانند بروشور، کتاب و کتابچه، مجله و روزنامه، فضای دیجیتال و دنیای مجازی، تلویزیون و رادیو، اطلاعات لازم برای انتقال را از روش های مختلف به مخاطب ابلاغ می کنند. هر کدام از این ابزار، اطلاعات را به نحوی به مخاطب انعکاس می دهند و محاسن و معایب خاص خود را دارند.

  مستندات نشان می دهد که اصلی ترین عامل تأثیرگذار در مصرف و کنترل دخانیات، تبلیغات رسانه یی فراگیر است؛ سینما، تلویزیون، مطبوعات و رادیو به عنوان اصلی ترین رسانه های جمعی تبلیغاتی هستند. برخی کارشناسان معتقدند که رسانه ها در این زمینه چندان موفق نبوده اند و مثلا فیلم هایی که صداوسیما در این زمینه پخش کرده، گاهی تأثیر معکوس داشته است. استعمال مکرر دخانیات برای فرار از دغدغه های ذهنی به عنوان آرامش بخش در فیلم ها موجب ترویج دخانیات و استفاده از آن توسط بیننده شده است. همچنین در بیشتر سریال ها فقط مردان معتاد به تصویر کشیده شده اند، در حالی که مطالعات میدانی نشان داده است که زنان معتاد، مسائل و مشکلات خاص خود را دارند که باید به آن ها نیز توجه شود.

کارشناسان همچنین به این مسأله انتقاد دارند که تبلیغات صدا وسیما محدود به تبلیغ اجناس مضر مانند هله و هوله و سیم کارت های رنگارنگ شده و برجسته سازی پیامدهای منفی سیگار کشیدن فراموش شده است و فقط با نزدیک شدن به هفته ی « بدون دخانیات» این تبلیغات برای مدت زمان کوتاهی فعال می شود و بعد از آن، روزگار با استفاده از دخانیات می گذرد. به علاوه، این انتقاد وارد شده است که مطبوعات در این مسیر به صورت لاک پشتی حرکت و فقط به اعلام آمار گرایش مردم (افزایش یا کاهش) به دخانیات به طور سالانه و گاهی هم مصاحبه ای کوتاه با مسوولان امر اکتفا می کنند.

تبلیغات از دیگر راه های موثر برای جلوگیری از ترویج دخانیات است. به همین دلیل، براساس مصوبه ی قانون جامع کنترل دخانیات مصوب سال ۱۳۸۵ مجلس شورای اسلامی، شرکت دخانیات موظف شد روی بسته های سیگار علائم هشداردهنده چاپ کند؛ اما براساس بررسی ها، به نظر می رسد این نوع تبلیغات موثر نیست و با توجه به نشان دادن ریه های یک فرد سیگاری و سالم روی پاکت سیگار، مصرف کننده، ترغیب می شود از سیگارها ی بسته بندی شده با هولگرام دخانیات ایران که به اصطلاح تقلبی نیست استفاده کند. گرچه سیگار همان سیگار و معایب آن هم بر سر جایش باقی است. به عبارتی این نوع بسته بندی فقط مصرف کننده را با سیگار قاچاق آشنا می کند.

از سوی دیگر، با نگاهی به دنیای مجازی ایران می بینیم که بیش از هر جای دیگری تبلیغات کنترل نشده و جملات غیرواقعی در موضوع دخانیات وجود دارد؛ برخی گفت وگوهایی که در محیط وبلاگ ها و وب سایت های اجتماعی انجام می شود در راستای تحریک و وسوسه ی جوانان به مصرف دخانیات تلاش می کنند. جملاتی مانند « با کدام آهنگ سیگار می چسبد؟ » یا « آیا در باران سیگار کشیده اید؟ » در این فضا محیطی را فراهم می آورد که در بستری از ناآگاهی، حقوق اولیه ی شهروندی زیر پا گذاشته و حق دستیابی به حقایق از مردم سلب می شود. البته نباید فراموش کرد که در همین فضا، مطالب متنوعی درباره ی مضرات دخانیات نیز به چشم می خورد، اما رنگ و لعاب تبلیغاتی آن ها که بیشتر توسط مراکز تحقیقاتی، ارگان های دولتی یا سازمان های مردم نهاد تهیه می شود به لحاظ فضای عملی یا اداری این سایت ها، با فضاهای تبلیغاتی قابل مقایسه نیست.

کودکان نیز از این آسیب مصون نمانده اند؛ گرچه هرگونه تأثیری از رسانه، بویژه تلویزیون روی سلامت کودک، مسأله ی تک عاملی نیست و به موارد زیادی مانند میزان تحصیلات خانواده، میزان دخالت والدین در امور کودک، هوش هیجانی و اجتماعی کودک، مدت و میزان دیدن تلویزیون و نیز نوع برنامه های شبکه های مورد استفاده توسط خانواده ارتباط دارد، اما استفاده به تنهایی یا همراه والدین و دیگر اعضای خانواده، از دیگر عواملی است که در نحوه ی تأثیرگذاری رسانه بر کودک موثر است.

اصولا کودکان مهارت مقاومت در برابر پیام های جذاب و فریبنده را ندارند. کودکان در مقایسه با بزرگسالان با توجه به نداشتن تجربه و دانش کافی، بیشتر تحت تأثیر قرار می گیرند. این تأثیرپذیری به حدی است که سلامت جامعه را با چالش جدی روبه رو کرده و باعث نگرانی دست اندرکاران سلامت و رسانه شده و در بعضی کشورها مانند آمریکا، اقدامات عملی و جدی در این باره صورت گرفته است. در این کشورها، تبلیغات بازرگانی برای مخاطبان کودک به جز درباره ی پیام های آموزشی ممنوع است.

کودکان به واسطه ی خصوصیات روحی و ذهنی خود، در برابر تبلیغات مستقیم و غیرمستقیم رسانه بسیار حساس تر و تأثیرپذیرترند و تأثیر نمایش چند دقیقه فیلم از هزاران ساعت دیالوگ آموزشی بیشتر است. تأثیر عمیق فیلم ها روی کودکان و نوجوانان به دلیل هم ذات پنداری آن ها و تلقین پذیری محیط اطراف شان موجب می شود تا آن ها خود را جزیی از صحنه ی نمایش ببینند. شرکت های دخانی نیز از این تأثیر مطلع اند و حداکثر سوءاستفاده را می برند، به گونه ای که براساس آمار، در چند دهه ی گذشته، با سرعتی باورنکردنی شاهد افزایش مصرف دخانیات در سنین کودکی و نوجوانی و نیز کاهش سن مصرف اولین سیگار بوده ایم.

نمونه هایی از تلاش ها برای تأثیرگذاری بر کودکان این است که شرکت های دخانی با طراحی شخصیت های مورد علاقه ی کودکان در انیمیشن های پرمخاطب مانند CAMEL (شتر مورد علاقه ی کودکان) به عنوان تصویر همراه برند سیگار « کامل» همواره روی پاکت های سیگار و نیز با سیگاری در گوشه ی لب در صحنه ی نمایش خودنمایی می کنند یا بیشتر برنامه های سری « والت دیسنی» به راحتی قبح سیگار را از ذهن کودک کم رنگ می کنند. همچنین ارتباط مخاطب نوجوان و کودک با سریال های پرمخاطب، این فرصت را به تبلیغات دخانی می دهد تا عرصه برای یکه تازی بی رقیب ببینند.

حسن رستمی - استاد دانشگاه - درباره ی این موضوع به خبرنگار ایسنا گفت: رسانه به عنوان تنها ابزار در ایران نمی تواند کمک زیادی به این مسأله کند، هر جا بحث تبلیغات باشد تأثیرات خود را نیز به دنبال خواهد داشت، وقتی بازیگر نقش اصلی فیلم از یک نوع سیگار خاص استفاده می کند، این عمل در ذهن مخاطب نهادینه و به تکرار آن از سوی مخاطب منجر می شود.

او ادامه داد: هر سال با نزدیک شدن به روز عدم استفاده از دخانیات و مراجعه به آمار مربوط در این زمینه، با افزایش تمایل جوانان به سیگار و قلیان مواجه می شویم، زیرا با نبود امکانات تفریحی کافی برای جوانان و صدور جواز کسب سفره خانه های سنتی بدون نظارت کافی، مکان مناسبی برای استعمال این نوع مواد برای جوانان فراهم می آید. رسانه اگر به صورت شبانه روزی هم درباره ی استفاده نکردن از دخانیات فعالیت کند، وقتی بستر محیطی جامعه فراهم نباشد، نمی تواند نتیجه ی مطلوبی در این زمینه کسب کند، به عبارتی در جامعه ی ما ورودی و خروجی با یکدیگر هم خوانی ندارند.

وی افزود: رسانه توانایی فراهم کردن بستر تغییر رفتار و نگرش مردم جامعه را دارد، اما نمی تواند آن را به طور مستقیم هدایت کند.

همچنین احمد یحیایی ایله ای - کارشناس حوزه ی ارتباطات - درباره ی رسالت رسانه در منع ترویج دخانیات به خبرنگار ایسنا گفت: رسانه، کارکردهای متفاوتی دارد. خبررسانی، آموزش، تحلیل و تبلیغات چهار نقش اساسی در رسانه اند که به صورت مکتوب، تصویری و صوتی توانایی ترویج یا منع مواد مخدر را دارند.

او با اشاره به نقش اساسی سینما در این زمینه، اظهار کرد: در سینمای دنیا مواد مخدر، بخصوص سیگار، تبلیغ می شد و استفاده از سیگار نوعی ژست زیبا را به مخاطب القا می کرد، اما با گذشت زمان، مخاطبان متوجه این امر شدند و سینما در این زمینه تغییر رفتار داد. اگر در حال حاضر فردی به عنوان مصرف کننده ی سیگار یا مواد مخدر نشان داده می شود، چهره ی منفوری هم دارد؛ اما در سینماها و سریال های تلویزیونی کشور ما، فردی که در نقش مصرف کننده ی سیگار حاضر می شود چهره ی منفوری نیست و نکات منفی دیگری ندارد. به عبارتی رسانه ی ما در نشان دادن قبح مصرف دخانیات موفق عمل نکرده است.

وی ادامه داد: رسانه ها می توانند از روش های متفاوتی برای جلوگیری از ترویج دخانیات استفاده کنند. خوشبختانه مطبوعات در ایران عملکرد خوبی در این زمینه دارند و هیچ گونه تبلیغات در زمینه ی نشان دادن نشانه ی خاص (برند سیگار) یا استفاده از آن نداشته اند. به طور کلی، رسانه ها در این زمینه خنثی عمل کرده اند. اگرچه تبلیغات مستقیمی در زمینه ی ترویج استفاده از مواد مخدر نداشته اند، اما به عنوان ضدارزش نشان دادن این نوع مواد هم نقش لازم را ایفا نکرده و نتوانسته اند استفاده از آن را زشت نشان دهند.

این کارشناس درباره ی استفاده ی رسانه از کارشناسان در این زمینه، گفت: یکی از مشکلات تلویزیون، استفاده ی ناصحیح از مسوول به جای کارشناس است که برای تحلیل و آنالیز محتوا به سراغ مسوول یک سازمان به عنوان کارشناس می رود، در صورتی که در تمام دنیا در زمینه های مختلف از کارشناس، جامعه شناس و روان شناس های متخصص و متناسب با موضوع استفاده می شود.

یحیایی ایله ای با اشاره به گرایش جوانان و قشر تحصیل کرده به استفاده از دنیای مجازی، افزود: اینترنت یکی از مهم ترین ابزار مورد استفاده ی نسل جوان است که با آموزش صحیح توسط ارگان های مربوط می توان به آگاه سازی جوانان هنگام استفاده از اینترنت و آموزش توانایی مواجهه با رفتار پرخطر در این زمینه پرداخت.

توضیح: در مقدمه ی این مطلب از مقاله های ستاد کنترل و مبارزه ملی با دخانیات و شورای سیاست گذاری صداوسیما استفاده شده است.